شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۹۵۱۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۹
شوشان - علی میلاسی :
روزگاری است،که مردم سرزمین نفت و گاز و آب و کشاورزی و معدن و دریا و کشتی رانی و پتروشیمی ‌و نیشکر و......،آسیب پذیر،گرسنه و دردمند شدند.از زمانی که شرکت های بزرگ تولیدی،بی نقدینگی،کم درآمد،بی تولید و بدون مواد تولید،ماندند و پوتین از پای کارگر بیرون آمد و دمپای به پایش رفت و تسبیح به جای دستکش به دستش و چفیه به جای کلاه به سرش.و کارخانه ها بی تولید و نیمه فعال و دربسته ماندند،سفره های کارگری هم کم رنگ و بی مزه شد.
هنگامی که حقوق معلم ها و یا مجموعه های فرهنگی و آموزشی تا دهم هر ماه جوابگوی هزینه های زندگی خانوادگی نمی شد و باید برای ۲۰روز دیگر به کاری دیگر دست بزنند،سفره ی خانواده بزرگ فرهنگی و آموزش و پرورشی نیز،کوچک تر و کم رنگ ترشده.
وقتی که کشاورزان از کم آبی و بی آبی،بیل شان روی دوش شان مانده،و بی برنامگی مدیریتی هم سود چند کیلو محصول شان را به دلالان می داده،و کشاورزان نیز خانه نشین و بساط فروش می شدند،سفره ی خانواده ی بزرگ کشاورز هم بی نان و بی میوه شد.
روزی که شرکت های بزرگ و کوچک تولیدی و پردرآمد و نان ده و پربازده را به نام خصوصی سازی به یقه سفیدها و آقازاده ها و وابستگان و خصولتی ها،مفت فروشی کردند،و آن ها هم کارخانه ها را به بهانه های گوناگون،تعطیل و به زمین و ساخت و ساز و بساز و بفروش تبدیل کرده،آه و ناله به جای گوشت و برنج،سر سفره ی جمعی از کارگر و کارمند آمده.
هنگامی که نفت و گاز و آب، ثروت خدادادی این سرزمین را مفت فروشی کردیم و مفت خوری.و خود را از جامعه ی جهانی بی نیاز می دانستیم و به قوانین جهانی به دور می ماندیم و جهان را غول می پنداشتیم و خود را بره،و دست نوشته های زندگی اجتماعی و دستورهای قانونی و ارتباط های جامعه ی جهانی برای زندگی مسالت آمیز را کاغذپاره می خواندیم،سفره ی خود را کوچک تر و کم رنگ تر کردیم.و روزی که ناله های مردم را از ناعدالتی و نامساوی تقسیم ثروت،ندیده و گریه های فقر،نداری،بیماری،بیکاری ،گرانی و.....،را در خانه های شان،نشنیدیم،باید روزی دیگر، فریادشان را در خیابان ها می دیدیم.و این جمعیت زیاد آسیب پذیر و فقیر و بیکار و بیمار و دردمند و نیازمند،محصول کارکرد دو دولت پیدا و پنهان است.دولت پیدا،وقتی می دید که از شرکت های تولیدی،سودی نمی بیند و از مالیات هم نیمی از کیسه اش پر نمی شود،دستش را در جیب مردم می کرد تا با افزایش پول آب و برق و گاز و نفت و بنزین،دلار و....،بخشی از چاله های خود را پر کند.وقتی هم شرکت های تولیدی تعطیل و نیمه تعطیل و ورشکسته شدند و سرانه تولیدشان و درآمدهای ارزی،به صفر رسیده و تومانی برای پرداخت ریالی مالیات نمانده،چشم به مشتقات نفتی دوختند.هنگامی که جنگ برجامی،فروش نفت را از ۳میلیون بشکه در روز به ۳۰۰هزار رسانده،دولت پیدا که کیسه های ارزی و شلیف های پولی ش،خالی شده،دو راه بیش تر برایش نمانده.یا باید بدون پیش شرط خود و با شرط و شرایط کشورهای مقابل،به برجام بر می گشت-که غرورش اجازه نمی داد و شرایط پذیرش و اختیار این انتخاب را نیز، نداشته-و یا باید دوباره دستش را در جیب مردم بکرد و بنزین را گران کند.که ساده ترین راه و تمرینی ترین آزمون،همین بنزین ۳هزارتومانی و کبریت روشن کردن به سفره ی خالی مردم و آتش به جان آن ها بود.
مردم که از تجربه ی سال های گذشته می دانستند که گرانی بنزین،پایه ی گرانی همه ی نیازهای زندگی آن هاست،تنها راه مخالفت خودرا جمع شدن در  خیابان و میدان شهرها،دیدند.وقتی در ساعت صفر جمعه ۲۴آبان ماه،جایگاه های سوخت،بنزین هزارتومانی را۳هزارتومان فروختند،شوک بزرگی به مردم وارد شد و از صبح جمعه،دست به اعتراض زدند.اما شیوه های تخریبی تمرین شده و نمایان در اعتراض های گذشته از سوی افراد ناشناس،شناخته شده،این مطالبه ی قانونی مردم را به خاک و خون کشید!
اعتراض مردمی به گرانی بنزین که از روی درد و تنگدستی و نداری مردم برای بازگرداندن قیمت به حالت معمولی بود،نه تنها هیچ اثری برای دولت و شورای هماهنگی اقتصادی تصمیم گیرنده نداشته،بلکه صدها کشته و هزاران زخمی و میلیاردها خسارت،زخم عمیق تری بود که بر گرده،دل،روح و روان مردم،وارد آمده.
مردم دردمند از نداری،نیازمند نان،زخم خورده از گرانی وناتوان از گرفتن حقوق خود،مانده اند که چگونه به مخالفت از تصمیم های بی جا و نابجای دولت و حکومت،از خود دفاع کنند و مطالبه گر باشند.
اگر در اعتراض های دی ماه ۹۶ برای اعتراض به دارایی های و سرمایه های پولی از دست رفته و بیکاری و نداری خود،مطالبه گری آن ها به بهانه عوامل اختشاشگر خارجی،با ۱۰ کشته و صدها زخمی و میلیون ها خسارت،نشنیده وخاموش شده و بی پاسخ مانده،در آبان ماه ۹۸،بلندتر فریاد براوردند،تا بنزین،سفره ی خالی مردم را بیش تر بسوزاند و شعله هایش،جان مردم را بگیرد.این پرسش پیش می آید که با صدها کشته و هزاران دستگیری و میلیاردها خسارت و بدون برگشت قیمت بنزین و بی پاسخگوی به مطالبه گری مردم؛آیا مردم ناراضی آمده به خیابان ها،خشنود و راضی به خانه های شان برگشتند!؟یا باری دیگر و در دوره و سال و روزی دیگر،پیام دردمندی،فریاد نداری و درد و زخم های چرکین فقر،بیکاری و گرانی،ندیده،ناشنیده،درمان نشده و بی پاسخ مانده،در وقتی دیگر،سر برآورد و فریاد در آید!

آذرماه ۹۸
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
امین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۸
comment
0
0
comment حقوق من چندتا صدهزارتومان است که بیام ۳۰لیتر بنزین بزنم.استرس ها از ۵ماه شروع میشن که چطور ماه را تمام کنم
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار