شوشان - داود مدرسی یان :
ناامیدی از صندوق رای، بدترین آسیب یک جامعه است. وقتی یک جامعه احساس کند رای و جمهوریت و دموکراسی منافعش را تامین نمیکند، مشکلاتش را حل نمیکند، رفاهش را بهتر نمیکند، بیکاریاش را کمتر نمیکند، در نتیجه مدل حکومت، دیگر برایش مهم نیست؛ در چنین موقعی آن جامعه امکان دارد به دیکتاتوریای حتی از جنس دستنشاندگیاش یا موروثی یا سلطنتی یا نظامیگری سلام دهد!
بررسی آلمان قبل از به حکومت رسیدن هیتلر، ایتالیا قبل از به حکومت رسیدن موسولینی، شوروی قبل از لنین، ایران قبل از رضاخان موید همین مسئله است. وقتی یک جامعه دچار افسردگی سیاسی میشود میدان سیاست و حکومت را رها میکند و در این شرایط امکان سربرآوردن هر دیکتاتوری وجود دارد!
افسردگی سیاسی جامعه ایرانی در سال های اخیر دولت حسن روحانی و گریز دانشگاه و حوزه و کف جامعه از سیاست، مسئلهای انکار نشدنی است!
حامیان دولت سرخورده و ناامید و منتقدین دولت همه عصبی شدهاند و در این حالت افسردگی سیاسی در جامعه تزریق شده!
در این حالت، تحریم انتخابات و فرار از صندوق رای بدتدین ضربه نه به حکومت، که به ملت خواهد بود و باعث میشود ملت ایران تا دهها و شاید صدها سال دیگر سر بلند نکند!
تحریم انتخابات توسط سلبریتیها، هنرمندان، بازیکنان، سیاسیون و نخبگان علمی روی دوم سکه دیکتاتوری است. چه قبول کنند چه نکنند؛ فرار از صندوق رای یعنی فرار از دموکراسی و جمهوریت. ملت باید در این شرایط تصمیم سختی بگیرد و با مشارکت حداکثری سد ناامیدی و افسردگی را شکسته و به آینده امیدوار باشد.