شوشان - زمان بابادی شوراب :
در دوره دبستان، در درس دیکته فارسی جزء ضعیف ترین و در دروس ریاضی و علوم از قوی ترین دانش اموزان کلاس به شمار می رفتم.
به همین دلیل همیشه نمره برگه املای من صفر بود و گاهی معلم ازروی دلسوزی یا تنوع دربرگه من نمره یک تا پنج را بصورت ارفاقی می نوشت.
بیشتر وقت ها هم فقط سه خط اول دیکته ام را تصحیح و بقیه اش را رها می کرد، من هم گاهی از این روش ایشان سوءاستفاده کرده و یک عدد ۱ سمت چپ نمره می گذاشتم، مثلا نمره ۴ من می شد ۱۴ و نشان والدینم می دادم و می گفتم چهارده گرفته ام.
یک روز که برخلاف گذشته همه دیکته مرا تصحیح کرده و نمره ۲ وسط برگه ام نوشته بود، طبق معمول آن را دوازده کردم و نشان خانواده دادم، پدرم که به عدم تناسب بین غلط های من و نمره پی برده بود، اعتراض کرد ومن درجواب اظهار بی اطلاعی کردم.
فردای آن روز پدرم نزد معلم آمد و آنها متوجه دست بردن من در نمره شدند.
انروز من در مدرسه توسط معلم و درخانه توسط پدرم کتک سیری نوش جان کردم.
خیلی ناراحت بودم ودنبال راه چاره می گشتم
یک روز که مجدداً نمره صفر گرفتم، نزد معلم محترم رفتم و گفتم: به نظر من اگر روش تصحیح کردن دیکته تغییر کند، شاید بهتر و در روحیه ما برای درس خواندن موثرتر باشد.
ایشان هم با تعجب گفت بگو چکار باید بکنیم؟
گفتم از نظر من بهتر است معلم ها در امتحان دیکته بجای کلمات غلط، کلمات درست را بشمارند ونمره بدهند!
یک آن چهره معلم تغییر کرد
و من ادامه دادم مثلا من اگر پانزده کلمه درست نوشتم، به من پانزده بدهید!
معلم گفت آفرین بر تو !!بیا جلوترببینم
وهمینکه جلورفتم
کشیده محکمی خواباند توی گوشم و گفت: فلان فلان شده درس نمی خوانی نظام آموزشی مملکت را زیر سئوال می بری؟
و با سیلی واردنگی افتادبه جونم...
او چاق وهیکل دار و من تروفرز بودم و از دستش گریختم
در حالیکه دنبالم می کرد
با صدای بلند بلند می گفت پیش خودت چی فکر کردی تو به جز چند کلمه و حرف اضافه مثل به، او ، را و... و چند فعل مثل بود، رفت ، است و... چیز دیگری بلد نیستی بنویسی، تازه برای حرف س در فعل «است»هم چهار کنگره می گذاری، حالا می خواهی برای نظام آموزش و پرورش تعیین تکلیف کنی!!!
خلاصه آن روز معلم حسابی از دست من آتیشی شده بود.
حقیقت
با توجه به شروع ثبت نام از نامزدهای دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و تعیین وضعیت استعلام های چهارگانه در هیات اجرایی و در نهایت بررسی صلاحیت آنان از طرف شورای محترم نگهبان و ابلاغ اسامی تایید شدگان از این مرحله سخت و دشوار ، به بررسی عملکرد افرادی که از این طریق گزینش و موفق به کسب آرای مورد نیاز و راهیابی شدند،
پرداختم و سرنوشت عبوری ها از این فیلتر را در ذهنم مرور و بررسی کردم.
یادم آمد که *همه رئیس جمهورهایی که از این فرایند عبور کرده وتایید شده اند آخرو عاقبت شان مثبت نبود.
بعضی هاشان فتنهگر و تعدادی انحرافی شدند.
همچنین سر نوشت اکثر نمایندگان مجلس نیز همینگونه بود و اکثر نمایندگانی که صلاحیت شان توسط این شورای دلسوز انقلاب تایید گردیده بود ، یا الان فرار کردند و در خارج از کشور زندگی می کنند ، یا فتنه گر شدند یا انحرافی یا اختلاس گر یا لاابالی ...
البته تعدادی از آنهانیز در هیچ کدام از ردیفهای یاد شده قرار نگرفتند مثل همان کلمات املای من (او، به، را، بود، رفت و...) سالم از آب در آمدند ولی تاثیری در نتیجه روند بهبود جامعه و مملکت نداشتند.
و بعضی از آنها هم مثل فعل «است» یک کنگره کم یا زیاد داشتند که در مواردی تخلفاتی از انها سر زده بود ، ولی از طرف دستگاه های ذیربط به دیده اغماض به آنها نگریسته شد...
از هر طرف که به تایید شده های شورای محترم نگهبان وعملکردانان را نگاه کنیم،
به این نتیجه می رسیم که شمارش غلط ها یا درست ها،در فرایند تایید صلاحیت ها، نمی توان نمره قابل قبولی به عملکرد این شورای محترم داد.