سردار سربدار، درس ها و عبرت ها

در این مدت کوتاه نام و یاد قاسم سلیمانی ورد زبان همه بود اوکه چهره ای شناخته شده و بین المللی بود پس از شهادتش بیشتر مورد توجه جهانیان از پیر و جوان سیاستمدار و بازاری و عام و خاص بود. از تشییع جنازه اش نگویم که تکرار مکررات است.گرچه سلیمانی ویژگی های برجسته ای داشت و این روزها واژه سردار دلها پرکاربردترین واژه ای بود که در رثای او بر سر زبان ها بود اما من با توجه به شخصیت مقتدر و متواضعش  دنبال واژه ای دیگر برای عنوان این نگارش میگشتم.اوکه جانش را بر کف دستش و دارش را بر دوشش میکشید و فرجام کارش پرکشیدن به سوی معبودش بود مرا به یاد داستان سربداران خطه ی خراسان انداخت و علاوه بر عناوین و القاب متعدد و جالب و زیبا که زیبنده ی وبرازنده اوست اما عنوان " سربدار" اسم بامسمایی برای آن سردار سفرکرده است چراکه تمام دوران زندگی اش دوران مبارزه و همیشه جان برکف و در لحظه لحظه زندگی اش خطرات در کمینش بود و مخاطره کردن شیوه زندگی و سربداری راه و رسمش بود.به روایت اکثر مورخین، نهضت کنندگان باشتین و سبزوار بر این نظر شدند که عمال ایلخانان، ظالم هستند. یا دفع ظلم ظالمان کنیم و یا سرهایمان بر دار ببینیم. 

یعنی اگر در دفع ظالمان سرهایمان بر دار رود باکی نیست و بدینسان به سربداران معروف شدند و جادارد که سپهبد شهید قاسم سلیمانی که برای دفاع از مظلوم خانه به دوش بود نیز به سردار سربدار معروف شود. باری  دلیری و دلبری آن سردار سربدار منحصر بفرد بود. دراین نوشتار میخواهم این پیام را بدهم که میتوان توأمان هم دلیر بود و هم دلبر. هم مقتدر و باصلابت و دریادل بود و هم لطیف و نازک دل.هم مهر و عطوفت داشت و هم درجای خود همانند آهن سختی و شدت داشت. هم بشدت جاذبه داشت و هم با صلابت و اقتدار دافعه.آری می شود. او سلوک عاشقانه و عارفانه و مجاهدانه و این جاذبه و دافعه مثال زدنی و ستودنی  را از مولایش امام علی(ع) الگو گرفته بود.استاد شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) مطلبی دارد که با این عنوان شروع می شود."علی شخصیت دونیرویی" و ادامه میدهد: علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه  او سخت و نیرومند است. در آن کتاب نمونه های جالبی از رأفت، عطوفت و شجاعت و صلابت امام آورده شد. شهید سلیمانی در قامت یک قهرمان و مجاهد فی سبیل الله و یار و یاور مظلومان و خصم ستمکاران ظاهر شد و برای اهداف ملی و فراملی اش ارزش قایل بود و در نگاه تیز بینش و رفتارمتین و معتدلش منافع ملی و ارزشهای دینی ملاک بود و بس. لذا خود را وارد دسته بندیهای سیاسی نمی کرد و جناحی عمل نمی کرد.با افراد درون نظام از هرطیفی دوست و صمیمی بود. بخوبی به جایگاه و رسالت و نقش خود واقف بود. او با عملش دیگران را ترغیب به اعتدال دینی میکرد. هیچگاه ازخود تعریف نمی کرد و از شجاعتش نمی گفت. روز به روز باصلابت تر و قدرتمندتر می شد و کانون توجه دوست و دشمن بود اما هیچگاه مغرور نشد وبا زبان زور و قدرت و ارعاب صحبت نمی کرد. ابهت و هیمنه داشت اما متکبر نبود. دیدیم که مردم جواب این فروتنی و جانفشانی در راه میهن ومکتب را چگونه دادند. تشییع جنازه شهید قاسم سلیمانی نشان داد که آحاد مردم به او عشق می ورزیدند و به او افتخار میکردند. باید عبرت بگیریم که هرکه باشیم و هرچه باشیم عاقبت مرگ است مرگ. سلیمانی که قهرمانی بین المللی بود و شهره جهان شده بود رفت و به ملاء اعلا پیوست چرا که این جهان دار فرار و آخرت دار قرار است. سلیمان نبی نیز که حکم بر باد میکرد اما تاج و تختش را باد برد :

سلیمانی که حکم بر باد می کرد

خودش می دید که تختش می برد باد

درس های شهادت این سردار سربدار نیز زیاد است اگر اهل درس و عبرت باشیم. آنانی که خود را مالک این نظام و انقلاب می دانند و دایره افراد درون نظام را هرروز تنگ تر و تنگ تر می کنند و با غلاظ و شداد راه افراط می روند و تشر میزندد که جریانی که در درون نظام است و جور دیگری می اندیشد و برای حفظ و تعالی ایران و نظام نسخه ای دیگر می پیچد باید از بین برود و افرادش توسط مردم تکه تکه شوند و فقط خود را مالک این مرز و بوم و این نظام میدانند از مالک اشتر زمان و سردار دلها درس بیامزندو و از حیات و ممات وی درس و عبرت بگیرند و با خود بگویند ما هم یک روز این دنیا را وداع می کنیم  آیا آنگاه مردم نیز چنین بر ما می گریند؟ در تشییع جنازه ما این چنین شرکت می کنند؟ اسلام و نظام فقط از بی مسولیتی ها و بی مبالاتی ها و عافیت طلبیها و تفریط ها سیلی نخورد بلکه از تعصبات کور و افراط گیری ها نیز ضربه خورد. مصادره کردن شخصیتهای بزرگی چون سردار سلیمانی  به نام یک طیف ، خطایی است بزرگ. بگذارید این سردار سر بدار این سردار دلها  این قهرمان ملی این شیر بیشه ی جهان اسلام این خدا سالار مردم دوست بعنوان مظهر شجاعت و قهرمانی و انسجام و اتحاد ملی و اسوه آزادیخواهان بماند. 

 اسلام دین آزادگی و کرامت انسانهاست و قیام امام حسین (ع) سرور آزادگان جهان برای غیر مسلمانها نیز پیام داشت آنجا که فرمود اگر دین ندارید، آزاده باشید. سلیمانی نیز با این باور به پا خواست و مرزهای جناحی و مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشت روح و جسم او فراتر از مرزهای جناح و جغرافیا بود. آری ایشان این چنین بود و اگر این چنین معرفی شود شهادتش نیز برای همگان درس آموزو اسوه خواهد بود. بیاییم فارغ از این قیل و قالها و جنجال ها ، خوب تأمل کنیم و با خود و خدای خود خلوت کنیم که سلیمانی ، چگونه سلیمانی شد و از این سردار سربدار درس و عبرت بگیریم.