یک کارشناس فوتبال با بیان این که همان طور که کرونا بر اقتصاد دنیا تاثیر گذاشت، مسلما اقتصاد ورزش به ویژه فوتبال را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است، گفت: باتوجه به این که مدیران تدبیری برای این بخش نداشتهاند، مشخص شد که مدیریت بر باشگاههای ایرانی، یک مدیریت حبابی و نمادین بوده است.
کیوان بابادی با بیان این که کرونا برای فوتبال یک فرصت است که باشگاهها استفاده لازم را از آن نداشتهاند، اظهارکرد: کرونا فرصتی بود تا در نبودن فوتبال، بیشتر به بودن فوتبال فکر کنیم و درصدد رفع ایرادهای موجود باشیم. ضمن این که میتوانستیم درخصوص جامعه شناسی و اقتصاد فوتبال نیز اقداماتی داشته باشیم ولی متاسفانه باشگاههای لیگ برتری فوتبال در این مدت در انزوا بودند و اقدام خاصی از سوی مدیران در جهت رفع مشکلات باشگاهها انجام نشد. البته باشگاه فولاد، فرصت را غنیمت شمرد و به بازسازی زمینهای چمن باشگاه پرداخت اما سایر باشگاهها و حتی خود باشگاه فولاد نیز به مسایل دیگر فوتبال، از جمله فرصتها و تهدیدها ورود نکردند تا نواقص را برطرف کنند.
وی بیان کرد: نبودن فوتبال برای جامعه، مسئولان و مدیران صدا و سیما نیز زنگ خطر را به صدا درآورد که فوتبال با بودنش میتوانست چه تاثیرات اجتماعی داشته باشد و اکنون خلا آن، چه آسیبهایی به جامعه میزند. اگر صدا و سیما آماری درخصوص ریزش ببیننده ورزشی و ضرر و زیانی که این سازمان از نبود فوتبال متحمل شده است ارائه دهد، بیشتر میتوان به تاثیرات این رشته پرداخت.
این کارشناس فوتبال گفت: در تعطیلی ایجاد شده، باشگاههای ما فقط به دنبال این بودند که آیا لیگ برگزار شود یا خیر و این که پرسپولیس را قهرمان اعلام کنند یا نه. ما هیچ تدبیر دیگری از سوی باشگاهها، جز چالشهایی که بین پرسپولیس و سپاهان و علی کریمی و تتلو بوده است، ندیدیم. یعنی ورزش فوتبال ما در همین موارد خلاصه شد. ما نیامدیم واکاوی کنیم که کرونا تاثیرش بر فوتبال چه بوده است و فوتبال پسا کرونا چه خواهد شد. همچنین نیامدیم تاثیرات کرونا بر اقتصاد ورزش و فوتبال را ارزیابی کنیم.
وی تاکید کرد: مطمئنا پس از سرگیری لیگ برتر، مشکلات مالی و اقتصادی باشگاهها خود را نشان میدهد. به هر حال بازیکن کاری ندارد که در این مدت بازی کرده است یا خیر، او طبق قرارداد، دستمزد خود را میخواهد. بنابراین باشگاهها به یکباره با حجم بدهی مالی مواجه میشوند و آیا در این مدت باشگاهها به فکر این موضوع بودهاند و به آن پرداختهاند؟
بابادی همچنین گفت: در این شرایط یکی از مطالبات باشگاهها باید حق پخش تلویزیونی میبود ولی باشگاهها در فرصت به وجود آمده، به این بحث هم ورود نکردند، البته در حال حاضر فوتبال ایران، نه صاحب و نه مدیر مشخصی دارد. به هر حال مدیران باشگاههای ما از حق و حقوق خود و تاثیر بر تصمیمات کلان فوتبال کشور غافل هستند، در حالی که در این فرصت میتوانستند به این چنین مسایلی بپردازند. به نظر میآید باشگاهها در خواب کرونایی هستند زیرا هیچ اتفاقی در این مدت رخ نداد.
وی عنوان کرد: شوک اساسی از تعطیلی فوتبال را حتما و قطعا صدا و سیما به خوبی حس کرده است. در یک حسابرسی مالی ساده به خوبی میتوان دید که سود و زیان حاصل از پخش و عدم پخش فوتبال برای سازمان صدا و سیما چه بیلانی را نمایش خواهد داد. آیا منصفانه نیست در خصوص حق پخش تلویزیونی با نگاه دیون سازمان صدا و سیما به باشگاههای فوتبال کشور پرداخته شود و در سال جهش تولید ملی نیز زمینه را برای جهش فوتبال ایران در سطح دنیا فراهم کرد؟ و مهمتر از آن از بیماری پساکرونایی فوتبال ایران جلوگیری کرد؟ حق پخش تلویزیونی حق مسلم و قانونی باشگاههای کشور است و باشگاهها برای طلب آن نباید التماس کنند.
این کارشناس مدیریت ورزش گفت: اگر حالا حالاها با کرونا مواجه باشیم یا بازهم با چنین مواردی مواجه شویم، چه رویکردی داریم؟ در بحث قرارداد بازیکنان میخواهیم چه کنیم؟ قرارداد بیشتر بازیکنان تا چند روز دیگر تمام میشود و آیا بندی در قراردادها در نظر گرفتهایم که اگر به هر دلیلی لیگ تعطیل شد، تصمیم در مورد پرداختی به بازیکنان به چه صورت است و آیا باشگاهها در این مدت به این مورد پرداختند؟ پس باشگاهها میمانند با بدهیهایشان.
وی افزود: هیچ راهکاری برای جذب منابع در باشگاههای فوتبال ایران دیده نشده است. تیمهای بزرگ دنیا از پدیده کرونا اعلام ورشکستگی کردند اما آیا در فوتبال ایران باشگاهی اعلام ورشکستگی کرد؟ خیر، چون اصلا مسایل مالی مهم نیست و نمیدانیم چه کار میکنیم. مدیریت فوتبال ما تنها در حال به وجود آوردن فجاعت و فضاحت بینالمللی است. ما باید به سمت اقتصاد فوتبال برویم.
بابادی در پایان گفت: بیگمان شوک وارد شده از جانب کرونا بر فوتبال، همچون دیگر صنعتها دارای پیامدهای منفی و مثبت فراوانی بوده است که شاید مهمترین آن، وجود شور و نشاط اجتماعی بینظیر از طریق فوتبال است که تعطیلی اجباری لیگ، برای مدیران، باشگاهها و بازیکنان زنگ خطری بود. همان طور که کرونا بر اقتصاد دنیا تاثیر گذاشت، مسلما اقتصاد ورزش به ویژه فوتبال را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است و باتوجه به این که تدبیری برای این بخش نداشتهایم، مشخص شد که مدیریت بر باشگاهها، یک مدیریت حبابی و نمادین بوده است.