شوشان - ابوالفضل بابادی شوراب / دوستدار مردم ایران :
قبل از آنکه به بحث اصلی یادداشت برویم بایستی به معرفی سه واژه گلوبالیسم، فمینیسم و آنارشیسم مردانه پرداخت.
گلوبالیسم یعنی جهانی شدن و به جریانی قدرتمند و مرموز اطلاق می شود که بدنبال کمرنگ کردن و حذف مرزهای فرهنگی و ملی ملیت ها و اقوام می باشد و گاها از جریانات جهان وطنی تجزیه طلب، فمینیسم، آنارشیسم، لیبرالیسم، کمونیسم، سوسیالیسم برای تضعیف حکومت های ملی استفاده ابزاری می کند.
فمینیسم که با ادعای برابری زن و مرد آمد ولی در باطن به ابزاری برای کالایی شدن زن برای اهداف گلوبالیسم تبدیل گردید.
آنارشیسم که جریانی واکنشی نسبت به قانون و در ضدیت با قانون و بدنبال ایجاد هرج و مرج می باشد، ریشه در شکست های اقتصادی و خانوادگی پیروانش دارد.
اتاق فکر گلوبالیزم با هدف تضعیف خانواده که به تضعیف حاکمیت ملی منتج می شود در کشورهای گوناگون راهکارهای خاصی را تدوین می نماید.
اما چیزی که آشکار است آنها در فضای غیررسمی رسانه ایی جامعه ایرانی با ساخت جنگ زرگری میان فمینیزم و آنارشیزم مردسالارانه، جنگی که دو سر آن برای گلوبالیزم برد خواهد بود، هدف خود را بخوبی در حال انجام دادن می باشند.
اما پرسش این است این جنگ زرگری چگونه شکل گرفته است؟
گلوبالیزم با رشد زنان بی هویت، بی شناسنامه و رشد یافته در خانواده های فاحشه و معرفی آنان بعنوان خط شکنان فمینیزم ایرانی به بهانه دروغین برابری جنسیتی؛ مروج مردستیزی، زن پرستی، تقویت اختلافات خانوادگی، افزایش طلاق در خانواده ها و گسترش عقده های شخصیتی و اعتیاد و خشونت و زن ستیزی در میان برخی از مردان و فرزندان جامعه ایرانی شده است، که این اتفاق نسلی از مردان آنارشیست و زن ستیز همچون آن اسیدپاش ها را بوجود آورده است.
در ادامه گلوبالیزم که بصورت غیرمستقیم سازنده آنارشیزم مردسالارانه ایرانی بوده برای این گرایش لیدرهایی همچون تتلو را جهت دهی می کند که امثال ایشان و باند مونتیگو متهم هستند که در قاچاق دختران ایرانی به ترکیه نقش ویژه ایی دارند.
حال دوباره فمینیزم جهان وطنی شعبه ایرانی اش دست بکار شده و از محصولی که خودش با همکاری و دستور اتاق فکر گلوبالیزم کاشته یعنی خشونت، زن ستیزی، اسیدپاشی، قاچاق زنان و ... استفاده نموده و به تبلیغ اندیشه ایران ستیزانه خود و ایجاد فاصله جنسیتی اقدام می کند.
اگر اقتصاددان های لیبرال سرمایه داری و پادوهای آنان عملکردشان منجر به فاصله طبقاتی می شود، فمینیزم هدفش به حداکثر رساندن اختلافات و فاصله های جنسیتی است و چه کسی از ایجاد فاصله زن و مرد، فقیر و پولدار سود می برد؟پاسخ آن آسان است گلوبالیزم یا جهانی سازی.
این چرخه آنقدر ادامه پیدا می کند تا چیزی به نام خانواده و هویت ملی در ایران عملا وجود نداشته باشد و گلوبالیزم به هدفش که ساختن جامعه ایی بی هویت با انسان هایی تک نفره و بی خانواده و بدون امنیت خانوادگی است، برسد.
اما نکته آن است اگر فمینیزم بواقع بدنبال برتری جنسیتی بود، بجای ساختن هیولا از مرد، ساختارهای اجتماعی ایی که نابرابری را در جوامع بازتولید می کنند به نقد می کشید و نه نفرت پراکنی علیه مردان ایرانی را به استراتژی اول خود تبدیل کند.