شوشان - محمدسعید بهوندی:
نزدیک به محال است که اهل دل، منطق و قلمی که بویی از مرام و معرفت و مروّت و انصاف برده، اراده کرده باشد تا در مورد مشکل و زخم کهنهی سختی معیشت اکثریت بازنشستگان کشور چند سطری مطلب بنویسد و دچار سردرد و فشار عصبی نشود.
۱۲ سال از عمر قانون مدیریت خدمات کشوری که انقلاب اداریاش نامیدند، حداقل دو قانون برنامهی پنج سالهی پنجم و ششم توسعهی کشور، دوازده قانون بودجهی سالیانه و صدها جلسه و دیدار و فریاد و شکایت و گریه و ناله را از میلیونها نفر بازنشسته و خانوادههایشان شنیده باشی، ولی حتی یک آجر از آجرهای ساختمان مروّتت حتی در هنگام گزارش پایانی و خداحافظی فشار و رقّتِ مختصری را احساس نکند؟!
مگر میشود باور کرد که صدها هزار نفر از بازنشستگان کشور، تازه امسال حقوقشان پس از سی سال خدمت و پنجاه سال حقوق بگیری و ای بسا بیشتر... با دانشجو معلمان ترم دوم دانشگاه فرهنگیان که اگر خدای کریم آنروز توفیق نماید و مانعی ناگهانی تراشیده نشود، سه سال و اندی دیگر انشاالله دبیر و آموزگار و مربی و... میشوند، اندکی، آری فقط اندکی فاصله گرفته باشد؟! و مابقی نیز با همترازهای خویش به شکلی تاسفبارتر زانوی غم و بهت و حیرت به بغل گرفته و تنها چهرههای ماتم زدهی یکدیگر را تماشا مینمایند! پس تو چگونه ۱۲ سال یعنی؛ ۴۳۸۰ روز در راس امور بودهای، جناب رئیس...؟!
پس از گزارش یکطرفهی جناب آقای دکتر علی لاریجانی ریاست مجلس دهم شورای اسلامی که با بی سلیقگی محضِ "سیما"یی که قرار بود بزرگترین دانشگاه تربیتی و آموزشی کشور باشد، در یک فضای کاملاً واداده و یخزده با اجرای یک "مجری مقهور، محو کاریزما و یخزدهتر"! که تنها حضور جناب رئیس کمی گرمابخش محفل دو نفره در آن نیمهی شب بود، قصد نمودم؛ دیگر برای حفظ سلامتیام از همهی غصههایم دست بکشم.
خوشبختانه موفق شدم، الاّ بعنوان رزمندهی داوطلب خط مقدم دفاع مقدس نتوانستم از این غصهی لبریز از حکایت رهایی یابم. آنگاه که میهمانِ فیلسوفِ متبحّرِ در سخن و ارائه و ادامهی "آمارهای سراسر توفیقی"! با افتخار فرمودند؛ در مجلس دهم بالغ بر یکصد نفر از نمایندگان نیز ایثارگر بودهاند. پس در اقدامی حداقلی و بدون فوت وقت بر خود واجب و حیاتی دانسته، تا بعنوان یک نفر از خیل عظیم رزمندگان هشت سال دفاع مقدس از شما بازنشستگان عزیز و تک تک فرزندان و نوهها و نتیجههایتان که هنوز چشمشان به دست و دل و سفرهی لبریز از کرم شما دوخته شده است، با تمام وجودم پوزش طلبیده و اظهار شرمندگی نمایم.
شرمنده از اینکه یکصد نفر از همرزمان خط شکن! ما در ساختمان سبز بهارستان حضور داشتند، ولی باز فریاد دادخواهی میلیونی شما را که اتفاقاً بسیاریتان پیشکسوت جهاد مقدس هشت سالهاید، نشنیدند و چهرهی اندوهبارتان را که گرد پیری و گذر زمان نیز بر آن نشستهاست، ندیدند...!!!
در پایان؛ امیدوارم فرزندان ملت در مجلس یازدهم و ریاست محترم آن با درک بهتر این موقعیّت، جبران مافاتِ مروِت و انصاف نموده و به فضل و یاری پروردگار اولین اقدام و مصوبهشان دلجویی عملی و جانانه از شما پیشکسوتان علم و تجربه و خدمت باشد. هر چند ایثارگران عزیز علیرغم تصویب قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران و مواد روشن آن، خود نیز گرفتار همین عدم اجرا و نظارتند. درد و بیماری مزمنی که ظاهراً خود کرونایی دیگر است...!
خدایا بر همهی ما به سبب پیروی از کژیهای نفس اماره رحم کن و ما را بر سبیل هدایتت همواره یاور و پشتیبان باش.