شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۲۰۸۱
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۷
امید فراغت روزنامه‌نگار:

انقلابي‌گري واژه‌اي براي نديدن و نشنيدن واقعيت‌ها و همچنين صداي مردم نيست؛ اينکه برخي نمي‌خواهند صداي اکثريت مردم را بشنوند و پيوسته بر طبل فهم خود از شرايط مي‌کوبند اين صداي طبل، توجهي راهبردي براي مردم توليد نمي‌کند، به همان نسبت که زبان انقلابي‌گري خود را داعيه‌دار حفظ و حراست از دستاوردها مي‌داند به همان ميزان؛ بلکه بيشتر، مردم، ايران دوست هستند و اين تعهد و تعلق ايراني‌گري و متعلقات آن در ساختار ذهني جامعه نهادينه شده است. 

بنابراين اختلاف‌سليقه اکثريت و اقليت به دليل عدم‌خوانش صحيح ادبيات نظام بين‌الملل و همچنين عدم‌خوانش صحيح ادبيات غالب جامعه امروز ايران است. هنر انقلابي‌گري حل مسائل جامعه است، نه پاک کردن صورت مساله. 

سوال اين است مشکلات امروز ايران در زمينه اقتصادي، فرهنگي و حتي سياسي نتيجه چه نوع ديدگاه و تفکري بوده است؟ سوال مهم‌تر اينکه آيا سياست‌هاي کلان و خرد نظام در به وجود آمدن واقعيت‌هاي امروز دخيل بوده است؟ پاسخ به اين پرسش مي‌تواند نقشه راه توليد کند مبني بر اينکه بايد چطور و چگونه نبود تا از نظر مختصات اقتصادي و رفاه عمومي مانند کشورهايي چون کره جنوبي، ژاپن، مالزي، هند، چين و... شد؟ 

ايران امروز از نظر ذهني مانند گذشته نيست و شهروندان ايراني به دليل مواجهه پيوسته با ادبيات نوين جهاني به واسطه فناوري و تکنولوژي، خواست و مطالبات متنوعي پيدا کرده‌اند؛ اما هنوز به يک آرزوي جمعي و به تعبيري خواست و مطالبه واحدي نرسيده‌اند و شايد يک دليل آن فقدان‌هايي ‌است که گريبان‌شان را گرفته بوده است که البته اين حجم از فقدان‌ها مي‌توانست نباشد. انقلابي‌گري يعني نگاه جهانشمول داشتن. 

يعني صاحب جهان‌بيني صحيح و بهتر. اگر به‌گونه‌اي باشيد که اکثريت مردم درک‌تان نکنند بايد بپذيريد که ايراد از مردم نيست؛ چرا‌که آنان به واسطه فناوري و تکنولوژي از حالت تک‌بُعدي خارج شده و به تعبيري زشت و زيباي جهان را توامان با هم مي‌بينند و بر همين اساس تفاوت جامعه توسعه‌يافته و توسعه‌نيافته را درک مي‌کنند؛ اما مسئولان بايد به همان شکل که به آگاهي گذشته ملت احترام مي‌گذاشتند به آگاهي امروز ملت هم احترام بگذارند و به تعبيري در همه دوره‌ها به اين آگاهي و خواست و مطالبات جمعي احترام بگذارند.

هنر انقلابي‌گري بايد اينگونه باشد که جلوتر از روند حرکت جامعه حضور داشته باشد. اينکه از جامعه عقب‌تر باشيم هنر نيست؛ بلکه نوعي هزينه‌تراشي در راستاي توقف روند طبيعي حرکت جامعه است. 

سياستمداراني محبوب و موفق خواهند بود که اقتضاي زمان را در نظر بگيرند و متناسب با حال جامعه اظهار‌نظر و همچنين تصميم‌گيري کنند. 

به عنوان مثال اکثريت مردم ايران تفاوت سطح زندگي در کره‌جنوبي و کره‌شمالي را مي‌دانند و نيک مي‌دانند که چطور و چگونه چين، مالزي، هند، برزيل، ژاپن و... موفق هستند و در نظام بين‌الملل از احترام برخوردار شده‌اند. بنابراين چنين جامعه‌اي از نظر ذهني محدوديت‌ها را نمي‌پذيرند. شايد در برابر مشکلات صبوري کنند اما اين به معناي رضايت‌مندي نيست. 

مسئولان بايد به دنبال ايجاد همبستگي ذهني نيز باشند. نقشه راه همبستگي ذهني و قلبي اين است که متناسب با ادبيات غالب جامعه دست به اقدام زد، بايد پذيرفت که جامعه به عقب باز نمي‌گردد؛ بنابراين اين پارادايم ذهني مي‌تواند الگويي براي مقبوليت و مشروعيت باشد.

آرمان ملی/
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار