تیم فوتبال استقلال اهواز با قدمتی ۷۲ ساله با تعلل و نامدیریتی، از لیگ دسته سه کشور کنار گذاشته شد تا سقوط به ناکجا آباد، پایان قصه یکی از پرطرفدارترین تیمهای ایران باشد.
استقلال اهواز در سال ۱۳۲۷ در شهر اهواز بنیان نهاده شد و سپس این تیم از سال ۱۳۷۰ و از دوره نخست لیگ آزادگان در این مسابقات حضور داشت و از همان سال استقلالیها کمکم راه پیشرفت در فوتبال ایران را در پیش گرفتند تا این که این باشگاه در دهه ۸۰ با حضور شفیعزادهها به عنوان مالکان جدید این باشگاه، سری در سرها در آورد و به یکی از باشگاههای مطرح و درجه یک در فوتبال ایران تبدیل شد.
استقلال که هر روز قامتش استوارتر و بر تعداد هوادارانش نیز افزوده میشد، در فصل ۸۵- ۸۶ لیگ آزادگان تا مرز قهرمانی پیش رفت، هر چند در همین فصل در یک هفته مانده به پایان لیگ، آبیها در آن دیدار پرحاشیه با مس کرمان و اعلام یک ضربه پنالتی به سود مس، بازی برده را با تساوی عوض کردند و از قهرمانی دور شدند؛ در نهایت در پایان لیگ عنوان نایب قهرمانی را به دست آوردند.
آبیهای اهواز از اواخر دهه ۱۳۸۰ نیز راه تنزل را در پیش گرفتند و به لیگ یک و بعد هم به لیگ دو سقوط کردند و دیگر آن استقلال سابق نشدند. هر چند در اقدامی عجیب، استقلالیها در فصل ۹۴-۹۵ لیگ برتر با خرید سهمیه لیگ برتری فولاد نوین مجددا به لیگ برتر برگشتند اما با تیمداری عجیبتر و پرچالش، بازهم مسیر پر دغدغه و نابلدشان به سقوط ختم شد. از آن فصل به بعد نیز استقلال دیگر روی آرامش را ندید و نامدیریتی و بدون حامی بودن و حتی لجبازیهای مدیریتی در این باشگاه، باعث شد قامت تنومند استقلال هر روز خمیدهتر از قبل شود.
این باشگاه که طرفداران بسیاری در خوزستان و کشور دارد، در سالهای اخیر به دلیل عدم مدیریت صحیح، بیمسئولیتی و بیتدبیری مدیران، کم کم راه افول را در پیش گرفت و پس از سقوط به لیگ یک و لیگ دو، در حالی که باید در فصل جاری مسابقات لیگ دسته سه کشور حضور پیدا میکرد، به دلیل تداوم بیتوجهیها و عدم اعلام مسئولان باشگاه برای حضور در این مسابقات و پرداخت نشدن مطالبات فرناندو بازیکن خارجی سابق این تیم، از رقابتها کنار گذاشته شد تا در زمستان سرد سال ۱۳۹۹، ناقوس مرگ و نابودی برای استقلال به صدا درآید و این تیم رسما به لیگ برتر خوزستان سقوط کند. هر چند باتوجه به این که گویا مالک این باشگاه هدف و قصدی برای تیمداری ندارد و البته تا پرداخت نشدن مطالبات بازیکن خارجی این تیم، فیفا اجازه حضور در هیچ میدان رسمی فوتبال را به استقلال نمیدهد، میتوان گفت جز نام پرآوازه این تیم به واسطه خاطراتی که بیشتر مردم ایران و خوزستان از آن دارند، چیزی از استقلال اهواز باقی نمانده است. استقلالِ تنهایی که حالا شاید راهش ناکجا آباد باشد.
اما جای سوال است که چرا در استانی که عنوان مهد فوتبال کشور را به یدک میکشد، کسی حتی ادای دایه بهتر از مادر را هم در نیاورد و دستی بر سر استقلال اهواز از پرطرفدارترین تیمهای کشور و خوزستان بکشد تا آن را از بلاتکلیفی و نامدیریتی رها کند؟ آیا نباید ارسطو جهانداری مالک این باشگاه برای تیمداری، حمایت یا حداقل از سوی مسئولان استان متقاعد به فروش امتیاز به فرد دیگری در خوزستان میشد تا چنین تیر خلاصی بر پیکر نحیف استقلال اهواز وارد نشود؟
سوال این است که حالا تکلیف هواداران استقلال اهواز که هنوز سودای این تیم را در سر دارند چه میشود؟ و به نظر میرسد حالا این مسئولان بیش از قبل به این هواداران و حتی به قلب استادیوم تختی اهواز که حالا بیشتر از قبل دلتنگ هواداران پرشور استقلال اهواز است، مدیون هستند.
"سقوط"؛ پایان قصه پرغصه استقلال اهواز با قدمتی ۷۲ ساله بود. قصهای که اگر مدیریت میشد مطمئنا در مسیر بهتری قرار میگرفت تا استقلال به جای نابودی، دوباره جوانه بزند و رشد کند و همانند سابق در امر بازیکنسازی قدمهای تاثیرگذاری بردارد.