شوشان - محمد کروشاوی :
تبصره یک ماده ۲۸ قانون مالیات بر ارزش افزوده جمله آشناییست، همه ما داستان پر تکرار آلایندگی های نفتی اهواز را میدانیم، از اینکه 230حلقه چاه نفت در اهواز وجود دارد و از سال ۹۳ شرکتهای نفتی در سراسر خوزستان هیچ حق آلایندگی به شهرداری پرداخت نکردند را نیز از حفظ شده ایم. آگاهیم که نفت در اهواز تولید می شود ولی شهرهای بزرگ عوارض آن را دریافت می کنند.
مدیرانی که خود میان این آلایندگی ها نفس می کشند نیز خوب می دانند ضررهای نفت از سودهای آن برای اهواز بیشتر بوده و زیرساختهای معیشتی مردم را از بین برده؛ مدیران مطالبه گر هم بدانند همه متوجه شدند که دریافت حق آلایندگی موجب گسترش رفاه شهری می شود، اما تاکنون میان کشمکش های قانونی و به گونه ای عشایری وار، به راه حلی که ختم به خیر شود اندیشیده ایم؟ مردم از شنیدن اخبار خسته شده اند و منتظر راه حل هستند.
بعد از چندین سال توپ را درمیدان دیگری انداختن و شانه خالی کردن از اصل موضوع، شکایت ها علیه شرکت نفت به تایید دیوان رسیدند اما نفت گفت «از محل ۱۴.۵ درصد نمیتوانیم پرداخت حق آلایندگی داشته باشم چون کفاف هزینهها را نمیدهد ولی اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، مجلس باید این ۱۴.۵ درصد را افزایش دهد»، سپس صفحه جدیدی به نام شیوه تقسیط بدهی های نجومی باز شد. که در سالهای اخیر عنوان شد اگر این بدهی ها پرداخت نشوند حسابهای شرکتهای نفتی بسته خواهند شد اما زمان مشخص کرد زور کسی به شرکت های مورد نظر نمی چربد.
بعد از گذشت مدت زمانی در سکوت پر از هیاهوی این داستان، مشخص شد که دستگاه مالیاتی و شرکت نفت در رابطه با چگونگی محاسبه حق آلایندگی دچار اختلاف نظرهایی هستند و این یعنی روز از نو و روزی از نو در انتظار اهواز پر از آلایندگی است. اما وقتی سازمان امور مالیاتی از حسابهای نفتی طی سه مرحله بابت بدهی پول برداشت کرد، نفت دست به شکایت زد و توانست این روند را نیز مختل کند و چند هیچ در بازی جلو بیافتد.
بارها این حرف که «لازم است که مدیران نفتی ارشاد شوند تا نسبت به اظهارنامههای حق آلایندگی وفا دار باشند را شنیده ایم، اما مسئول ارشاد چه کسی ست؟ آیا این مسئول نامشخص به مدیران لازم الارشاد گفته که گردن مردم بی بضاعت در عدم پرداخت این عوارض گیر است؟ یا کسی تا کنون میان آن جلسه های پر از تشریفات، به آن عوارض به عنوان هزینه درمان مردمی که روزانه آلاینده های سرطان زا استنشاق می کنند اشاره کرده؟
آیا ۷۰۰ میلیارد بدهی نفت به شهرداری هیچ شباهتی به تنها مبلغ دریافتی تاکنون که ۱۱۵ میلیارد تا شورای پنجم بود، دارد؟ ماهانه ۱۰ میلیارد حق آلایندگی که بعد از سال ها جنجال، نتیجه رفت و آمدها و نشست و برخواست ها بود، پرداخت خواهد شد؟ دریافت حق آلایندگی به سود اهواز و مردمانش می شود؟ هزار سوال نهفته میان این موضوع کماکان باقی مانده و تا زمانی که نتیجه دریافت مطالبات را با چشم نبینیم، نمی توانیم نتیجه گیری قطعی کنیم. لذا نیاز داریم تا با استفاده از دانش افراد صاحب فکر خلاق به مطالبگری همراه با ارائه راه حل های طلایی جان تازه ای به اهواز بدهیم. باید معتقد باشیم ماهی را هر زمان از آب بگیریم تازه است تا بتوانیم حتی در شرایط سخت کنونی پای کار بایستیم.