شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
در اخبار داشتیم که سوختبران دانه درشت، در کمال آرامش و ساپورت های رانتیری به بهانه های مختلف همچون دور زدن تحریم ها یا کمک به خزانه ی دولت مثل بابک زنجانی چه در گذشته و حال فعالیت های کلانی داشتند و از این رهگذر تخلفات فاحش اقتصادی به کام خود و هم پیاله هایشان انجام می دادند و پرونده هایی نیز در قوه قضاییه در این خصوص مفتوح شده در حالیکه سوخت بران خرده پای در بلوچستان، با مرارت و سختی های بسیار و به طور شرافتمندانه به این کار اشتغال دارند که واقعا هم تحریم ها را خوب دور می زنند و هم سود کارشان در سبد خانوار بخشی از ملت ایران دیده می شود.
القصه، نگارنده در سال جاری یک مقاله ای در این موضوع مشخصا، خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم شورای اسلامی به حمایت آنها نسبت به این حرکت خداپسندانه نوشته و از آن بزرگواران پارلمان نشین خواستم از حیث ماهیت و شکل کاری که سوخت بران خرده پای انجام می دهند قانونی را تصویب کنند که از دردسرهای انتظامی راحت شوند که متاسفانه کسی گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و انگار که قوای سه گانه به فکر جلب توجه شهروندان و تقویت حس تعلق آنها با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیست.
به هر حال ظریفی نوشت ؛ نشانهروی به سوی چند سوختبر خردهپای محلی که از گپ قیمتی برای امرار معاش بهره میبرند مشکلی را حل نمیکند، بلکه باید سر مار را در وزارت نفت له کرد؛
اری، همان جایی که از سال93، اصلاح تدریجی قیمت حاملهای انرژی در طرح هدفمندی و استفاده از کارت سوخت متوقف گردیده تا با تعمیق گپ قیمتی، بستر قاچاق سازمان یافته روزانه دهها میلیون لیتر بنزین به ارزش سالانه حداقل 5میلیارد دلار را فراهم کنند.
الغرض، سرکوب خشونتآمیز سوختبران محلی، یک ضعیف کشی آشکار است و با این کار تنها مردم بی پناهی را به جمع ناراضیان کشور افزوده می نمایند که خردمندانه نیست این وضعیت اسفبار ادامه یابد.