شوشان - عبدالله سلامى :
گرچه به او توصیه شده زیر سایه درخت بی عار بنشیند و کمی استراحت کند . اما راستش
کیانوش راد بدور از میدان سیاست ورزی با اعتکاف بهداشتی دور از کرونا ، زیر سایه درخت بی عار ننشسته و دست روی دست نگذاشته است ، اوقات خود را با مطالعه و نگارش می گذارند تا کمی سرگرم بماند ، اخیرا در شبکه های اجتماعی محلی ، روایتی مستند گونه با عنوان باسکول ، درخت بی عار از او منتشر شده است .
در این قصه از تجارب نسل جوان قبل از انقلاب و ناستالوژی دو دهه پنجاه و شصت شمسی هجری را برای نسل امروز توصیف کرده و با دوربین کلمات به تصویر کشانده است .
راوی قصه ی باسکول ، درخت بی عار از آدمها و مکانها زیاد صحبت کرده است و به تشریح روابط انسانی و اجتماعی شخصیت های محوری و مورد توجه راوی خیلی خوب پرداخته است ، خسرو در گرو یک عشق باطل و حرام در مکانی ممنوعه گرفتار ساخته و امیر را در انتظار یک تحول سیاسی که نامش انقلاب است به انتظار نشانده است . گاه گریز می زند و از اهواز قدیم و نشانه های بیاد ماندنی و تاریخی آن می نویسد . محاوره های اندیشمندانه و عارفانه که در آنها حق و باطل ضایع می شوند ، بر زبان شخصیتهای محوری و جانبی قصه ، می راند .
باسکول و درخت بی عار دو نماد وجودی اهواز قدیم ، سرانجام به دو استعاره دست آویز برای آنچه پیام قصه باید باشد ، تبدیل می شوند .