شوشان - نوید قائدی :
خوزستان پیش از هر چیز نیازمند داشتن برنامه توسعه منطبق با پتانسیلهای جغرافیایی و فرهنگی و اجتماعی خود است. در خوزستان باید به فکر تربیت و رشد انسانهای توسعهیافته و رشد گرا بود. دردها و معایب خوزستان زیاد و بیشمار است و خواندن مرثیه بر این جسم بیجان قطعاً فایدهای ندارد. اگر قرار بود با بودجه و صنایع و کشاورزی و صنعت و... مشکل خوزستان حل شود تاکنون باید این استان گلستان میشد که نشد.
خوزستان در بسیاری از صنایع و منابع در کشور جزع اولینها بوده است ولی این اول بودنها سبب نشد که رشد و تعالی همهجانبه در استان انجام گیرد؛ زیرا همیشه در کنار توسعه مادی بعد انسانی و اجتماعی و فرهنگی نادیده گرفتهشده است. و اکنون اگر قصد و نیت انجام اصلاحات و رشد و توسعه واقعی مدنظر قرار گیرد، انجام آن بسیار سخت است زیرا بسیاری از منابع مانند آب، محیطزیست، خاک و... کاهشیافته و در مواردی به حد بحرانی رسیده است.
امروز وضع آموزش حتی در سطوح ابتدایی خود در بسیاری از مناطق استان در وضعیت مطلوبی نیست. طی سالهای متمادی بعضی از باورهای غلط و اشتباه مردم این دیار اصلاحنشده و موارد مثبت هم تقویت نشدهاند، گویا تاکنون روح توسعه آفرینی مردم بیدار نشده است و صنعتی مانند نفت فقط آنها را توسریخور بار آورده است که فقط و فقط به مدد یاری دولتها حقوقبگیرند و در حال رکود زندگی و امور بگذرانند.
طی سالهای بعد از جنگ وجه اجتماعی مطلوب خوزستان که حاکی از برادری و مودت و مهربانی و ایثار بود در حال تغیر است و بهسوی واگرایی حرکت کرده است. بسیاری از سرمایهگذاران خارج از استان تمایل چندانی به سرمایهگذاری در امور اقتصادی استان را ندارند. تعداد زیادی از ساکنان بومی استان یا مهاجرت کردهاند و یا آهنگ مهاجرت دارند و در این مهاجرت تنها بحث ریز گرد و آب مطرح نبوده است بلکه باید بیتعارف گفت ضعف و فقر فرهنگی در بسیاری از حوزههای علوم اجتماعی و رفتاری عامل و انگیزه این مهاجرتهاست.
اگر شاخصهای توسعه در استان را با دیگر استانهای کشور مقایسه کنید بهوضوح مشخص میگردد که استان از بسیاری از جهات عقبافتاده است و جبران این عقبماندگی نیاز به برنامهریزی و تلاش و مجاهدت و سپردن امور به دست افراد کاردان و خبره دارد.
تنها باسیاست بازی و نمایش خدمت نمیتوان دردهای این استان را درمان کرد. منبعد تنها جذب بودجه و اعتبار هم کاری از پیش نخواهد برد چون بهموازات آن دستهای فرصت و طلب و دستانداز هم بیشتر میشود و به فکر کسب منافع مادی و ارتقای قدرت خود از این اعتبارات خواهند بود و مانند سنوات گذشته بهعناوینمختلف استان را آماج دستاندازیها و منفعتطلبیهای خود قرار خواهند داد، پول و سرمایه این استان را به پایتخت برده و به رفاه وزندگی و معیشت خود میپردازند و به ریش مردمان این استان میخندند و فقط ژستهای سیاسی و اجتماعی و دردمندانه به خود میگیرند که به فکر منافع این مردم فقیر و ضعیف هستند.
خوزستان باید با روشنگری نخبگان و مردمان و ایجاد ضربآهنگ توسعه و همکاری بین مردم و اعتماد و همدلی ساخته شود. اگر این مهم یعنی تربیت انسانهای توسعهیافته و روشنگر محقق شد خوزستان روی پیش رفت را خواهد دید در غیر این صورت مانند سنوات گذشته در پی کوچهها سرگردان خواهند ماند. خوزستان امروز حتی در امور حقیر و پیشپاافتادهای مانند فرهنگ جمعآوری پسماند در محلات خوب شهر هم مشکل دارد در اموری مانند نگهداری وسایل حملونقل عمومی مانند اتوبوس و ایستگاههای آن مشکل دارد و بهندرت در سطح مرکز استان ایستگاه سالم رؤیت میکنید بیان این مثالها به این دلیل است که بدانید هنوز در الفبای توسعه ماندهایم.