شوشان - دکتر فاضل خمیسی :اگر در اهواز هوس خوردن جگر و کله پاچه داشتی میدان راهآهن راستهی پذیرای این خواسته ی شماست، اگر دنبال غذاهای فست فودی جوان پسند هستی خیابان های ۱۳ و ۱۷ کیانپارس مملو از این اغذیه فروشهاست ، چنانچه دوست داشتی مهمانی را به فلافل خوری دعوت کنی خیابان انوشه ی لشکرآباد که هم اکنون در کشور معروفیت خاصی پیدا کرده مقصد شما خواهد بود ، یا اینکه بحمدالله با بهبود وضع مالی تان دوست داشتی زنجیر یا انگشتری طلا برای هدیه دادن بخری بازار طلا فروشان خیابان طالقانی مقصد تو خواهد بود !
اما ای وای! اگر دنبال خرید کتابِ خاصی بودی ، باید بین سوو آن سوی شهر در کتابفروشی ها آواره گردی زیرا برای این
«یار مهربان» هیچ راسته ای در شهر اهواز پیش بینی نشده است!
معمولا بدلیل اهمیت و تأثیرگذاری کتاب و کتابخوانی در ارتقاء فرهنگی و
توسعه ی پایدار، متوسط زمان مطالعه، آمار کتابخانه ها ، کتابفروشی و میزان فروش کتاب از شاخص های رُشد فرهنگی جامعه بشمار میآید . در یک بررسی اجمالی و مطالعه میدانی ، مشاهده شده در اکثر کلان شهرها به جز اهواز راسته یا خیابانی برای کتابفروشی ها در نظر گرفته شده و اینگونه مکانها بعنوان مراکز فرهنگی و نه تجاری مورد حمایت مدیریت محلی قرار گرفته اند!
بعنوان مثال در تهران خیابان و میدان انقلاب ، در اصفهان خیابان آمادگاه و چهارباغ و راه اندازی جمعه بازار کتاب در خیابان طالقانی ، درتبریز خیابان امام ، در مشهد خیابان و میدان کتاب و ... بیشتر کتابفروشی ها و انتشاران متمرکز بوده و به نوعی در خدمات رسانی به علاقمندان کتاب مشغول خدمت هستند.
اگر کتابفروشی را بعنوان واسطه ی محصولات فرهنگی و اندیشه ای بشمار آوریم گذشته از اینکه مرکز استان خوزستان با حدود یک میلیون و نیم نفر جمعیت فاقد راسته ی کتابفروشان است ، باید اینرا اضافه نماییم که آمار کتابفروشی های استان نسبت به میانگین کشور بسیار
پایین تر است ، چگونه ؟!
خواهشمندم به آمار ذیل برگرفته از
« بررسی وضعیت کتابفروشی های کشور» که توسط آقای بهروز رسولی مورد پژوهش قرار گرفته و بصورت کتاب منتشر شده دقت شود :
در کل کشور در حدود ۸۰۰۰ کتابفروشی وجود دارد که
استانهای تهران : ۱۵۰۳ ــ اصفهان : ۱۰۱۰ـ
مازندران: ۶۲۳ ــ خراسان رضوی: ۵۵۱ ــ
آذربایجان غربی : ۴۲۴ ــ
آذربایجان شرقی: ۴۰۲ و .... دارای کتابفروشی های فعال و تقریباً مناسب هستند در صورتیکه خوزستان فقط با داشتن ۳۲۳ کتابفروشی که گفته میشود خیلی از آنها تعطیل و غیر فعال هستند به نسبت جمعیت از استانهایی است که تعداد کتابفروشی هایش زیر متوسط کشور بشمار میآید.
وقتی در افواه عام فرهنگی و ضرب المثل ها:
اصفهانی ها با شاخص حسابگری ،
آذری ها با شاخص سختکوشی ،
شیرازی هابا شاخص هنر و شعر ،
مازندرانی ها با شاخص همیاری و تلاش خانوادگی و ... معرفی میشوند و برای خوزستان و اهوازی فقط از ویژگی خونگرمی و مهمان نوازی نام برده میشود، علیرغم ارج گذاری به این روحیه ی
سخاوت مندی اما با مقایسه بین استانها نشان داده شده این توصیف هاهیچ کدام برای پیشرفت فکری و فرهنگی و حتی عمرانی یک جامعه خوزستانی ضرورت بشمار نیامده و در خیلی جاها این روحیه ها باعث نوعی هزینه و درماندگی نیز شده است ، وقتی مرد خوزستانی برای مهمانش گوسفند دو میلیونی سر میبرد و در فرستادن دخترش به کلاسهای تقویتی یا تهیه وسایل آموزشی درمانده است این دیگر سخاوت و مهمان نوازی نبوده و عین بی تدبیری در مدیریت اقتصادی است ، در این موارد و آسیب شناسی رفتارهای سنتی نیاز به بحث و گفتمان عمیق تری است که در حوصله و موضوع این مطلب نمی گنجد.
اگر خواهان ترقی همه جانبه هستیم باید گفت همانطور که خیابان انوشه ی فلافل فروشی و خیابان ۱۷ کیانپارس برای فست فودی در مدت کوتاهی رونق و معرفی میشوند ضروری برای امور فرهنگی نیز گام های مؤثرتری برداشت ، اگر خوزستان مهد تمدن اولیه است لازم است نمودهای این افتخار در ارائه و اقدامات اندیشه گرا و فرهنگی نمایان شود .
اگر روزی توانستیم تعداد مراکز
فرهنگی مان را از تعداد غذا فروشی ها افزونتر سازیم و مشتری کتاب از
مشتری کباب بیشتر بود یقین بدانید آنروز عدالت و پیشرفت لایق این سرزمین خواهد بود...