شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۵۵۹۹
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۷
شوشان - محمدسعید بهوندی:

دهها سال است که ممالک عالم از شرق تا غرب، شمال تا جنوب و توسعه یافته تا در حال توسعه، همه و همه متوجه شده‌اند که بدون تشکیل و بهره‌گیری از احزاب آماده، شایسته و قدرتمند، بهره‌گیری از خردجمعی، مشارکت دادن اندیشه‌ها و ایده‌های بالنده، تلاش و همّت جمعی و سازماندهی برای اجرای برنامه‌های سازنده و همه‌جانبه، دقیق و مطلوب، زمینه‌ی هیچ رشد و پیشرفتی در کشورهایشان بوجود نیامده و هرگز نخواهد آمد و لذا اندیشمندان حوزه‌های مختلف و سیاستمداران سرد و گرم چشیده با تشکیل تیم‌ها، که هر چه دوست دارید بر روی آن اسم بگذارید، چون اینجا موضع مناقشه‌ی ما نیست؛ حزب، گروه، جناح، سازمان و... در ایجاد رقابتی سالم و قانونمند در راه عمران و آبادانی و در نهایت توسعه‌ی فراگیر و پایدار کشورشان فعالیت می‌نمایند و در این داستان تحول و توسعه‌، کار و تلاش فردی در مسیر و رسیدن به ترقی کشور عملی تقریباً ناکارمد قلمداد گردیده و شکست‌پذیر دانسته می‌شود.

این نوع از کارکرد و شیوه‌ی جهانی پیشرفت و توسعه، مقدمات و لوازمی دارد، که در چهارچوب یک راه و رسم آنالیز شده و آشنا بنام؛ "دموکراسی" در تمامی شئون و زوایای زندگی فردی و اجتماعی مردم و پروژه‌های کوچک تا بزرگ کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته اعمال می‌شود.

در این شیوه و برنامه‌ی عملیاتی، مردم و نیازهایشان محور و زیربنای تمامی تصمیمات و پروژه‌ها هستند و منابع لازم و فضای مناسبی که دائماً مورد نیاز می‌باشد، بصورت مطلوبی مستمراً مهیا می‌شوند.

امّا جالب اینجاست که بر خلاف این روش فراگیر، عالم‌گیر و تجربه‌شده، که اتفاقاً نتایجش کاملاً قابل مشاهده و برای تمامی جهان نیز قابلیت بومی‌سازی داشته و هم قابل الگوبرداری است، بر خلاف آن همواره اکثریت کاندیداهای ریاست جمهوری یا کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی کشور ما این را جزء افتخارات و نقاط قوت خود می‌دانند، از این لحاظ که خود را فردی مستقل دانسته که الحمدالله! به هیچ حزب و جناحی وابستگی ندارند.

گویی عضو حزب بودن و در قالب حزب تلاش نمودن "ذَنبِ لایَغفُر" است!.

در صورتی که عملاً چنین نیست و سوابق و لواحق به بخوبی و شفافیت نشان می‌دهد که هر کدام از آنان بنوعی از آبشخورهای حزبی و جناحی استفاده نموده و همواره می‌نمایند و کمتر کسی از ایشان هست که در سالهای ماضی در سایه‌‌سار خنک درخت جناحی لختی نیارمیده باشد.

بنابراین باید از تک تک این افراد بصورت شفاف و صریح پرسیده شود؛ چه عاملی باعث می‌شود تا به این راحتی از سوابق خودتان فاصله گرفته و بقولی از آن فرار کنید؟! مگر تلاش در جهت خدمت به پیشرفت کشور در قالب یک حزب دارای کارنامه، هدف و برنامه، خطا و گناه نابخشودنی است که در سخنانتان سعی دارید تا از انتصاب به آن تبرّی بجویید؟ مگر حزب چیزی بجز تجمیع تعدادی اندیشه و پتانسیل مثبت برای عملی ساختن اقداماتی شایسته در جهت رشد و ترقی کشور است؟! مگر نه اینکه بر اساس تمامی عقول سلیم، کاری که محصول کمک گرفتن از چند فکر است، به مراتب از کاری که نتیجه‌ی یک ایده است، مطمئن‌تر، پربازده‌تر و مستحکم‌تر خواهد بود؟! و...!

وامّا ماجرا و حکایت این نفی ناپسند از کجا نشات گرفته و این تبرّی جستن نادرست و ناگهانی ناشی از چیست؟! ماجرا از این قرار است که حقیقتش را بخواهید، ما در کشورمان آنقدر احزاب و فعالیت‌هایشان را کم آبرو، خدشه‌دار، بی‌مقدار و بی‌تاثیر ساخته‌ایم که حقیقتاً همه باورمان شده که دیگر از هیچکدام آبی گرم نخواهد شد و کسی چه میداند، حتی شاید بعضاً خودشان نیز به این باور رسیده باشند.

لذا بعد از مدتی یا به ناگاه در بزنگاه با اهمیتی مانند انتخابات، به زعم خودشان برای فرار از ضرر و صدمه‌ی کمتر در حوزه‌ی شخصی و فردی، سعی می‌کنند ارتباطتشان را با هر نوع حزب و گروه به کلی انکار نمایند.

امّا چرا چنین حالتی پدید می آید؟ اولین دلیل این است که؛ به علت اینکه ما ایرانیان در خصوص کارجمعی و گروهی هیچوقت آموزش کافی و مرتبط با آنرا را نمی‌بینیم و به طریق اولی‌تر روی آن هیچ نوع سرمایه‌گذاری مادی و معنوی زیربنایی انجام نمی‌دهیم، لذا در کار و فعالیت جمعی بشدت دارای ضعف و نقص هستیم و لاجرم بسرعت دچار اختلاف و از هم پاشیدگی می‌شویم.

در صورتیکه کار حزبی حتماً نیازمند به آموزش بوده و هم به تحمّل و حوصله در برخورد با رقبای حزبی و رعایت نظم و انضباط فراوان و پایبندی به یکسری اصول و مقررات محتاج است و فراتر از آن نیازمندی شدیدی به توجه و مطالعه پیرامون نقطه‌نظرات رقبا و آنالیز دقیق و درست برنامه‌ها و مواضع‌شان خواهد داشت!.

مشکل دیگر این است که ممکن است به هر دلیلی قدرت گرفتن احزاب برتابیده نشده و میدان و فضای فعالیّت عملاً برای آنان مقداری تنگ و محدود گردد. در چنین وضعیّتی معمولاً هزینه‌ی فعالیّت و اقدامات حزبی هر روز بالا و بالاتر می‌رود و لذا افراد به این نتیجه می‌رسند که؛ علیرغم تلاش، زحمت و صرف هزینه‌های مادی و معنوی، فعالیت‌هایشان فاقد برش و اثرگذری لازم برای رسیدن به اهداف و خواسته‌هایشان است. در چنین حالت‌هایی است که افراد بجای تکیه بر همان آمادگی‌هایی که در آموزش‌‌ها می‌بایست از آن برخوردار می‌شدند و استفاده از شکیبایی و تلاش منظم‌تر و عالمانه‌تر در جهت رفع موانع و تمرین و ممارست بیشتر برای احیای زمینه‌ها، در راحترین کار عطای آنرا به لقایش بخشیده، آنرا نفی نموده و خویش را بقول خودشان آزاد، رها و مستقل می‌سازند!.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار