بهراستی دلیل اصلی کمآبی خوزستان چه عواملی است؟ آیا میتوان تقصیر را به گردن اقلیم انداخت و گفت شرایط جهانی تغییر کرده و کاهش میزان بارندگیها مسبب اصلی این مشکلات است.
یا انتقال آب بینحوزهای که چند سالی است سر زبانها افتاده سهم بیشتری به دارد.
به نظر میرسد اصل ماجرای کمآبی و اثرات آن بر جامعه خوزستان را باید بیشتر بررسی کرد.
بهطور مثال میزان کمآبی و تأثیر آن بر زندگی یک کشاورز که تمام عواید و درآمد آن از راه کشاورزی یا باغداری یا دامداری است با فردی که شغل دولتی دارد و در سازمان آب و برق یا جهاد کشاورزی کار میکند فرق دارد.
تمام زندگی و هستی کشاورز وابسته به آب و کشاورزی است اما کارمند عزیز حقوق و مواجب خود را بهطور ماهیانه دریافت میکند و کمآبی تأثیری بر معاش روزمره آن ندارد.
پس باید اذعان کرد تأثیر میزان کمآبی بر زندگی مردم خوزستان متفاوت است، از اینکه در حریم مرکز، جنوب یا شمال خوزستان باشید وضعیت شما فرق دارد.
از اینکه شما چه شغلی دارید و آیا در یک شهر یا روستا زندگی میکنید اوضاع متفاوت است.
حتی در بخش کشاورزی شرایط متفاوت است، مثلاً از راه باغداری کسب معاش کردن با انواع زراعت و یا دامداری متفاوت است.
میتوان موضوع کمآبی را بسیار وسیعتر بررسی کرد و اثر آن را بر وضعیت صنعت، اقتصاد و شرایط اجتماعی و فرهنگی و زیستمحیطی مورد ارزیابی قرارداد. خلقوخو و تعاملات اجتماعی مردمانی که در مناطق کم زندگی میکنند چگونه است؟ یا محصولات فرهنگی و هنری مردمان کم آب خود یک سوژه بزرگ دانشگاهی است. چه محصولات صنعتی توان تولید در این مناطق رادارند و چه صنایعی که از سالهای قبل در منطقه بودهاند ممکن است دچار مشکل شوند. البته ذکر صدها مثال دیگر که بهنوعی زندگی همه مردم خوزستان به وجود آنها گرهخورده است و باید بررسی دقیق علمی آنها در دستور کار قرار گیرد.
در این مرحله مهم و اساسی یعنی شناخت وضع موجود و بررسی اثرات کمآبی باید دانشگاههای استان وارد عمل شوند و با اعلام اولویتهای پژوهشی به دانشگاهیان ابعاد مختلف قضیه را بررسی و نتایج آن را در اختیار مسئولان و برنامه ریزان اجرایی و افکار عمومی قرار دهند.
البته بهشرط اینکه موضوع پایاننامهها در کتابخانه محبوس نشوند و بتوانند دردی از مشکلات جامعه را حل نمایند.
نگارنده به خاطر دارد در دانشکده مربوطه در دانشگاه چمران صدها پایاننامه با موضوع کمآبی ازجمله پایاننامه این حقیر انجامشده است که سالها در حال خاک خوردن هستند.
از نکات برجسته کمآبی خوزستان این است که همه کارشناسان و صاحبنظران از سالها قبل میدانستند که در آیندهای نهچندان دور چنین بحرانی استان را در بر خواهد گرفت.
متولیان دستگاههای اجرایی یعنی سازمان آب و برق و جهاد کشاورزی اولین برخوردکنندگان با این موضوع بودهاند اما امروز هیچکدام زیر بار این مسئولیت نمیروند که در کدام بخش یا حوزه یا به هر دلیلی قصور داشتهاند و همه اذعان میکنند که کارهای خود را بهدرستی انجام دادهاند.
آیا سازمان حفاظت محیطزیست در خصوص حفاظت از تالابها وظایف خود را بهدرستی انجام داده است؟ یا صنعت بزرگ نیشکر در برای این شرایط بحرانی و حساس چه کارکردی دارد و جایگاه آن در کجای این قصه قرارداد.
این روزها اکثر کنشگران اجتماعی حتی روحانیون به قضیه کمآبی ورود کردهاند و اظهارنظر میکنند، همه میدانند در قرآن کریم میتوان صدها آیه را پیدا کرد که برشان و منزلت و اهمیت آب تأکیددارند و بارها فرزندان آدم را به اعطای این موهبت الهی تذکر دادهاند، حال سؤال از روحانیان این است که بنا به فراخور و نیاز به چه میزان بر اهمیت آب و حفظ منابع آن و گردشهای زیستمحیطی آنکه خداوند منان بارها آن را مثال زده است تأکید و ترویجشده داشتهاید که مردم بر این نعمت بزرگ خداداد توجه ویژه داشته باشند، آیا پیشینیان ما قدر آب را بهتر نمیدانستند؟ یعنی آنهایی که اهمیت حفظ و نگهداری آب را برای خود مقدس میپنداشتند.
آیا صدمه زدن به چرخههای زیستمحیطی میتواند عقوبت عمل داشته باشد.
آیا بیاهمیت دانستن آبی که طی سالها فراوان بود و مردم قدر و ارزش آن را ندانستند و یا کسی به آنها تذکر نداد کفران نعمت نبود که امروز باید تاوان آن را پس داد.
به قول شاعر «چو بد کردی مباش ایمن ز آفات که واجب شد طبیعت را مکافات» باید پذیرفت که هرجا سهلانگاری شود و قدر نعمتهای خداوند آنگونه که بایدوشاید دانسته نشود جایی و بهگونهای باید تاوان آن را پس داد.
بگذارید بیپرده و شفاف گفته شود که همه در به وجود آمدن این بحران بهنوعی مقصر هستند و کسی نمیتواند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
چه کسانی که در باب اهمیت آب و لزوم حفظ آن سخن نگفتند، چه کسانی که با علم خود برای این روزها تدبیر و برنامهریزی نکردند، چه کسانی که نتوانستند با ترویج و تغییر رویه زندگی و معیشت مردم برای امروز آنان دست آوردی داشته باشند.
حکایتهای کمآبی زیاد است و ابعاد مسئله پیچیده و مختلف است اما تا فرصت باقی است و استان در شرایط وخیمتری قرار نگرفته باید بیدار شد و تدبیر کرد و سوء مدیریتهای گذشته و کمکاریها را جبران کرد.
مقابله با بحران کمآبی ابعاد گوناگون دارد و نیاز به روشنگری مردم و فرهنگسازی و برنامهریزی دارد و این کار از عهده یک ارگان و چند ارگان ساخته نیست.
یک عزم بزرگ منطقهای را میطلبد و باید یکنهاد قوی دولتی- حکومتی متولی شود و ارکان اجرایی را مشخص نماید و در ابتدا با برگزاری چندین جلسه هماندیشی با حضور صاحبنظران ابعاد قضیه را مشخص نمایند و در ادامه کار راهکارهای برونرفت از این موضوع مهم را بررسی و تدبیر نمایند، مگر نه امنیت منطقهای و ملی ما به خطر خواهد افتاد.