شوشان - محمد سعید بهوندی :
وقتی در جامعه در کنار دیگران زندگی میکنیم، حتی اگر سرمان کاملاً در لاک خودمان و بقولی خودمان را قرنطینه هم کرده باشیم، باز از ترکشهای اتفاقاتی که در جامعه میافتد، در امان نیستیم، چرا؟! فرض کنیم تمام درهای ارتباط را کاملاً به روی خودمان بسته و بجز اعضای خانواده هیچ مراوده و بده و بستانی با احدی نداریم، ولی آیا اخبار جامعه را که دنبال میکنیم، حوادثی که در آن دلخراشانه به وقوع میپیوندد، روح و روانمان را جریحهدار نساخته و و لبریز از اندوه و افسوس نخواهیم شد؟!
بدور از هر تعصب و پنهانکاری، اتفاقات جامعهی ما، ماه به ماه و سال به سال، گویای این حقیقت بسیار تلخ و دردآوره که بسرعت بسوی خشونت در همهی ابعاد آن؛ چه فردی و چه خانوادگی و گروهی به پیش میرود.
در وهلهی اول نیازمند برخورد شدید و مستمر و منظم مجریان قانون و متولیان امنیّت بوده، در مراتب بعد محتاج نجات خانوادهها از فقر مادی و فرهنگی بوسیلهی دستگاههای زیربط و از همه مهمتر؛ پایه ریزی یک آموزش و پرورش بالنده، توانمند و مطلوب هستیم.
ما ناگزیریم از اینکه دنیای جدید را که خلاصه شده در گوشی موبایل یک کودک پنج ساله، جدیتر تلقی کنیم و این ولنگاری و باری به هر جهت و تا فردا هم خدا کریمه را که دائماً بر سر زبانها و در افکار ماست و نه عقلانی و نه شرعی است، هر چه سریعتر کنار بگذاریم زیرا؛ خطر بیخ گوش همهی ماست...!