شوشان - محمدسعید بهوندی :
جناب آقای حاجی میرزایی وزیر محترم آموزش و پرورش، مناسب و واجب است که صراحتاً به جنابعالی اعلام شود؛ در دستگاه آموزش و پرورشی که معلمانش برای رسیدن به حقوق قانونی، مطالبات و معیشت آبرومندانه دائماً میبایست به این و آن التماس نموده و اکثریت بازنشستگانش نیز از اینکه این شغل را انتخاب نمودهاند، همواره اظهار پشیمانی نمایند، هرگز کسی نباید منتظر نتیجه و محصول با کیفیّتی باشد و تنها در کشورهایی محصولات مطلوب از این دستگاه زیربنایی و حیاتی خارج میگردد، که معلمانش تنها یک دغدغه و وظیفه بیشتر در خویش احساس نمیکنند و آن نیز تلاش و جستجوی هر روزه در کسب دانش و مهارتهای تازه و اجرای برنامهها روشهای استاندارد جدیدِ انتقال و یاددهی، جهت آموزش و تربیت مشتریان(دانشآموزان) با آمادگی و کارایی بالا، برای خدمت در بهترین شکل و محتوای ممکن است!.
جناب وزیر! میانگین مبلغ طلب معلمانی که از سیستم شما طلبکارند، چه مقدار و مربوط به چند سال است و آیا بجز دستگاه جنابعالی در دیگر دستگاههای همتراز با آن، چنین وضعیت تاسفباری حاکم است؟! چنانچه پاسختان منفی است، چرا هیچ وزیر آموزش و پرورشی در این ۴۳ سال بعداز انقلاب، قادر نبوده به چنین وضعیت نابسامانی خاتمه دهد؟! در کدام دستگاه هم سطح و همتراز با شما کارمندانش طلبکاریهای چندین ساله دارند؟! بهداشت و درمان و آموزش پزشکی؟ شرکت نفت، گاز و پتروشیمی؟ وزارت نیرو؟ وزارت ارتباطات؟ و...اگر هیچکدام ندارند، پس این شتر منحوس نداری و کمبود، چرا تنها علاقهمند است درب دستگاه آوپ بخوابد؟! از همهی اینها گذشته، راز اینکه بدون استثناء از اکنون گرفته تا ۴۳ سال گذشته، آوپ همواره آخرین دستگاهی است که با زور، فشار، اعتراض و انتظار فرهنگیان مجاب میشود تا اینکه یک بخشنامهای را که اجازهی یک ریال افزایش حقوق یا مزایا را برای تمامی دستگاههای اجرایی مجاز میشمرد، اجرا نماید، آنهم بصورت ناقص، نصف و نیمه و عادت همیشگی جانها را به لب رساندن؟! در همین قضیه رتبهبندی معلمان، به چه دلیل جنابعالی در تبصره ماده ۷ آن بازنشستگان را از شمول آن خارج نمودید، مگر اعتبارش از منابع آوپ تامین میشد؟! چنانچه نمیدانید، همینجا جای خوبی است که بدانید؛ دقیقاً این مورد، مصداق همان قهر بازنشستگان از ادارات آموزش و پرورش است که تا مجبور نباشند، ابداً انگیزهای برای یک سلام و علیک و حضور در آنجا را ندارند!.
جناب وزیر! آیا تاکنون با در اختیار داشتن پژوهشکدههای متعددی که در سراسر استانهای کشور دارید، پژوهشی را به نتیجه رساندهاید که علت کمانگیزه شدن معلمان و حتی کادر اداریتان را به روشنی نشان داده باشد؟! چنانچه پاسخ مثبت است، برای درمانش چه کردهاید و چنانچه منفی است، چرا به این امر مهم توجه ننمودهاید؟! و هکذا پژوهشی در خصوص افسوس دائمی بازنشستگان از خدمتشان در این دستگاه که به هنگام درد دل نمودن، دل سنگ را نیز به ترحم وامیدارد!.
در پایان؛ هیچ وقت این نکتهی ظریف را از یاد نبرید که؛ آموزش و پرورش در همهی کشورهای دنیا همیشه مطمئنترین مسیر نجات و پیروزی است و هر کشوری و به هر علت، چه تعمداً و چه ناشیانه به آن بیاعتنایی نماید، صددرصد شکستش حتمی بوده و سرانجامش سقوط است!.
انتظار می رود؛ آنقدر و در سطح وسیع منتشر کنید تا شاید به رویت جناب وزیر و همکارانش، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خصوصاً اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات، سازمانهای؛ برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی و تمامی فرهنگیان و بازنشستگان باشرف برسد. سپاسگزارم