شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۶۲۹۳
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۶
شوشان - دکتر حسن دادخواه : 
شخصیت انسان ها، برآمده و حاصل از مجموعه عواملی است که او را دربرگرفته و هر کدام در اندازه خود، بر وجود و رفتار او تاثیر می گذارد. از سویی دیگر، میزان و نوع شناخت و درک و دانش انسان از محیط و واقعیت ها و حقیقت های پیرامونی او نیز، بر شخصیت و منش و کنش او تاثیر آشکاری دارد.
بر این پایه، انسان آمیزه ای از شناخت و شخصیتی است که در فرایندی تدریجی شکل می گیرد و در یک خط عمودی و افقی رشد می کند.
میزان موفقیت و بهروزی انسان در عرصه های گوناگون، با کامل و درست بودن شناخت و شخصیت او پیوندی مستقیم و برابر دارد.
این انسان، چه از جنبه فردی و چه از جنبه اجتماعی، بطور دائم در روبرو شدن با لایه هایی از واقعیت و حقیقت پیرامونی است و میزان موفقیت او در هر عرصه، وابسته به شناخت و دانش او از واقعیت و کامل بودن شخصیت اوست که در سراسر موجودیت او، شکل گرفته است.
گذشته از جنبه فردی، جنبه اجتماعی موفقیت های او نیز از اهمیت بیشتری برخوردار است و شعاع و پرتو تاثیر او، شامل طیف و تعداد بسیاری از انسان های دیگر نیز می شود.
برپایه آنچه گذشت، روشن است که نظام آموزشی و تربیتی کشورها،  به عنوان سازنده و تربیت کننده  نیروی انسانی و شکل دهنده به شخصیت و شناخت شهروندان، نقش اساسی و مهمی در این باره دارد. چنانچه دانش و شناخت و درک انسان های یک جامعه و شخصیت و شاکله آنان، قادر و توانا برای اداره یک جامعه و کشور نباشد و نتواند مدیران شایسته به نظام اجرایی و تصمیم ساز یک حکومت تحویل بدهد، آن جامعه و سرزمین در چنبر انواع بلاهای خود ساخته، گرفتار خواهند شد.

اکنون لازم است به نوع دانش و بعد معرفتی و  شناختی  مراکز آموزشی و پژوهشی و تربیتی کشورمان نگاهی تقادانه داشته باشیم و ببینیم به لحاظ دانشی که به فرزندان و انسان ها و متعلمان می دهد و به جهت نوع شخصیتی که در وجود ایشان به ودیعه می گذارد، در چه جایگاهی از سودرسانی قرار دارد.
حوزه های علمیه و دانشگاه های کشورمان که البته مستقل از یکدیگر و با دو نظام آموزشی و تربیتی کاملا متفاوت، سال هاست به تربیت انسان ها در جامعه ایران مشغول هستند، آیا توانسته اند که انسان هایی متناسب با نیاز جامعه امروز تربیت کنند؟
آیا مواد درسی و کتاب ها و منابع درسی آنها توانسته است که مدیران و کنشگران و اندیشمندان و معلمان مفید و کارآمدی را به نظام اجرایی کشور تزریق کند و تحویل دهد؟
آیا فضا و روح حاکم بر محیط های حوزوی و دانشگاهی می تواند شخصیت دانش آموزان و دانشجویان و طلبه های خود را متناسب با نیاز جامعه ایرانی بسازد و شکل دهد؟
مباحث انتزاعی و تئوریک و ذهنی از یک سو و دانش های تجربی و جزیی و آزمون  و خطا پذیر از سویی دیگر، چگونه می تواند مدیران و انسان های کارآمد و موثری را برای اداره جامعه آماده کند؟
آن شخصیت های معنویت گرا و آن شخصیت های دنیا طلب چگونه می تواند درک و فهمی درست و منطبق با واقعیت جامعه ایرانی را بفهمد و بشناسد؟
از آنجا که دست کم در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب، حوزه و دانشگاه به رغم آنکه از ارج و منزلت و جایگاهی نامتوازن و نامتقارن برخوردار بوده اند،با این وجود، انتظار می رود که کالاهای تولیدی آنها که همان نیروهای انسانی متخصص هستند، توانسته باشند از عهده مشکلات جامعه برآیند و در اداره کشور از نیروی علمی و تربیتی خویش به سود جامعه استفاده کنند!!
به رغم این انتطار برحق و متعارف، ولی مشاهده می گردد که مشکلات و رنج های این ملت سال بر سال روی هم انباشت شده است و امروز همچون کلاف سردرگم، روح و روان همه مردم را آزار می دهد.
مشکلات و مصائب زیست محیطی، بهداشتی و درمانی، پوسیدگی و فرسودگی زیر ساخت های صنعتی و تولیدی و خدماتی، گره های کور اقتصادی و مهمتر از آن، وجود گسترده انواع آسیب های فرهنگی و تربیتی و اجتماعی ، نشان می دهد که در اداره  جامعه ایران ، نتوانسته ایم سربلند بیرون بیاییم. این در حالی است که مقامات عالی نظام، دانش آموختگان برحسته حوزه و دانشگاه هستند.

اکنون چگونه می توانیم نظام آموزشی و پرورشی کشور را به گونه ای طراحی کنیم تا انسان هایی میهن دوست و با فرهنگ و آشنا با واقعیات ملموس جامعه ایران، تربیت کند؟
آیا باز کردن پای طلاب و روحانیان به مراکز آموزشی می تواند ما را در این هدف مهم به مقصد برساند؟ یا اینکه پس از مدتی، این طرح نیز موجبات وازدگی دانش آموزان از دین و ایمانیات را فراهم می کند؟ آیا نظارت های حوزویان بر چاپ کتاب های درسی و بنیاد های فرهنگی، می تواند شخصیت و شناخت و دانش نسل آینده را سودمند و به سامان گرداند ؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار