شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۶۲۹۸
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۳
شوشان - محمدرضا چمن نژادیان / فعال مدنی :
خوزستان دست پروردگان، دست نشاندگان و منجی گران  پر ادعا را نمی خواهد، مدیری مستقل، فرماندهی با اقتدار و شجاع اما متعامل مانند آقا محسن برای استانداری ویژه نیاز است.

در آستانه تغییر دولت باز مانورها برای دیدن بدون هزینه خود و کسب مناصب است؟ یا برای حل مشکلات مردم مظلوم و خوزستان محروم؟

کسانی که تا دیروز در حال و احوال مردمان این دیار و مشکلات استان زبانی نگشودند. و تاکنون  جزء به هوس قدرت طلبی با منت گذاری قلمی نزدند و قدمی بر نداشته اند.،

حال با وجودی که خود بخشی از رزومه نامیمون این استان بوده و هستند،  بصورت رابین هودی طرح موضوع برای حل مشکلات در آستانه ی تحویل دولت می نمایند.

و امروز باز در دوران دولت گردانی و ایجاد  موج با نگاه منجی گری و چشمک لابی مرکز نشینان در صدد موج سواری با جلب توجه و سکانداری هستند.   
استان محروم و مردم مظلوم خوزستان همواره جولانگاه انتخاب و انتصابات با رانت و لابیگران پیدا و پنهان درون استانی و در مرکز بوده است.
خروجی این روند با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن نامدنی با غوغاسالاری عوام فریبانه و منجی گری نادمکراتیک عوایدی برای شهروندان و نیروهای استخوان دار فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جزء نخبه کشی، باند سازی و فامیل گرایی نداشته است.
سایه نشینان قدرت طلب بدون کمترین هزینه و کنشگری برای مطالبه گری استان و مردم که در دوران نقاهت و ازلت... نشسته هستند.
در صددند با پشتوانه ی نومانکلاتورهای خاص سیاسی،امنیتی و ... در بزنگاههای کسب قدرت مانند والیان قبل در دولت تدبیر و امید همچون آفتاب پرستان با زبانهای بسیار بلند و چسبنده  که از زیرکی خاصی در کشاندن طعمه و ربودن مناصب در کمین نشسته اند.
می خواهند خود را  علمدار جا بزنند، لیکن باید گفت آزموده را آزمودن خطاست
حال که قرار است خوزستان استان ویژه با اختیار ویژه در دولت جدید مدیریت شود. بنظر باید فرد و افرادی مستقل،  پر تجربه و با اقتدار که مورد وثوق حاکمیت و مردم خوزستان باشد.
فرماندهی و سکانداری آنرا به عهده بگیرند. تا دین ملی به مردم خوزستان اداء کنند و همانطوری که خوزستانی های دین اداء کردند‌. و بنظر برای اینکار فرد ارشدی مانند آقا محسن با اختیارات تام لازم است

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۰
انتشار یافته: ۳
comment
comment
محمدرضا چمن نژادیان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۵/۰۵
comment
0
0
comment انقلاب وهزینه های سنگین پرداختن به دشمن با بی تفاوتی به ملت

بقلم: محمدرضا چمن نژادیان-فعال مدنی
درطول تاریخ حکومتهای مردمی در اثر قیامهای ملی و انقلابهای عمومی شکل می گرفتند،که برخواست از اراده ی ملتها با آرمانهایی همانند:
الف- استقلال طلبی از سلطه ی بیگانگان و استعمارگران
ب-آزادی خواهی از یوغ مستبدان و دیکتاتوران
ج- رفاه عمومی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی در برابر ویژه خواران طبقاتی درون حکومتها و... بوده اند.
در حکومتهای مردمی باحرکتهای ملی، به ویژه آنهایی که توده های نامدنی غیر تشکیلاتی اساس و کننده ی تحول بوده اند. رهبران پر جاذبه و کاریزما از نقش محوری و به نوعی تعیین کنندگی مطلقی برخوردار بوده اند.
به عنوان یک آسیب عرض می شود،قیامهای عمومی و توده ای علیه تمامیت آثار و اقدامات خوب و بد هیات حاکمه شورش صورت می گیرد،که به اصطلاح انقلاب نامیده می شود.
در این تحرکات نامدنی، توده ها از هر رنگ، مذهب و قوم حول آن رهبری به یک ائتلاف نانوشته ی اجماعی و ملی می رسند. و برای تحقق منویات یا مطالبات ملی، مذهبی و اجتماعی قیام می کنند.
و مرز بندیهای مادی و معنوی رایج سیاسی، عقیدتی و قومی را بخاطر اهداف بزرگتر و مشترک کنار می گذارند.
چنین اتفاق و وقایعی در سال ۵۷ تحت عنوان انقلاب اسلامی به رهبری با کاریزمای امام خمینی ره بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران رخ داد.
ملت ایران با هر رنگ و بوی سیاسی، مذهبی و قومی برای رهایی از اختناق طاغوت،سلطه ی بیگانه و اجرای عدالت در جهت رفاه زندگی بدون تبعیض بهتر به رهبری کاریزمای خود تن در دادند و به پا خواستند.
متاسفانه موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیکی که این سرزمین در طول تاریخ داشت، ایران را همواره در مرکز ثقل مناقشات و منازعات بین المللی قرار می داد.
که بیشتر از طریق حاکمان وابسته در مسیر خلاف مصالح و منافع ایرانیان و ملتهای منطقه با طمع ورزی بیگانگان قرار می گرفته است.
در دوران جنگ سرد اهمیت و جایگاه ایران در تعاریف دو بلوک شرق و غرب از حساسیت بسیار بالایی برخوردار بود.
تا جایی که به نوعی رژیم گذشته برای حفظ موقعیت خود و در بستر زمان در تلاشی معنادار و ملایمی بود، تا روابطی متعادل تر، تعاملی و توازون با دو بلوک مطرح را برای کنترل آنان برقرار نماید. با وجودی که اساس رژیم پهلوی بر مبنای گرایش به غرب نهاده شده بود. و رژیم در صدد نوعی استقلال طلبی ظاهری و...بود. اما آن دو بلوک همواره اصرار داشتند.ایران را با چنین موقعیتی ممتاز بسوی خود جذب و در جوامع تحت نفوذ خود تعریف نمایند.
بر همین اساس اکثر قدرتها حتی آنهایی که دایه ی حمایت از جنبش های ضد امپریالیستی داشتند، مانند چین و شوروی قدیم.... تمایل به حمایت و حفظ موجودیت رژیم پهلوی در مقابله با تحولات سوگیرانه ی رادیکالی سیاسی، اجتماعی و مذهبی داشتند. و مشترکاً تمایلی به پیروزی انقلاب توده ای آنهم از نوع مذهبی در ایران نداشتند.
لیکن تا حدی شعار نه شرقی و نه غربی مجاب کننده ی افکار عمومی و بلوکهای مطرح برای توفیق انقلاب اسلامی بود.
رفته رفته با سردرگمی که متولیان بی تجربه در مدیریت کلان مملکت داری و آرمانهای انقلاب اسلامی با مناسبات جهانی داشتند، نسبت به جایگاه ایران در کسب منافع ملی و تحقق مطالبات ملت غفلت‌های متعددی شد.
تا جایی که بلندپروازی‌های نامدنی جایگزین درک درست واقعیات مناسبات جهانی، میدانی و حقوق شهروندی گردید. و با توجه به خروجی های معیوب و غیر اثربخش در زندگی ملت بنظر می رسد. اساس مناسبات حکمرانی با شهروندان، دنیا و همسایگان با منطق عقلایی و مراودات مدنی مشارکت جویانه ی داخلی تنظیم نگردیده است.
سیاستهای مقطعی، غیرشفاف منافع و نوع حکمرانی در ایران را در هاله ای از توهمات و ابهامات تعاملی داخلی و خارجی گرفتار کرده است.و نهادهای انتخابی، کنشگران مدنی و بازیگران خادجی را دچار پریشانی و سردرگمی نسبت به تصمیمات سخت نموده است.
این بلاتکلیفی های فلج کننده که خواسته و ناخواسته ی خودیهای حاکمیتی و راهبرد هوشمندانه و ارادی بیگانگان باعث شده است.
تارفتارهای خصم اندیشانه ی غیر علمی و نامدنی پرهزینه اساس نظم بخشی به تعاملات داخلی و مناسبات خارجی قرار گیرند.
و در راستای تسکین آلام بیمار گونه ی نورتیکی توجه بیش از ملت به دشمن، رقبای منطقه ای و بین المللی تاکنون مبنای اتخاذ تصمیماتی گردید. که اساس هم و غم با مشغله ی ذهنی تهاجمی و تدافعی متولیان امور در پرداختن به دشمن و دشمنان با بی توجهی به ملت شده است.
در چینش چنین فرآیندی تنظیم مناسبات از منطق واقعگرایانه منطبق بر واقعیات زمانه برخوردار نمی باشد. و پیشرفت اقتصادی مملکت و حل مشکلات زندگی آحاد ملت دست چندم محسوب می گردد. آنچه خروجی نگاه ایدئولوژیکی به دشمن در انقلاب اسلامی بوده است. امروزه بر خلاف مصالح نظام، منافع ملی و توسعه ی زیر ساختها در زندگی فردی و اجتماعی جلوه گر شده است. و اگر به فوریت آسیب شناسی با مطالعات میدانی و راهبردی برای اصلاح امور و اتخاذ تصمیمات سخت صورت نگیرد.
امکان دارد پای فشاریهای نامدنی و پرهزینه در پرداختن به دشمن و... بدون اینکه دستآوردهای ملموس برای ترمیم شکافهای دولت و ملت داشته باشد.
بدون توجه به مشارکت و بیگانگی حاکمیت با واقعیات زندگی شهروندان می تواند، شورش فرودستان را در پی داشته باشد.
وحاصل دست رنج تاریخی مبارزین، ایثار ایثارگران و زجر ملت نجیب ایران را دریک چشم بهم زدن طعمه ی حریقی اجتماعی غیر کنترل نماید و به نابودی بکشاند.
comment
محمدرضا چمن نژادیان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۵/۰۵
comment
0
0
comment انقلاب وهزینه های سنگین پرداختن به دشمن با بی تفاوتی به ملت

بقلم: محمدرضا چمن نژادیان-فعال مدنی
درطول تاریخ حکومتهای مردمی در اثر قیامهای ملی و انقلابهای عمومی شکل می گرفتند،که برخواست از اراده ی ملتها با آرمانهایی همانند:
الف- استقلال طلبی از سلطه ی بیگانگان و استعمارگران
ب-آزادی خواهی از یوغ مستبدان و دیکتاتوران
ج- رفاه عمومی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی در برابر ویژه خواران طبقاتی درون حکومتها و... بوده اند.
در حکومتهای مردمی باحرکتهای ملی، به ویژه آنهایی که توده های نامدنی غیر تشکیلاتی اساس و کننده ی تحول بوده اند. رهبران پر جاذبه و کاریزما از نقش محوری و به نوعی تعیین کنندگی مطلقی برخوردار بوده اند.
به عنوان یک آسیب عرض می شود،قیامهای عمومی و توده ای علیه تمامیت آثار و اقدامات خوب و بد هیات حاکمه شورش صورت می گیرد،که به اصطلاح انقلاب نامیده می شود.
در این تحرکات نامدنی، توده ها از هر رنگ، مذهب و قوم حول آن رهبری به یک ائتلاف نانوشته ی اجماعی و ملی می رسند. و برای تحقق منویات یا مطالبات ملی، مذهبی و اجتماعی قیام می کنند.
و مرز بندیهای مادی و معنوی رایج سیاسی، عقیدتی و قومی را بخاطر اهداف بزرگتر و مشترک کنار می گذارند.
چنین اتفاق و وقایعی در سال ۵۷ تحت عنوان انقلاب اسلامی به رهبری با کاریزمای امام خمینی ره بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران رخ داد.
ملت ایران با هر رنگ و بوی سیاسی، مذهبی و قومی برای رهایی از اختناق طاغوت،سلطه ی بیگانه و اجرای عدالت در جهت رفاه زندگی بدون تبعیض بهتر به رهبری کاریزمای خود تن در دادند و به پا خواستند.
متاسفانه موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیکی که این سرزمین در طول تاریخ داشت، ایران را همواره در مرکز ثقل مناقشات و منازعات بین المللی قرار می داد.
که بیشتر از طریق حاکمان وابسته در مسیر خلاف مصالح و منافع ایرانیان و ملتهای منطقه با طمع ورزی بیگانگان قرار می گرفته است.
در دوران جنگ سرد اهمیت و جایگاه ایران در تعاریف دو بلوک شرق و غرب از حساسیت بسیار بالایی برخوردار بود.
تا جایی که به نوعی رژیم گذشته برای حفظ موقعیت خود و در بستر زمان در تلاشی معنادار و ملایمی بود، تا روابطی متعادل تر، تعاملی و توازون با دو بلوک مطرح را برای کنترل آنان برقرار نماید. با وجودی که اساس رژیم پهلوی بر مبنای گرایش به غرب نهاده شده بود. و رژیم در صدد نوعی استقلال طلبی ظاهری و...بود. اما آن دو بلوک همواره اصرار داشتند.ایران را با چنین موقعیتی ممتاز بسوی خود جذب و در جوامع تحت نفوذ خود تعریف نمایند.
بر همین اساس اکثر قدرتها حتی آنهایی که دایه ی حمایت از جنبش های ضد امپریالیستی داشتند، مانند چین و شوروی قدیم.... تمایل به حمایت و حفظ موجودیت رژیم پهلوی در مقابله با تحولات سوگیرانه ی رادیکالی سیاسی، اجتماعی و مذهبی داشتند. و مشترکاً تمایلی به پیروزی انقلاب توده ای آنهم از نوع مذهبی در ایران نداشتند.
لیکن تا حدی شعار نه شرقی و نه غربی مجاب کننده ی افکار عمومی و بلوکهای مطرح برای توفیق انقلاب اسلامی بود.
رفته رفته با سردرگمی که متولیان بی تجربه در مدیریت کلان مملکت داری و آرمانهای انقلاب اسلامی با مناسبات جهانی داشتند، نسبت به جایگاه ایران در کسب منافع ملی و تحقق مطالبات ملت غفلت‌های متعددی شد.
تا جایی که بلندپروازی‌های نامدنی جایگزین درک درست واقعیات مناسبات جهانی، میدانی و حقوق شهروندی گردید. و با توجه به خروجی های معیوب و غیر اثربخش در زندگی ملت بنظر می رسد. اساس مناسبات حکمرانی با شهروندان، دنیا و همسایگان با منطق عقلایی و مراودات مدنی مشارکت جویانه ی داخلی تنظیم نگردیده است.
سیاستهای مقطعی، غیرشفاف منافع و نوع حکمرانی در ایران را در هاله ای از توهمات و ابهامات تعاملی داخلی و خارجی گرفتار کرده است.و نهادهای انتخابی، کنشگران مدنی و بازیگران خادجی را دچار پریشانی و سردرگمی نسبت به تصمیمات سخت نموده است.
این بلاتکلیفی های فلج کننده که خواسته و ناخواسته ی خودیهای حاکمیتی و راهبرد هوشمندانه و ارادی بیگانگان باعث شده است.
تارفتارهای خصم اندیشانه ی غیر علمی و نامدنی پرهزینه اساس نظم بخشی به تعاملات داخلی و مناسبات خارجی قرار گیرند.
و در راستای تسکین آلام بیمار گونه ی نورتیکی توجه بیش از ملت به دشمن، رقبای منطقه ای و بین المللی تاکنون مبنای اتخاذ تصمیماتی گردید. که اساس هم و غم با مشغله ی ذهنی تهاجمی و تدافعی متولیان امور در پرداختن به دشمن و دشمنان با بی توجهی به ملت شده است.
در چینش چنین فرآیندی تنظیم مناسبات از منطق واقعگرایانه منطبق بر واقعیات زمانه برخوردار نمی باشد. و پیشرفت اقتصادی مملکت و حل مشکلات زندگی آحاد ملت دست چندم محسوب می گردد. آنچه خروجی نگاه ایدئولوژیکی به دشمن در انقلاب اسلامی بوده است. امروزه بر خلاف مصالح نظام، منافع ملی و توسعه ی زیر ساختها در زندگی فردی و اجتماعی جلوه گر شده است. و اگر به فوریت آسیب شناسی با مطالعات میدانی و راهبردی برای اصلاح امور و اتخاذ تصمیمات سخت صورت نگیرد.
امکان دارد پای فشاریهای نامدنی و پرهزینه در پرداختن به دشمن و... بدون اینکه دستآوردهای ملموس برای ترمیم شکافهای دولت و ملت داشته باشد.
بدون توجه به مشارکت و بیگانگی حاکمیت با واقعیات زندگی شهروندان می تواند، شورش فرودستان را در پی داشته باشد.
وحاصل دست رنج تاریخی مبارزین، ایثار ایثارگران و زجر ملت نجیب ایران را دریک چشم بهم زدن طعمه ی حریقی اجتماعی غیر کنترل نماید و به نابودی بکشاند.
comment
محمدرضا چمن نژادیان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۰
comment
0
0
comment تلنگری به مدیریت ابن الوقتی و کنشگران موج سوار خوزستانی.

بقلم: محمدرضا چمن نژادیان-فعال مدنی
شاخصه های اصلی جوامع توسعه یافته ی مدرن و شهروندان متعلق به آن علمی اندیشی، انسجام مدنی، مهارتها و رفتارهای فرهنگی در ابعاد مختلف می باشند.
تا زمانی که بر امور فردی و اجتماعی جامعه و ملت ما، خاصه خوزستان با تنوع قومی و منابع خدادادی فراوان نگاه غیر علمی و عوام اندیشی حاکم می باشد. نباید انتظار روزآمدی، کارآمدی و برخورداری را انتظار داشت.
اداره ی امور توسط نااهلان غیر علمی و سطحی اندیشان در ابعاد مدیریتی، مدنی و فرهنگی نتیجه ای جزء اتلاف زمان، منابع، ناکارآمدی، فقر و فلاکت عمومی را بهمراه ندارد.
در جوامعی که مدیریت و انگیزه ی زندگی مردمان آن بر اساس هیجانات، خرافات و سنت‌های ناصواب استوار باشد. انتظار حاکم شدن مدیریت و زندگی علمی در ابعادی فردی، اجتماعی و فرهنگی آن غیر منصفانه است. و برنامه محوری، تلاش عقلانی و مطالبگری بر مبنای معیارهای خردمندانه و مشارکت جویانه  را نباید انتظار داشت. همه ی محاسن و معایب فوق بیشتر از نوع رفتاری و حکمرانی های ملی،مدنی و محلی ناشی می گردند.
زیرا ملتها و جوامع توسعه یافته ی مدرن کامیابی های عمومی خود را در پرتو تلاشهای عالمانه ی مدنی و مسئولانه جستجو می کنند. و دستآورد های علمی مدون در ظل معرفت به حقوق شهروندی، رفتارهای مسئولانه و مطالبگری آگاهانه ملاک عمل آنان می باشد.
امروزه وقتی جامعه و جوامع ایرانی به ویژه استان استراتژیک خوزستان با تنوع قومی، منابع سرشار خدادادی و مدعیان پر ادعای فراوان کنشگری را بصورت میدانی مطالعه و آنالیز می کنیم.
با نگاه عالمانه و عنایت به فاکتورهای علمی، انسجام مدنی و خواستگاه مطالبگری بدون تعصب مشاهده می گردد. در بیشتر مولفه های مدیریتی، رفتار‌ی و فرهنگی از کمترین پایداری و توسعه یافتگی علمی، مدنی و فرهنگی برخوردار می باشد.
و از گذشته تاکنون سرنوشت این دیار غنی اما نگون بخت دستخوش تندباد حوادث و اتفاقات غیر علمی، مقطع اندیشی و نامدنی بوده است. و برای احوالات خوش و ناخوش خوزستان و شاید ایران باری به هر جهت و روزمرگی ها تعیین کننده بوده است.  این استان با قدمت فرهنگی کهن و توسعه یافتگی تاریخی که سرآمد در منابع با مردمان متدین، مومن و مخلص است.
در باب مدیریت کلان، اداره ی کلی امور و اجرایی از مدیریت ابن الوقتی و غیر علمی رنج می برد. و از نگاه خردمندانه بر پایه ی برنامه های مدون عالمانه ی کوتاه مدت تا راهبردی اثربخش محروم است.
همچنین خوزستان در بعد کنشگری بخاطر هزینه های نامتعارف مدنی، عملکرد رانتی قومی و لابیگری باندی دچار بیماری‌های متعدد مزمن و واگرایانه شده است.
با وجودی که از نق و نوق زنهای فراوان نامدنی، قومی و موج سوارانی مخرب برخوردار می باشد. اما از ناسازمان یافتگی فراگیر در قالب تشکل و تشکلات مدنی همگرا و موثر رنج می برد. زیرا کنشگرانی فردی، قومی و فکری دچار مسئولیت گریزی و بیزاری از تشکل یابی تعاملی با استبداد رایی شده اند. و مدعیان کنشگری بدون توجه به انسجام مدنی و عملکرد عالمانه، عاقلانه و مشارکت جویانه هر کدام یک دیکتاتور در رسیدن به منویاتی می باشند.
و در بعد فرهنگی هم بخاطر عدم بسط و گسترش آن در رفتارهای فردی، اخلاق مدنی و مهارتی همواره سعی دارند، بر موج مطالبه گری و فرافکنی طلبکارانه سوار شوند. بدون اینکه تعهدی مدنی و سازمانی به مسئولیت پذیری و پاسخگویی در برابر هزینه سازیهای فردی وعمومی مخاطبان داشته باشند.
در مجموع اداره ی امور خوزستان محروم و اهالی مظلوم آن همواره بدست مدیران غیر علمی، پخمه های سیاسی هواشناس و ناکارآمدان مدنی رقم خورده است.
و اتفاقات تلخ و شیرین در روزگار این سرزمین و مردمان آن همانند شرایط طبیعی بستگی به خوبی و بدی آب و هوایی آن دارد.
متاسفانه غالب تصمیمات و اقدامات مدیریتی، مدنی و مطالبه گریها  متاثر از حال و هوای سیاسی ملی، حوائج سنتی اندیشان قومی و سیاسیون موج سوار با پوپولیست اندیشی بوده و می باشد.
که تاکنون عایدی جزء پسرفت توسعه ای، ارتجاع اندیشی و هدر رفت منابع مادی و معنوی بدون اثر بخشی در زندگی عمومی خوزستانی ها نداشته است.
یاس و سرخوردگی امروزی شهروندان در سطح  ملی و خاصه خوزستان با بحرانهای متعدد ناشی از عدم مدیریت علمی، انسجام مدنی و تحقق حقوق شهروندی می باشد. باید آسیب شناسی جدی با اصلاح ساختاری عاجل و اعمال مدیریت علمی در دستور کار دولتمردان علی الخصوص دولت منتخب کنونی جهت رفع مشکلات و تلطیف امور قرار گیرد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار