دور از واقعیّت نخواهد بود چنانچه؛ یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین موانع بر سر راه رشد و توسعهی پایدار اقتصادی و در نتیجهی آن؛ نقص در رونق محیط کسب و کار، عدم اشتغال نیروی جوان، تحصیلکرده و مولد، سختی و فشار بر معیشت مردم و پایین بودن سطح رفاه عمومی که همه نیز متاسفانه بر تمامی سطوح مملکت نیز تاثیر منفی گذاشته و خواهد گذاشت، را انتصاب برخی مدیران ناکارآمد و ناسالمی دانست که در بخشهای مختلف کشور، خصوصاً گلوگاههای اقتصادی، هم خود از طریق رانت و چندین واسطه، آن جایگاههای حساس و حیاتی را غصب نموده و در اختیار میگیرند و هم زمینه را برای دوستان و اعوان و انصار از خودشان ناصالحتر و ضعیفتر، برای پشتیبانی و همپوشانی فراهم مینمایند. حال سوال اساسی این است که؛ آیا برای بهبودی این بیماری میتوان کاری کرد؟! به نظر میرسد؛ آری! میتوان، امّا با فراهم نمودن حداقل سه مقدمه :
۱_ داشتنِ همّتی؛ عالمانه، صادقانه، پاک، پرانرژی و مستمر برای اقدام، آن همتی که احدی قادر نباشد، توانش را کم نموده و یا با فراهم کردن انواع ترفندها آنرا به انحراف بکشاند.
۲_ داشتنِ شهامت برای دور ریختن هر نوع تعارف، ملاحظه و مماشات، شهامتی پرقدرت برای زدن دست رد به سینهی کسانی که بصورت فردی و یا با تشکیل گروههای فامیلی و منافع مشترک و معمولاً در پوشش فعالیتهای سیاسی، از سهامداران دائمی حوزههای مدیریتی میشوند.
۳_ ایجاد شفافیت دقیق مالی(از کجا و به کجا...؟!)ولی نه برای فعالیتهای خُرد، بلکه برای آنانی که در کسب و کارهای کلان و پروژههای بزرگ و قابل توجه فعّالاند، اعم از سرمایهگذاران، سهامداران و مدیران.