شوشان - شاهپور زندی:
انگار سرنوشت زندگی محسن رضایی با حوادث پیش بینی نشده و جنگ گره خورده است!
اگر زندگی ایشان را پس از انقلاب بررسی و گراف آن کشیده شود به سه بخش چشمگیر می توان تقسیم کرد :
۱- پیش از انقلاب و به عنوان یک دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت و آغاز جنبش آرمانخواهی و مبارزاتی اش و سپس دوران اثرگذار و پُر رنگ در جنگ تحمیلی هشت ساله با جلوداریِ عراق و بیش از ۲۵کشور حامیِ آن به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران که نقشی شایسته در پیدایی نهادها و زیرمجموعه های این سازمان انقلابی داشته و اکنون بهتر می توان به بزرگیِ نقش و کارکرد ایشان نمره داد . (دوران ایجادی انقلاب اسلامی)
۲-- پس از جنگ و دوران سازندگی که درکنار نقش فرماندهی کل سپاه پاسداران ، به بازسازی و بازنگری خود و سازمان متبوع و اهداف کلان ملی می پردازد .
دوران شناسایی و رصد آسیب های نظام و اهداف دشمن در اینمورد و تکمیل تحصیلات درزمینه ی مربوطه و تلاش برای نمایشِ دیگر ساحت ها و توانِ نهفته ی خود برای مقاوم سازی و مایه کوبی جمهوری اسلامی و عرضه ی اجتماعی آن ، و اثر گذاری در سیاست و بخش اجرایی حاکمیت در این راستاست .
۳- دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام و همزمان کوشش برای ورود به مجلس و دولت در انتخابات مختلف که به دلایل و شاید ضروریاتی ، ممکن نشد.
گرچه بین دوره ی پس از جنگ تا کنون را بیشتر در نقشی مشورتی و مصلحتی کار کرده و خود و آگاهان ، نیک می دانند که بازی در این نقش ؛ متناسب با ظرفیت و توان نهفته در وجود محسن رضایی نبوده و اثبات این ادعا ، جنب و جوش و کنش های سیاسی و انتخاباتی ایشان در پس از جنگ و تاکنون بوده است ، کوششی که همواره برای تثبیت جمهوریت نظام تعبیر می شد.
( دوره ی ابقاء نظام )
انتصاب ایشان در جایگاه معاون اقتصادی ابراهیم رئیسی به عنوان رییس جمهور و رقیب انتخاباتی اش در خرداد ۱۴۰۰ در همین راستا و اهداف تعریف می شود .
نگاه به گذشته ی محسن رضایی تداعی کننده ی خاطراتی خاص و حماسی و غم و شادی و امید و ناامیدی است.
مشابه خاطرات راهیابی ایران به جام جهانی در سال ۱۳۷۷ و شور و شوق و خوشی و امید و انواع سخن .
آنجا که ایران بازی را می بازد و برای هویت از دست رفته و نخستین بهانه ی شادی فراگیر ایرانیان در پس از انقلاب ، ابراهیم تهامی بازیکن همواره پا به توپ خوزستانی ولی گمنام و پنهان در رسانه های زرد و سبز ، وارد زمین شده و در سمت راست میدان با شکافتن دفاع استرالیای مغرور و مطمئن از پیروزی و درگیری در منطقه ای که از نگاه گزارشگر وقت و دیگران تاکنون هم پنهان مانده ، ! ابزار روحیه ایرانیان و پیروزی را هموار می کند.
اکنون و پس از چهل و سه سال از آغاز انقلاب و تدوین شش برنامه برای پیشرفت و محقق نشدن بسیاری از آمال و آرزوی ایرانیان در این سالها، آیا شاهد باز آفرینی امید ایرانیان ، با مهارت و دانش و جسارت یک خوزی خواهیم بود؟
می توان گفت که در تاریخ معاصر ایران ، این نخستین بار است که فردی بیرون از مرکز ایران و از خوزستان نقشی محور در ترازیابی و جانمایی اقتصاد کشور خواهد داشت.
نقشی اساسی و حیاتی که بدون توجه به اهمیت و ابزارش ، می تواند یک قربانگاه برای بازیگر آن تصور شود .
حتمن رئیسی با مشورت و شاید سفارشِ موکد بخشهای دیگر حاکمیت ، دکتر رضایی را به کمک فرا خواند.
اگر نیت شان خیر باشد که باید ابزار کار رضایی را هم فراهم کنند ولی اگر غیر از این باشد که کشور مجال تکرار نخواهد داشت.
لایحه برنامه ی هفتم توسعه هم باید توسط دولت رئیسی تدوین شود ، نقش و تجربه محسن رضایی در باره آینده ی کشور و نظام اهمیت دارد.
بارها گفته اند که کشور در شرایط جنگ نرم قرار دارد پس با پذیرش شرایط جنگی ، بار دیگر رضایی را به عنوان یکی از فرمانده هان کلیدی این جنگ فراخوانده اند ؛ دکتررضایی که در گام اول انقلاب و در راستای راهبرد "ایجادی و ابقایی جمهوری اسلامی" خوش درخشید و به اندازه و سهم و نقش خودش خاطراتی ماندگار و تصویری پایدار در ذهن بسیاری از دلسوزان ایران دارد ، می تواند در گام دوم انقلاب هم خوش بدرخشد؛ ولی شرایط روزهای نخست انقلاب با این روزها در جنبه های مختلف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادیِ داخلی و خارجی بسیار متفاوت شده است.
( دوره ی اصلاح نظام )
چهره و کارنامه ی دکتررضایی در گام نخست انقلاب با اکنون شبیه نیستند:
حضور مرحوم امام ره در جایگاه رهبری و اعتماد وافر ایشان به دکتر رضایی و اتوریته ی مناسبی که از این جنبه به "محسنِ امام" تزریق می شد را با بازی ها و دو دوزه بازی سیاسی امروز مقایسه کنید. !
رضاییِ جوان در ابتدای انقلاب و بدون آموزش های کلاسیک نظامی ، کارنامه ای مقبول برای خود در نزد امام ره و حاکمیت دارد و اکنون در بزرگسالی و پختگی و انبوه تجارب سیاسی و نظامی و دانشِ کلاسیکِ مناسب و مکفی در راهبردهای طراحی شده ی جنگ کنونی کشور ، هم می تواند بدرخشد و پیوندی ماندگار با آن روزگارِ تکرار نشدنی بیافریند .
دکتر رضایی برای ایفای نقش فرماندهی در جنگ تازه ، که پیچیده و نرم و مشکل تر از یک جنگ کلاسیکِ مرسوم است ، نیاز به طراحی راهبردهای خاص و ویژه و فرمانده هایی جسور ولی مجرب و دلسوز و وفادار در حوزه علوم اقتصادی و سیاست و جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی و روابط بین الدولتی و نه بین المللی دارد.
اینکه دکتر رضایی برای پیروزی در این جنگ نرم و ژله مانندی که کشور را به مرز بحران برده چه برنامه و راهبرد و راهکار و ابزاری دارد ، باید منتظر ماند.
پیروزی دولت رییسی در اقتصاد و کسب رضایت مردم می تواند به حساب رضایی نوشته شده و همزمان با دوران خوشی از بازنشستگی ایشان در عرصه های مختلف برای ایرانیان همراه شود.
آیا رضایی به چنین اهمیت و نقشی اندیشیده است؟
آیا دکترمحسن رضایی با توجه به وجه تاریخیِ حماسه دوست ایرانیان و تزریق امید به جامعه ایرانی ، با نقشی مبسوط الید وارد دولت رئیسی شده یا مانند جهانگیری در دولت حسن روحانی با نقشی مصلوب الاختیار بازی خواهد کرد؟!
چگونگیِ پردازش و ایفای این نقش ، به اعتبار حماسی و شخصیت همواره ایثارگر محسن رضایی در تاریخ انقلاب اسلامی پیوندی محکم دارد که امید است دکتر رضایی به پیامد این نقش اقتصادی اش واقف باشد.
عضو شورای راهبردی استان خوزستان و دبیر هماهنگی شهرستانهای ستاد دکتر رضایی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰