مواضع جمهوری اسلامی در قبال جمهوری باکو همواره مثبت بوده است. در جنگ اول قراباغ ایران تا حد زیادی به پدر رئیس جمهور فعلی کمک مستقیم کرد و تمام تلاشهایش را برای پیروزی حیدرعلی اف به کار گرفت اما پس از مدتی وی آن حمایتها را از یاد برد و بیش از پیش به سمت غرب و به خصوص اسرائیل سوق یافت.
هدف آذربایجان از جنگ با ارمنستان صرفا آزادسازی مناطق قراباغ نیست، بلکه مترصد تصرف مناطق مرزی ارمنستان با ایران است تا بتواند از طریق زمینی به نخجوان و در نتیجه ترکیه متصل شود و علاوه بر دست یافتن به عمق استراتژیک، پای ترکها را به دریای خزر باز و منابع غنی آن باز کند.
اخیرا آن پیشبینی (که هنوز در کانال تفسیرگر موجود است ) در حال تحقق بوده و علاوه بر پیشروی (هرچند محدود) ارتش باکو در خاک ارمنستان، این کشور که تا ۲۰۰ سال پیش تحت حاکمیت تهران بوده، جرات مزاحمت برای تریلرهای ایرانی و رانندگان آن را نیز پیدا کرده و عوارض سنگینی نیز بر خودروهای عبوری از همسایه جنوبی به مقصد ایروان وضع نموده است.
نیروهای ارتش و سپاه پاسداران ایران نیز در حال لشکرکشی و ارسال ادوات سنگین به مرز با جمهوری باکو هستند که احتمالا در راستای برگزاری رزمایش و چنگ و دندان نشان دادن به علیاف و حامیانش باشد.
اما چرا علیاف با وجود حمایتهای رسمی بسیاری از مقامات ایران در سال گذشته از بازپسگیری قراباغ اینگونه اقدامات خلاف حسن همجواری را بروز میدهد؟ چند پاسخ به سوال فوق به ذهن کاتب این وجیزه میرسد که در ذیل آن را میخوانید.
الهام علیاف از گذشته طمع ارضی نسبت به خاک ایران دارد و با توجه به موفقیت اخیرش در برابر ارتش ضعیف ارمنستان و حمایتهای کامل ترکیه و رژیم صهیونیستی این جرات را پیدا کرده تا جمهوری اسلامی را محک بزند که اگر پاسخ درخور ندید به تعرضاتش به خاک ارمنستان تا تحقق نیت نهاییاش یعنی رسیدن به نخجوان ادامه دهد. البته رهبر جمهوری اسلامی سال گذشته تاکید کرد هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه با واکنش ایران روبرو خواهد شد.
اگر باکو بتواند مناطق مرزی ایران و ارمنستان را تصرف کند عملا کریدور استراتژیک جنوب به شمال که از بندرعباس شروع شده و به اورآسیا میرود را کاملا در اختیار خود خواهد گرفت و میتواند از آن به عنوان یک اهرم فشار بسیار قدرتمند استفاده کند. البته این تصمیم توسط قدرتهای بزرگ برای مقابله با روسیه، چین و هند و به طور کلی اعضای پیمان شانگهای گرفته شده تا مانع از رسیدن چین و هند به بازارهای اروپا از طریق کریدور یاد شده شوند.
نباید فراموش کرد ترکیه دروازه شرقی ناتو است و سدی در برابر نفوذ شانگهای به اروپا از سمت شرق به شمار میرود و اگر بتواند با کمک علیاف و ارتش وی مسیر جنوب به شمال را هم ببندد، عملا سدی مستحکم در برابر قدرتهای اقتصادی شرقی ایجاد کرده است که میتواند هرگاه که بخواهد آن را اهرم فشاری علیه ایران، چین و روسیه کند.
رژیم صهیونیستی نیز که پس از ترکیه دومین کشور پشتیبان جمهوری باکو از لحاظ نظامی به شمار میآید، در ماه گذشته استراتژی خود علیه جمهوری اسلامی را "مرگ با هزاران بریدگی" اعلان کرد و به صراحت از قصدش برای درگیر کردن ایران در اطرافش با بهرهگیری از ضربات محدود و متکثر تا از پای درآوردن آن سخن گفت.
بنابراین مسئولان امنیتی و نظامی اجمهوری اسلامی کاملا واقفاند که هرگونه درگیری نظامی مستقیم بین ایران و جمهوری باکو کاملا در راستای خواسته صهیونیستهاست و باید با ظرافت خاصی علیاف و دار و دستهاش را به عقبنشینی واداشت.
در نهایت نگارنده اعتقاد دارد پشت پرده رفتارهای این روزها با رانندگان ایرانی و بستن مسیر آنها، مسائل بسیار راهبردی و عمیقی بوده که ناشی از سوء تفاهم و ... نیست بلکه تصمیمات در پایتختهای بزرگتر گرفته شده و اگر تهران واکنش قاطع بروز نداده و ترکیبی از اهرمهای اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی را به کار نگیرد، بیتردید جسارت همسایه کوچک شمالی بالاتر رفته و کار به جاهای باریکتر خواهد رسید/ تقوی نیا