(معضلات مدیریتی، مطالباتی و مدنی خوزستان)
شوشان - محمدرضا چمن نژادیان:
شاخصه های اصلی جوامع توسعه یافته ی مدرن و شهروندان متعلق به آن علمی اندیشی، انسجام مدنی، کسب مهارتها و رفتارهای فرهنگی در ابعاد مختلف می باشد.
تا زمانی که بر امور فردی و اجتماعی جامعه و ملت ما، خاصه خوزستان با تنوع قومی و منابع خدادادی فراوان نگاه غیر علمی و عوام اندیشی حاکم می باشد. نباید انتظار روزآمدی، کارآمدی و برخورداری را انتظار داشت.
اداره ی امور توسط نااهلان غیر علمی و سطحی اندیشان در ابعاد مدیریتی، مدنی و فرهنگی نتیجه ای جزء اتلاف زمان، منابع، ناکارآمدی، فقر و فلاکت عمومی را بهمراه ندارد.
در جوامعی که مدیریت و انگیزه ی زندگی مردمان آن بر اساس هیجانات، خرافات و سنتهای ناصواب استوار باشد.
انتظار حاکم شدن مدیریت و زندگی علمی در ابعادی فردی، اجتماعی و فرهنگی آن غیر منصفانه است.
و برنامه محوری، تلاش عقلانی و مطالبگری بر مبنای معیارهای خردمندانه و مشارکت جویانه را نباید انتظار داشت. همه ی محاسن و معایب فوق بیشتر از نوع رفتاری و حکمرانی های ملی،مدنی و محلی ناشی می گردند.
زیرا ملتها و جوامع توسعه یافته ی مدرن کامیابی های عمومی خود را در پرتو تلاشهای عالمانه ی مدنی و مسئولانه جستجو می کنند.
و دستآورد های علمی مدون در ظل معرفت به حقوق شهروندی، مشارکت مدنی، رفتارهای مسئولانه و مطالبگری آگاهانه ملاک عمل آنان می باشد.
امروزه وقتی جامعه و جوامع ایرانی به ویژه استان استراتژیک خوزستان با تنوع قومی، منابع سرشار خدادادی و مدعیان پر ادعای فراوان کنشگری را بصورت میدانی مطالعه و آنالیز می کنیم.
با نگاه عالمانه و عنایت به فاکتورهای علمی، انسجام مدنی و خواستگاه مطالبگری بدون تعصب مشاهده می گردد. در بیشتر مولفه های مدیریتی، رفتاری و فرهنگی از کمترین پایداری و توسعه یافتگی علمی، مشارکت مدنی و فرهنگی برخوردار می باشد.
و از گذشته تاکنون سرنوشت این دیار غنی اما نگون بخت دستخوش تندباد حوادث و اتفاقات غیر علمی، مقطع اندیشی و نامدنی بوده است.
و برای احوالات خوش و ناخوش خوزستان و شاید ایران باری به هر جهت و روزمرگی ها تعیین کننده بوده است. این استان با قدمت فرهنگی کهن و توسعه یافتگی تاریخی که سرآمد در منابع با مردمان متدین، مومن و مخلص است.
در باب مدیریت کلان، اداره ی کلی امور و اجرایی از مدیریت ابن الوقتی و غیر علمی رنج می برد. و از نگاه خردمندانه بر پایه ی برنامه های مدون عالمانه ی کوتاه مدت تا راهبردی اثربخش محروم است.
همچنین خوزستان در بعد کنشگری بخاطر هزینه های نامتعارف مدنی، عملکرد رانتی قومی و لابیگری باندی دچار بیماریهای متعدد مزمن نا مشارکتی، رانتخواهانه و لابیگری ارتجاعی واگرایانه شده است.
با وجودی که از نق و نوق زنهای فراوان نامدنی، قومی و موج سوارانی مخرب برخوردار می باشد. اما از ناسازمان یافتگی فراگیر در قالب تشکل و تشکلات مدنی همگرا و موثر رنج می برد.
زیرا کنشگرانی فردی، قومی و فکری دچار مسئولیت گریزی و بیزاری از تشکل یابی تعاملی با استبداد رایی شده اند. و مدعیان کنشگری بدون توجه به انسجام مدنی و عملکرد عالمانه، عاقلانه و مشارکت جویانه هر کدام یک دیکتاتور در رسیدن به منویاتی فردی،باندی و قومی می باشند.
و در بعد فرهنگی هم بخاطر عدم بسط و گسترش آن در رفتارهای فردی، اخلاق مدنی و مهارتی همواره سعی دارند، بر موج مطالبه گری و فرافکنی طلبکارانه سوار شوند.
بدون اینکه تعهدی مدنی و سازمانی به مسئولیت پذیری و پاسخگویی در برابر هزینه سازیهای فردی وعمومی مخاطبان داشته باشند.
در مجموع اداره ی امور خوزستان محروم و اهالی مظلوم آن همواره بدست مدیران غیر علمی، پخمه های سیاسی هواشناس و فاسدان ناکارآمد رقم خورده است.
و اتفاقات تلخ و شیرین در روزگار این سرزمین و مردمان آن همانند شرایط طبیعی بستگی به خوبی و بدی آب و هوایی آن دارد.
متاسفانه غالب تصمیمات و اقدامات مدیریتی، مدنی و مطالبه گریها متاثر از حال و هوای سیاسی ملی، حوائج سنتی اندیشان قومی و سیاسیون موج سوار با پوپولیست اندیشی بوده و می باشد.
که تاکنون عایدی جزء پسرفت توسعه ای، ارتجاع اندیشی و هدر رفت منابع مادی و معنوی بدون اثر بخشی در زندگی عمومی خوزستانی ها نداشته است.
یاس و سرخوردگی امروزی شهروندان در سطح ملی و خاصه خوزستان با بحرانهای متعدد ناشی از عدم مدیریت علمی، انسجام مدنی و تحقق حقوق شهروندی می باشد.
باید آسیب شناسی جدی با اصلاح ساختاری عاجل و اعمال مدیریت علمی در دستور کار دولتمردان علی الخصوص دولت مردمی جناب رئیسی و استاندار کنونی جهت رفع مشکلات و تلطیف امور و تالیف قلوب قرار گیرد.