شوشان - دکتر حسن دادخواه:
در چند ماه اخیر و پس از روی کار آمدن دولت جدید، روسای سه قوه و بویره شخص ریاست جمهور با سفر به استان خوزستان ضمن اعلام وجود مشکلات فراوان و عقب ماندگی مزمن در این استان بر عزم و اراده دولت برای کاهش این مشکلات تاکید و بار دیگر، دل های اهالی این دیار را به روزهای بهتر امیدوار کردند.
نویسنده این یادداشت نمی داند که آیا این سفرها، در چهارچوب برنامه ای هدفمند و در راستای یک نقشه راه است و یا اینکه هیج ارتباط منظم و تعریف شده ای با یکدیگر ندارد ولی نیک روشن است که در نشست های مشترک سران سه قوه افزون بر مشکلات کلی و عام کشور علی القاعده مشکلات بزرگ در استان ها هم در دستور کار قرار دارد.
در هر حال، اختصاص یک اتاق در استانداری و گماردن یک کارشناس کارآمد برای متمرکز و پایش مصوبات و گزارشات این سفرها و پیگیری توافقات شفاهی، ضروری بنظر می رسد.
یکی از راه های عملیاتی و هدفمند کردن این سفرها، بازتاب و ارسال مصوبات برای وزارتخانه های تخصصی است تا وزیران و مدیران کل وزارتخانه ها، برنامه های عملیاتی خود را متناسب با توافقات در سفرهای روسای قوا تنظیم کنند. چنانچه این سفرها ابتر و دم بریده و منقطع از برنامه های وزارتخانه های تخصصی و بیرون از بودجه سال ۱۴۰۰ و برنامه های بلند مدت دولت در خوزستان باشد، این زحمات و سفرها و اعتبارات به هدر خواهد رفت و مدیران آینده به روال اکنون بر مدیران گذشته عیب و ایراد خواهند گرفت و استان و اهالی آن دچار خسران خواهند شد.
شاید یکی از انتقادان خیرخواهانه برخی ناظران بر هفتگی بودن سفرهای استانی در دولت های جنابان احمدی نژاد و رئیسی، فشرده و متعدد و بی فاصله بودن این سفرها باشد که عملا آرامش برنامه ریزی و تمرکز سازمانی را از وزیران و برنامه ریزان می گیرد.
از سوی دیگر، چابکی و ابتکار سازمان برنامه و بودجه و سنجیده بودن برنامه های ریاست این سازمان به مانند یک هوش و حافظه و عقل مرکزی، می تواند فرآیند مشکل یابی و اختصاص اعتبارات و محدود کردن طرح های عمرانی و اولویت بندی آنها را راهبری کند.
نیک روشن و قابل فهم است که افزون بر استان خوزستان دیگر استان های محروم نیز دارای مشکلات مزمن و مشابه یکدیگر هستند و آشنایی با دو یا سه استان، می تواند درجه نبض و تپش زندگی یا بی حالی را برای مقامات عالی کشور تبیین کند و به جای سفر به همه استان های کشور وقت خویش را صرف رسیدگی و باز کردن گره های درشت و اصلی کنند.
افزون بر سفرهای استانی که البته می تواند مردم را چند صباحی به ذوق و شوق آورد، همه می دانند که امور بین المللی و کارهای انباشته میان ایران با سازمان های جهانی در حوزه امور بانکی و نفتی و صادرات و سیاسی، نقش زیاد و پایه ای در گشودن گره های مشکلات استان ها دارد و تا آن امور به نتیجه روشن نرسد، راه های برون رفت از مشکلات استان ها به رغم کوشش مدیران محلی میسر و مقدور نخواهد بود.
برقراری نوعی توازن در سفرهای استانی و اختصاص وقت برای هموار کردن راه های تعامل و همکاری های بین المللی بخشی از مدیریت هوشمند ریاست محترم جمهور است.
بنظر می رسد که تا پایان سال جاری باید تکلیف بسیاری از امور به بن بست رسیده کشور با سازمان های جهانی و دیگر کشورهای منطقه ای حل و فصل شود تا راه های تنفس دولت و نظام بسته نشود و نتایج آن گشایش ها را مردم عملا احساس کنند و با امید به بهبودی اوضاع به استقبال پیام های نوروزی بروند!