برخی رخدادها موجب كاهش اعتماد در فضای عمومی جامعه میشود، اين بی اعتمادی افزايش نابسامانی های فرهنگی و اجتماعی و بیاخلاقیهای را تشديد میكند.
(رویکرد رسانهای صدا و سیما و مسئولان کشوری، ۱۸ تا ۲۰ دی ۹۸، در حادثه پرواز ۷۵۲ و افزایش بیاعتمادی عمومی!)
شوشان - حسن بهنام:
برخی رخدادها موجب كاهش «اعتماد» در فضای عمومی جامعه میشود. اين بیاعتمادی، تنگناهای معيشتی، نوسانها و افزايش نابسامانیهای فرهنگی و اجتماعی و حتی برخی بیاخلاقیهای سياسی در جامعه را تشديد میكند و شهروندان را به سمت منافع فردی سوق میدهد.
بر اين اساس به نظر میرسد توجه به سرمايههای اجتماعی و تقويت اعتماد، مسالهای مهم است. زيرا كم توجهی و بیتوجهی به نقش سرمايههای اجتماعی و اعتماد عمومی، جامعه را دچار زوال میسازد.
«صدا و سیما» که باید «رسانه ملی» باشد، بلافاصله پس از بروز حادثه و قبل از اعلام نتیجه تحقیقات بازخوانی جعبه سیاه هواپیما، در مدت ۳ روز (۱۸ تا ۲۰ دی۹۸) با تأکید فراوان بر «نقص فنی» به عنوان علت اصلی «سقوط هواپیما» با تحلیلها و تفسیرهای کارشناسان خود، پرده از عملیات فریب و جنگ روانی دشمن برداشت تا به زعم خود، دروغگویی و شانتاژ خبری آنها را نشان دهد.
در این مدت، صدا و سیما، با تلاش و جدیت زیاد، هیاهو، جوسازی و هوچیگری رسانههای معاند را رسوا کرد. اما متاسفانه حقیقت، چیز دیگری بود!
در حادثه دلخراش پرواز ۷۵۲، فقط شاهد سقوط یک هواپیما نبودیم بلکه شاهد سقوط اخلاق و ساقط شدن اعتماد یک ملت هم بودیم. قربانی اصلی، اعتماد عمومی بود که رفت!
«اعتماد»، یکی از عناصر بنیادین تعامل اجتماعی است که در حل مسائل مربوط به نظم اجتماعی نقشی تعیین کننده دارد.
«اعتماد»، پیش شرط عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعهای محسوب میشود و تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است.
«اعتماد»، در روابط اجتماعی شکل میگیرد و در طول زمان تقویت میشود، لذا کمّ و کیف روابط، میزان و نحوه تعاملات میتواند در تقویت و شکلگیری اعتماد مؤثر باشد.
«اعتماد»، سرمایه اجتماعی میآفریند و پایه اعتماد، راستگویی و صداقت است.
نقش رسانهها به ویژه رسانه ملی، در تقویت یا تضعیف این سرمایه بستگی به نحوه عملکرد آنها دارد.
با اطلاعرسانی درست، به موقع، موثق، با صداقت و راستگویی، اعتماد بین حاکمیت و ملت شکل میگیرد و خلاف آن جز نابودی موجودیت جامعه، دستاوردی نخواهد داشت.
«این حادثه جانسوز موجب کاهش اعتماد آسیب دیده مردم و افزایش درد و رنج برای همگان بخصوص بازماندگان محترم شد. انتظار میرفت که مسئولان امور تاخیر در رسیدگی به این حادثه را با سرعت عمل دقیق و منصفانه در مشخص کردن علل این حادثه و برخورد مناسب با قاصران و مقصران و مرهم نهادن بر دلهای داغدار و کاهش آسیب روحی و مادی حاصل از این فاجعه را جبران کنند.» (پیام سیدمحمدخاتمی، ۹۹/۱۰/۱۸)
گسترش اعتماد عمومی در سايه توجه به سرمايههای اجتماعی، همدلی و مسئوليتپذيری اجتماعی را به همراه میآورد. در مقابل، بیاعتمادی در جامعه منجر به تضعيف تعهد اجتماعی و كمرنگ شدن هويت اجتماعی و ملی میشود.
تحقيقات جامعهشناسان حاكی از آن است كه اگر زمانی اعتماد اجتماعی تحت تاثير عوامل مختلف دچار فرسايش شود، نظم و انسجام اجتماعی نيز با چالشهايی مواجه میشود.
تجربه ثابت كرده كشورهايی كه سياست اجتماعی را به طور جدی در دستور كار خود قرار دادهاند، مسير توسعه را هموار كرده و از سرمايههای اجتماعی خوبی برخوردارند. بر اين اساس نظامهای سياسی میكوشند تا با برآورده ساختن مطالبات بخشهای مختلف جامعه بر مقبوليت خود افزوده و پايههای مشروعيت خود را تقويت كنند.
زيرا ناديده گرفتن مشكلاتِ به حق و درست بخشی از جامعه در كوتاهمدت از اعتماد عمومی كاسته و در بلندمدت بر كارايی نظامهای اداری، مشروعيت نظام سياسی و مطلوبيت نظام فرهنگی و اجتماعی اثرات نابهنجاری بر جای گذاشته و در نهايت جامعه را به سمت افول خواهد كشاند.