شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۸۱۸۴
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۱
شوشان - زمان بابادی شوراب:

(داستان چگونگی پیوستن ارتش به مردم)

بسمه تعالی

در انتهای حکومت پهلوی و ابتدای پیروزی انقلاب که شاه مجبور به خروج از کشور شد و تظاهرات مردم در اوج خود قرار داشت، تقریبا همه ارتشی ها به مردم پیوستند و با ما در تظاهرات شرکت میكرد، ديگر كسی با كسی كار نداشت و همه با هم برادر بودند، مردم و ارتش برای پیروزی انقلاب یکدست شده بودند.

در کنار ارتش و نیروهای حکومت نظامی، از هر وسیله ای برای بربایی جشن و ابراز خوشحالی در خیابانها استفاده میکردیم.

آن زمان یکی از همسایه های ما  نوع کمپرسی شش چرخ داشت که  به ان  جک بادی می گفتند   ما قسمت باکت (عقب آن) آنها سوار میشديم ودر خیابان اصلی کارون  شعار می داديم.

در یکی از این روزها، از سربازی که در جک بادی با ما همراه شده بود، تقاضای گرفتن کلاهش را کردم تا از آن روزها، چیزی برای یادگاری داشته باشم،
 در جواب تقاضای من گفت: نه.

سئوال کردم چرا مگر کلاه شما چقدر ارزش دارد؟گفت: مسئله میزان ارزش آن نیست، شب بايد بروم پادگان و اگر كلاه سرم نباشد مورد موأخذه فرمانده ی مان قرار میگيرم.

کمی فکر کردم و نزد خود گفتم چطور غيبت یک روزه این همه سرباز و درجه دار مورد توجه قرار نمیگيرد ولی اگر شب یکی از آنها لباس فرم و كلاهش نباشد، مورد بازخواست قرار میگیرد؟

اين سئوال مدتها ذهنم را به خود مشغول کرده بود، بعدها متوجه شدم برای بهتر شدن این نمایش، دستور از بالا آمده بود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار