شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت:
ویلیام شکسپیر در اثر جاویدان خود یعنی؛ مکبث تلاش می کند تا همواره نشان دهد که چگونه و چطور مثلث افسونگری، حیلت و قساوت، هرسه توامان می توانند خالق بلامنازع تراژدی باشند.
همانطوری که از دیرباز در خوزستان اضلاع این مثلث به هم رسیده اند و در آستانه ی ورود به قرن پانزدهم هجری همچنان مشاهده می گردد چگونه جریان اقلیت سیاسی دسیسه گر مخل توسعه در این استان زرخیز، هنوز دست به کار و همچنان بحران های اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی تشکیل تورنادوی مصیبت داده اند و در این چند دهه با این که روسای جمهور هرکدام از ته دل دوست داشتند که از چهره ی خوزستان غبار روبی و آلام زدایی نمایند ولی چونکه آنها سوراخ دعا را گم کرده بودند.
لذا در گرداب فریب جریان اقلیت دسیسه گر مخل توسعه ناکام گشته و آخر دست انگشت به دهان مانده و از خود می پرسند چرا با این همه بودجه های تخصیصی باز عمران و آبادانی خوزستان معطل مانده است.
به هرحال اولین پیشنهاد درمان بخش در گفتمان مقاومت از درون همانی نسخه ای است که ویلیام شکسپیر در اثر جاویدان خود یعنی؛ مکبث تجویز کرده است.
نشان دادن همان راهی، که بساط افسونگری و فریب را برچیده و با نیروهای جسور، شقی و متخلف برخورد می شود .
آری، نخست مقاومتی است که باید توسط مردم انجام پذیرد و سپس حرکتی که بوسیله ی حاکمیت مبتنی بر عدم همراهی با چنین جریان مخوفی که هنوز پابرجاست.