گفت: می شناسم شان، اونها حتی نمیدانند مریم میرزا خانی کیست؟ زنده است ؟ مُرده است؟ چشمشان مستقیم میرود سراغ موهای سرش! // دلم برای مرحومه مریم میرزا خانی که خدمت به بشریتش در امتداد زندگی جاری ست سوخت
شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
شاید با گفتن یک «چرا» میتوان مانع خیلی از گزاف گوییها و خودسانسوری ها شد، و از طرفی شاید این«چرا» هزینه هایی ایجاد کند که آرزو میکردی فقط شونده ی اندرزگویی باشی که ترا فقط «دوگوش» می بیند و لاغیر!
اما غرض...
دوست عزیزی برای دوره ی تابستانِ دانش آموزان بدنبال طراحی یک پوستر آموزشی بود، پیشنهادم درج تصویرِ
«مریم میرزا خانی» دختر جبر و از مفاخر ریاضی ایران و جهان بود.
بانویی که با حل برخی از مشکلترین معادلات ریاضی در «عمق زمان» جاودانه و نامش مایه ی فخر انسانیت و علم شد، هر چند مرگ زود هنگام «مریم» باعث شد جهان از «نبوغی» محروم شود اما بزرگداشت و نمادسازی از این اسوه ی علمی می تواند باعث رفتارهای انگیزشی عالمانه ای برای دانش آموزان قرار بگیرد،
حتی برای آن دوست تصویری از «مریم»که زیر انبوهی از معادلات و گزاره های ریاضی مستتر بود فرستادم...
تصویر ریاضی دان بزرگ قرن «مریم میرزا خانی» استفاده نشد! دلیل را پرسیدم:
دوست خوبم گفت که: علیرغم اینکه خودش خیلی از تصویر خوشش آمده اما به ملاحظاتی نمی تواند آنرا در پوستر بیاورد و ادامه داد:
«بخاطر نبود حجاب در تصویر حضرات ناراحت میشن»!
پرسیدم: پرسیدی؟
گفت: می شناسمشان، اونها حتی نمیدانند مریم میرزا خانی کیست؟ زنده است ؟ مُرده است؟ چشمشان مستقیم میرود سراغ موهای سرش!
حق با او بود .. دلم بحال خودم، او ، مریم و دانش آموزان سوخت که در فضایی گرفتار شده ایم که بدون قانونِ محدودیت ، خود تبدیل به مجریان این رفتار شده و ساختار ذهنی مان مملو از نمیشودهاست ، زیرا ممکن است به فلانی بربخورد یا بهمانی خوشش نیاید و برایمان دردساز شود!
همین هفته ی گذشته در بزرگداشت خبرنگار شبکه ی الجزیره
«شیرین ابوعاقله» که به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده و از طرف یک نهاد حاکمیتی برگزار شده بود شرکت کردم، تصویر خبرنگار شهید در پوستری بزرگ بدون حجاب در پیشانی جلسه نصب بود! در رثایش دکلمه و شعر حماسی و مقاله قرائت شد.. یادش گرامی!
دلم برای مرحومه مریم میرزا خانی که خدمت به بشریتش در امتداد زندگی جاریست سوخت، به جای عکسش با آن موهای کوتاه و مملو از عدد و معادله، یک تصویر فانتزی از «مثلث» در پوستر قرار داده شد...
کسی دستور حذف تصویر را نداد اما گویا حضرات ناراحت میشدند و ناراحتی آنها باعث نگرانی میشد...