شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
این حرفی که می زنم از جمله اطلاعات شنیداری است که در حقیقت نمی دانم چقدر واقعیت دارد. اما ، اگر یک چنین چیزی صحت داشته باشد پس چرا، در کشور اجرایی نشد.
ظریفی می گفت، وزیر نیرو و جهاد کشاورزی در سالیان گذشته خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و از کمبود آب و به صرفه نبودن کشت و زرع سخن می گفتند، که آنها در پاسخ با پیشنهاد جالبی از سوی رهبری روبرو شدند مبنی بر این که فعالیت های کشاورزی از جمله کشت محصولات آب بر را در کشورهای افریقایی انجام بدهند. یعنی به عبارتی، طرح کشاورز مهاجر راهی برای برون رفت از مشکلی که مطرح شده بود.
البته، این مطلب برای همگان دیگر ثابت شده است که انتقال آب از سرشاخه های دز، کارون و همچنین کرخه کاری عبث، ضد منافع ملی و نافی حفظ محیط زیست می باشد به گونه ای که محیط یونیزاسیون جو مناطق جنوبی کشور که سپر حفاظتی مستحکمی در مقابل ریزگردها بوده بدلیل خشک شدن تالاب ها و نقص در چرخه ی آب کافی در بستر رودخانه های مذکور، از بین رفته است به طوری که علاوه بر خوزستان پنج یا شش استان دیگر ، زیستگاه آخرالزمانی پیدا کرده اند و خود شاهدیم که ستادهای بحران در این استان ها مرتب اعلام تعطیلات ناخواسته می نمایند و همین معضل به تنهایی کلی به سلامت و اقتصاد این ولایت ها آسیب وارد نموده است.
به هرحال، چنانچه اگر اصفهانی ها یک زاینده رود همیشه جاری می خواهند پس مجبورند که دست از برنج کاری بکشند .آری، نمی شود به ازای نابودی جلگه سرسبز خوزستان، آنها، هم خدا را بخواهند و هم خرما، اصلا، چرا، دولت با خرج خودش برنج کاران اصفهانی را در کشورهای آفریقایی مستقر نمی نماید و یا تمام کارخانه های فولادی اصفهان را در حاشیه شهرهای بندری جنوب منتقل نمی کند تا فعالیت های صنعتی خود را بدون دغدغه انجام دهند.
شاید بشود گفت، از این به بعد ما مجبوریم که حرفه ای و به صرفه ی اقتصادی با لحاظ حفظ محیط زیست کار کنیم و از سمبل کارهای گذشته که محصول خودخواهی های رانتیری و بخشی نگری های غیرمسولاونه بود، به جدیت دست بکشیم.
بدون تردید داشتن کشاورز و صنعتگر حرفه ای بین المللی از جمله ابتکارات نوینی خواهد بود که به معضلات زیست محیطی پایان می دهد. آخر کی گفته، که اصفهانی ها، یا خوزستانی ها و دیگر استانها حتما باید همه ی منافع خودشان را در درون استانهای خود بدست آورند .مثلا، نمی شود اصفهانی در کنار خلیج فارس و دریای عمان صنایع خود را احداث و منافع آن را در شهر خودشان توزیع کنند و یا خوزستانی ها نمی توانند در کویر معادن داشته باشند و منافع آن را صرف استان خودشان کنند و یا نمی شود بخاطر حفظ محیط زیست و رشد اقتصادی طرح کشاورز مهاجر را به کل کشاورزان ایران تعمیم بدهیم.