شوشان - علی عبدالخانی :
مرحوم کرمی بیمارستان خود را وقف جامعه محرومان کرد و کمیته امداد متولی اداره ی آن شد و تا دو سال قبل تقریبا برای بیماران طبقه متوسط و محروم و پرسنل چندان بد نبود. پس از آن بنیاد شهید با نگاهی نفع محورانه و برخلاف نظر واقف اداره این بیمارستان را بدست گرفت و همه چیز تغییر کرد.
چند وقتی است که نوعی انفولانزای فصلی پای بسیاری از مردم از جمله طبقه فقرا و محرومان (غیر امدادی) را به درمانگاه آن بیمارستان کشانید.
پزشکان بر اساس نیاز بیماران برای بسیاری از آنها سُرم به اضافه ۲ یا ۳ آمپول مسکن و ویتامین تجویز می کنند. آمپولها از نوع افزودنی به سُرم هستند و هیچ وریدی و عضلانی صورت نی پذیرد با این وجود قسمت تزریقات در درمانگاه و آورژانس بنا به دستورالعمل موجود آن آمپولها را بعنوان تزریق لحاظ کرده و در کمال تعجب تعرفه ی تزریق عضلانی دریافت می کنند.
طبق فیش های پیوست بهای تزریق سرم و آمپول ها بصورت تعرفه ی آزاد و خارج از تعهدات بیمه از بیماران اخذ می شود. در این بیمارستان تعرفه تزریق سرم و ۳ آمپول که به آن افزوده می شود چیزی حدود ۵۰ هزار تومان است. نگارنده بیماران کم برخوردار (غیر امدادی) زیادی را دید که واقعاً در پرداخت تعرفه ی آزاد و غیر بیمه ای تزریق سُرم مانده بودند. آنها این اجحاف بزرگ که در دوران مدیریت کمیته نظیرش را ندیده بودند را با گلایه و ناراحتی به کارکنان درمانگاه منتقل می کردند و از این نکته غافل هستند که در مدیریت فعلی حال و وضع کارکنان همچون بیماران و مراجعان چندان تعریفی نیست و نه تنها بسیاری از استحقاقهای قانونی آنها در هاله ای از ابهام قرار دارد بلکه در آخرین مورد حقوق ماهانه خود را در سقف ۳ یا ۴ ماه دریافت می کنند.
مقامات مسئول استان بویژه آنان که دغدغه ای به نام لزوم محافظت از اعتماد عمومی در سر دارند حتماً سری به درمانگاه و اورژانس علامه ی کرمی بزنند و با چشم خود بی سابقه ترین و مادی ترین نوعِ تعامل با بیماران منسوب به طبقه متوسط و محروم را ببینند. آنچه در آنجا می گذرد سوء استفاده از استئصال بیماران و درآمدزایی به هر شکل و قیمت است.
توضیح : نگارنده به اتفاق همکارانم تشییع جنازه علامه کرمی را پوشش دادیم و تیتر بزرگ " شیخ رفت! " را برای آن روز نشریه مان انتخاب کردیم و از آن زمان جسته و گریخته به بیمارستان سر می زنیم و متناسب با شرایط آن مطالبی را می نویسیم.