شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۲۷۶
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۶
شوشان - مهری کیانوش راد :   
رنج های انسان را پایانی نیست. 
زمین می لرزد ، با هر لرزش خود ، هزاران جان عزیز را به زیر خاک می برد ، هزار کودک را یتیم می کند ،  هزار هزار چشم و جان و جسم گرسنه در انتظار ، تا نجات یابند.
آب طغیان می کند ، انسان تشنه  را که چشم بر کرامت آسمان داشت ، در خود دفن می کند.
هر روز سنگی از حماقت ، هر روز نابودی انسان ، هر روز رنجی افزون بر رنج های دیگر.
این رنج ها نه امروزی ، نه دیروزی ، که همیشه با انسان بوده و هستند.
این رنج های بی پایان ، این رنج های رنگ به رنگ ، این رنج های کوچک ،  بزرگ که هر روز به چهره ای ظاهر می شوند، گاه  پناه بزرگ شدن انسان
می شوند ، تا بداند هیچ داده ای آسان به دست نمی آید.
به حکم بزرگ شدن ، می توان رنج را به انسان هدیه کرد؟
رنجی که از حماقت انسان ، از ندانستن های مکرر او برمی خیزد ، سنگی است که به دست انسان ، خرس وار به نابودی انسان ختم می شود.
در پس این تراژدی غم ،  می توان به کمدی هستی دست یافت ؟ 
می توان غم را ، چهره ی شادی پنهانی دانست  ، که انسان  را به جستجویی طویل می کشاند؟ 
باور کرده ام،  در پس رنج های عظیم انسانی ، در پستوی تو در توی رنج ها ، رازی مرا به خود می خواند ، زمزمه می کند : 
آزمودی که هیچ بودنی،  باقی نیست ؟
آزمودی  که هیچ غمی،  جاودان نیست؟
آزمودی که هیچ نفعی، بی طمع نیست ؟ 
آزمودی که انسان بر لبه ی تیز طمع های کور ایستاده ، به اندکی غفلت می لغزد و دستگیری ندارد؟
آزمودی که آزموده را خطاست و درس نیاموختی؟ 
به صدای بلند بارها ، بارها فریاد کشیدم: 
آزمودم.
آزمودم.
آزمودم.
و زمزمه
در رگه ای از شادی ، در قله ای از غرور ، 
در موجی از بی نیازی،  جان را سرشار از هزار خورشید نهان کرد.
با برخاستن هر انسانِ گرفتاری،  هزار کوه ایستادگی آموخت ، هزار گریه خجلت زده در خود پیچید .
با خود گفتم:
ای انسان ، تو تنهایی 
دل در گرو هیچ تنهایی مبند.
چون درخت ریشه را محکم کن.
چون درخت شاخه ها را به نور بی پایان پیوند زن .
چون دریا به روح خود وسعت بخش. 
چون ابر و باران سخی باش .
و چون انسان ، انسان باش.
تجربه ی انسان بودن ، با ریشه و وسعت و سخی بودن ، وسعت روح را به زندگی وصل می کند.
زندگی انسان می شود .
انسان زندگی می شود.
رنج های بی پایان هر روز نو می شوند ، دیگر می شوند و انسان جزئی از رنج می شود ، جزئی از زندگی می شود .
من دیده ام هر جزو که از کل خود جداشده است،  بقایی برای او نبوده است .
در پیشگاه رنج های انسانی ، قربانی شدن ، شیوه آدمی بودن نیست.
کسی را به مسلخ می برند ، از تجربه ، درس نیاموخته باشد‌
انسان،  نه قربانی ، که باید ، جستجوگر پنهانِ وجودِ خویش باشد.
 بیاموزد ، بسازد  و نگریزد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار