شوشان ـ جعفر دیناروند :
بسیاری از واژه های مرسوم در میان مردم، اثرمورد نظر را بر جای نمی گذارند زیرا ادراکی مافوق تصور را خواستارند.این بدان معناست که کلمات تخصصی،نیازمند پردازش هایی خاص هستند که از عهده هر کسی برنمی آید.این مهم به خصوص در علوم انسانی از جایگاه خاصی برخوردار است زیرا با سرنوشت نوع بشر،سروکار دارد.از میان این علوم،تعلیم و تربیت،در اوج اهمیت قرار می گیرد.این بدان دلیل است که استعدادها در همین حوزه،شناسایی و شکوفا می شوند.بدیهی است که ناتوفیقی در این راه،نوعی شکست در دستیابی به اهداف،تلقی می شود.پرداختن به دلایل ناتوفیقی و عدم موفقیت در رسیدن به هدف های انسانی،کوشش هایی علمی و حرفه ای را می طلبد که می بایست به وسیله اهلش صورت گیرند.در این میان،توجه به دو نوع افت،برجسته ترین نکات در این رابطه است.افت تحصیلی و افت علمی گرچه معنایی تخصصی دارند اما عوام از آن ها به عنوان مردودی و بی سوادی یاد می کنند.این دو شکل از افت،بدون ارتباط با هم،تفسیر نمی شوند.گاه یکی به نفع دیگری مغلوب می شود و زمانی هر دو،توام،روی می دهند.این عوارض آموزشی،در کشورهای جهان سوم،بیشتر خودنمایی می کنند . از این نظر،با دیدگاه های غیر تخصصی در پی رفع آن ها هستند.به طور مثال،برای رفع افت تحصیلی یا همان تکرار پایه،روش هایی مانند توصیفی،تک ماده . جند ماده و امتحانات مکرر در سال را اجرایی می کنند و در گزارش سالانه از کاهش افت تحصیلی با غرور یاد می کنند غافل از آنکه افت علمی صورت گرفته این شاگردان از پایه ای به پایه دیگر ملحق می شوند در حالی که معرفت کسب شده آن ها نرمال نیست.این چنین نگرشی،صرفا اقتصادی است ژیرا دولت از تامین بودجه کافی عاجز است.این روند باعث می شود تا همین دانش آموزان وارد دانشگاه فرهنگیان شوند و معلم آینده گردند.دوری باطل که سرانجام آن،سقوط در اخلاق گرایی و گرایش به رفتارهای ضد انسانی است.این خطری گسترده در کمین جامعه بشری است.باید در این مسیر،حساس بود و از روش های علمی و عاقلانه برای ساختن نظام های آموزشی اقدام نمود.