شوشان ـ دکتر سیدمحمدرضا موالی زاده :
برکسی پوشیده نیست که روحانیت شیعه ، تاریخی درازدامن وپرافتخاردارد روحانیت درطول تاریخ همواره ازجنس مردم ، درکنارمردم وملجاوپناهگاه آنان بوده است اکنون نیز کم نیستند روحانیونی که وارسته ، پاکدست ، ساده زیست ، فهیم ، متعادل ،حق گرا و عدالتخواه بوده واگرپای صحبتشان بنشینیم خواهیم دیدکه از ناکارآمدی ها وسوءتدبیرها گله مندو ناراضی اند) ،
حال سوال اینجاست که چرا مدتی است که شاهد بروز برخوردهایی میان لایه هایی ازجامعه ازیک سو و روحانیون ازسوی دیگر شده ایم ؟
هدف ازاین نوشته این نیست که به آسیب شناسی این قضیه درابعادگوناگون بپردازیم بلکه صرفا دراینجابه موضوعی که درعنوان این نوشته آمده اشاره خواهد شد.
شرایط امروزجامعه بایکی دوسال پیش ومشخصاًباقبل ازدرگذشت مرحوم مهساامینی متفاوت است مطمئنادرآن ماجرای تلخ وجریانات ناراحت کننده بعدی ، اگر مدیریت هوشمندانه ای اعمال می کردیم امروزشاهدشکل گیری یک جامعه پولاریزه ودوقطبی نبودیم . باید بپذیریم که جامعه ماشکاف برداشته است در عین حال معتقدم که درصورت اتخاذ سیاستهای مناسب هنوزهم می توان این شکاف ها راتاحدود قابل توجهی ترمیم نمود
جنس بی حجابی امروز با بی حجابی قبل ازشهریور ۱۴۰۱متفاوت است اگر قبلا مابایک نوع کشف حجاب انفعالی ، دفاعی وتوام بااحتیاط مواجه بودیم، امروزبا نوعی کشف حجاب استحقاقی ، مطالبه گرانه و بعضا ستیزه جویانه مواجهیم ،درچنین شرایطی تذکرات لسانی دیگر دراماکن عمومی نه تنها کارساز نیست بلکه نتیجه ای کاملا معکوس داده و قطعاجدل وتنش وبرخوردبه دنبال خواهدداشت ضمن اینکه دیده ایم که دراین میان اکثرکسانی که در صحنه انجام تذکر حضور داشته اند نه تنهابا فرد تذکر دهنده همراهی نکرده اند بلکه غالبا ازمخاطب او حمایت نموده وبرعلیه تذکردهنده موضع گرفته اند .
حال عجیب است که بخشی از روحانیون علیرغم اطلاع ازشرایط عمومی جامعه وتعددوتراکم مشکلات درحوزه های مختلف مخصوصا در زمینه های اقتصادی و معیشتی و تاثیرات روحی و عصبی آن برمردم ، چگونه بی اعتنا به اتمسفر و شرایط محیطی اماکن عمومی و در حالی که افراد حاضر در آن محیط منتظر محرکی هستند تا به آن واکنش شدیدی نشان دهند اقدام به دادن تذکربرای رعایت حجاب می کنند آنان چگونه وباچه تحلیلی گمان می کنندکه تذکر آنها می تواند اثرگذار باشد ؟ !
اصلا امربه معروف ونهی ازمنکربدون شناخت دقیق ازجامعه هدف وگروه هدف مگر ره به جایی می برد ؟ ویااینکه آن روحانیِ دیگر چگونه به خوداجازه می دهدکه درفضای یک درمانگاه (که درشرایط عادی هم خالی ازاسترس واضطراب والتهاب نیست) ازآن زن فیلم بگیرد که بعدهم باآن برخوردمواجه شود ؟ آیاآن روحانی فقط متعلق به خوداست آیااحتمال نمی دهدکه هرحرکتی که از او صادر شود و باعث شکل گیری برخوردبرعلیه وی شود نتیجتاً به جایگاه و پایگاه اجتماعی روحانیون آسیب می رساند؟
به نظر می رسد که وقت آن فرارسیده که دست اندرکاران ذیربط در نهاد روحانیت ورود نموده و اجالتا بامعاف نمودن آنان از ورود به فضای ارشاد و تذکر درملاءعام ، از تکرار و استمراراین قبیل برخوردها پیشگیری کنند ضمن اینکه هریک از آحاد جامعه روحانیون به خاطرحفظ حریم روحانیت بایستی ازهرگونه اقدام تنش زایی ازاین دست جداً پرهیز نمایند ، گمان می کنم که شرعا هم تکلیف قضیه روشن است آنجاکه احتمال تاثیرنیست ( بلکه احتمال تاثیرمنفی هم می رود ) تکلیف ساقط است و اجتناب از ورود به عرصه امربه معروف ونهی ازمنکر ضرورت عقلانی می یابد.
اگر امر دایر شود بین اینکه شان وجایگاه روحانیت درجامعه محفوظ بماند وهمین وضعیت حجاب وبی حجابی توامان وجودداشته باشد ویااینکه جایگاه روحانیت درجامعه سقوط کند اما با زور واکراه واجبار و در فضایی توام باکینه وستیز و نفرت ،حجابی ناپایدار بر سر زنان کنند شخصا معتقدم که راه اول به مراتب به صلاح وسداد نزدیک تر بوده وبه نفع دین و انقلاب و نظام وانسجام و آرامش اجتماعی و وحدت ملی خواهد بود اگر حجاب یکی ازارکان و پایه های نظام است اعتبار و جایگاه تاریخی روحانیت هم یکی ازمقومات نظام است.
درصورتی که گزارش آن نماینده محترم درخصوص تصمیم مجلس مبنی برجریمه مالی بی حجابی وقضایای پیرامون آن صحت داشته باشد.به نظر می رسد که باید منتظر دور جدید تنش های اجتماعی درطلیعه سال جدید همزمان با اوج گیری تورم پیش بینی شده باشیم.
چرا نمی خواهیم بپذیریم که باروش های اشتباه خود داریم تیشه به ریشه دین و متعلقات تاریخی آن ازجمله نهاد روحانیت می زنیم چراآن جریان دیرپای اصیل وگرانسنگ و مردمی رابه راحتی به این ورطه انداخته ایم؟
به کسانی که پیوسته خود را مامور به وظیفه می دانند عرض می کنم که بالاخره قراراست درچه زمانی مامور به نتیجه هم بود و آیاجز این است که دراین احساس تکلیف های انتزاعی (و لوبلغ مابلغ – هرچه باداباد) درچنین شرایطی ودرچنین عرصه هایی غالباً خیر و برکتی نبوده و عمدتاً آثاری منفی ازخودبه جای گذاشته است .
هرگاه به مسائل اصلی ودرجه اول جامعه پرداختیم ، عدالت را در بخش های مختلف برقرار کردیم ، مردم را از زیردست و پای سنگین وخرد کننده هیولای وحشی تورم بیرون کشیدیم و رفاه وعزت وکرامت رابرای آنان به ارمغان آوردیم ، قاطعانه ریشه مفاسد و تبعیض های ناروا راخشکاندیم و یک زندگی آبرومندانه و بی دغدغه رابرای آحاد ملت بزرگ ایران فراهم نمودیم و در همه امورنیک خواهی وخیراندیشی پیشه کردیم آنگاه ان شاءالله به طور طبیعی وبی فشار و تنش و درگیری ، بستر گرایش به سمت آموزه های اصیل دینی فراهم خواهدشد، در غیر این صورت فقط آب درهاون کوبیده ایم وپایه های ارزش های دینی را بیشتر لرزانده ایم و جایگاه متدینین و روحانیون را سست ترنموده ایم وگسل های اجتماعی رافعال ترنموده ایم .بالاخره روزی مجبورخواهیم شد که به روش های هوشمندانه روی آوریم و تدبیر پیشه کنیم.
امیدوارم دیر نشود!