شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
حکمرانی های عالمانه،عقلانی و جوامع توسعه یافته اولویت چشم اندازهای ساختاری خود را حول سامانه های کاربردی کارآمد، انسان محورانه و حقوق شهروندی تنظیم می کنند. جوامع توسعه یافته و مدرن دستیابی به این مهمات حیاتی را در گرو پویایی حکمرانی دولتهای ملی و تعاملات مدنی سازنده ی ملتها می دانند. اساسی ترین زیر ساخت توسعه ی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در حاکمیت های کارآمد وجود منابع انسانی عالم مهار، عوامل مدیریتی علمی و تربیت عقلانی شهروندان جامعه پذیر می باشد. که بخش اصلی ماموریت تربیت و تامین منابع انسانی در دنیا مدرن بر عهده ی تعلیم و تربیت در نظام های سیاسی با هر فلسفه ی زندگی قرار دارد. با تامل در چهل و پنج سال خروجی های حکمرانی و فرآیندهای تعلیمی تربیتی نظام اسلامی کاستی هاو آسیبهای جدی هویتی و شهروندی برجسته شده قابل مشاهده است. تحقق رسالت سازندگی منابع انسانی مهار، تربیت شهروندان جامعه پذیر و تجلی اهداف کیفی مانند هویت ملی و دینی دچار اختلالات مزمن شده و می باشند. بر اساس دستآورد های مدیریتی میدانی و کارشناسانه به اختصار و ذیلاً به برخی علل اصلی ناکارآمدی این نهاد حاکمیتی و راهبردی اشاره می گردد:
الف: فرآیندهای معیوب سنتی و ساختار غیر علمی ناکارآمد
ب:توزیع ناعادلانه منابع ملی (مالی و انسانی) باتوجه به جایگاه
ج: وجود برخی مقامات عالی بی کفایت در راس وزارت تا مدیریتهای میانی
د: بدنه ی نحیف غیر کارشناسانه، بیماری مزمن مدیریتی ناشایسته سالار و ضعف در تامین معلمان ماهر متخصص با ورود نیروهای فله ای بدون فن و دانش معلمی
...
مضاف بر آسیبهای ساختاری و مدیریتی فوق میتوان به عدم توجه علمی هوشمندانه به تدوین منابع آموزشی، بی توجهی به رویکردهای عاقلانه مهارتی شهروندسازی و خلاء نگرش برنامه محوری به کنشگری فعالانه ی جامعه ی دانش آموزی اشاره نمود. در اثر استمرار غیر اصلاحی چنین نگاه حکمرانی به تعلیم و تربیت، بی توجهی به بروزرسانی مطالبات دانش آموزان و عدم نگرش واقعی به نیارهای جامعه ی هدف (نسل جدید یا z ) شکاف بین نسلی را تعمیق بخشید. از سوی دیگر توهمات کارآمدی نگرش یکسویه ی مونولوگی و ایدئولوژیکی با ورود نیروهای غیر متخصص خودی، طلاب حوزه های علمیه بدون داشتن مهارت های لازم معلمی و خروج نیروهای مجرب عوامل تشدید کننده ناکارآمدی وخروج از ریل سازندگی آ وپ گردیده است. در پرتو نگاه سنتی آموزشی و نگرش مونولوگی عامه پسندانه ی پرورشی با نهایت تاسف مشاهده می شود. معلمان خلع سلاح شده از استانداردهای نرم و سخت مدرن و تحقیر شده ی معیشتی سیبل اتهامات نهادهای حاکمیت قرار می گیرند. چنانچه بعضاً در رسانه ها و تریبونهای رسمی از سوی نهادهای موازی حاکمیتی و متولیان کمیت اندیش با فرافکنی یک تنه معلمان مسئول و مقصر در ناکارآمدی ها معرفی می گردند. تقصیر خروجی های معیوب تعلیمی ، تربیتی و مهارتی را در افکار عمومی تنها متوجه آموزش و پرورش تعلیل رفته، تضعیف شده و معلمان تنزل یافته به سرویس محصلان برای تامین معیشت می دانند.
لابیگریهای افراطی تفریطی نامدنی، دخالتهای غیر مسئولانه ی نهادی پر قدرت درون حاکمیتی در اعمال منویات و رانت دهی برای بکارگیری نیروهای نورچشمی های جناحی سیاسی مذهبی هم میخ آخری بر تابوت دستگاه راهبردی توسعه و سازنده ی منابع انسانی تاکنون شده است.
فلذا با اتکاء به سالها تجارب معلمی، مدیریتی و کنشگری با آسیب شناسی فرهنگی ومدنی در سطوح ملی، استانی و محلی لازم دیده شد. به عنوان نگاه کارشناسانه ای که مورد تاکید و استقبال جناب دکتر پزشکیان برای تشکیل کابینه ی دولت وفاق ملی می باشد. موارد فوق را برای رفع آسیبها و مساعدت در تحقق مدیریت کارآمدانه ی سطوح عالی، میانی و... شایسته سالار متذکر و یادآوری به موقع گردد. تا شاید کمکی اثربخش به تشکیل کابینه و ادله ای متقن علمی، عملی و مدیریتی بر شایستگی و اصلح بودن جناب دکتر نوبخت به عنوان گزینه ی اصلح وزارت آموزش و پرورش دولت جناب دکتر پزشکیان باشند. زیرا در راستای تحقق دو هدف راهبردی یعنی حکمرانی متعالی و توسعه یافتگی جامعه ی ایرانی اسلامی، بهترین گزینه و شایسته ترین شخصیت برای سکانداری نظام آموزشی و پرورشی را برگزید. بنابراین در جهت تحقق تفکر اعتدالی و رسالت های آموزشی، پرورشی و مهارتی آموزی جناب دکتر نوبخت مرد راهبرد شناس علمی، با تجربه و اخلاق مدار بهترین گزینه برای نهاد راهبردی مورد تاکید و می باشد. ایشان از تجارب بالای معلمی ، مدیریت عقلانی ، کارکردهای تقنینی اثربخش در کمیسیون های مجلس، معاونت ریاست جمهوری و ریاست سازمان راهبردی برنامه و بودجه مملکت از شایستگی اعلی برخوردارند و با شناختی که از آسیبهای ساختاری و رویکردهای فرآیندی در بدنه ی وزارت تا مدارس، بکارگیری مدیریت علمی شایسته سالار، بهره گیری بهینه با توزیع عادلانه منابع (مالی و انسانی) ، برنامه ریزی عالمانه و قدرت عقلانی چانه زنی برای استیفای مطالبات مادی و معنوی جامعه فرهنگی دارند. نوید بخش رفع عمده نواقص و عقب ماندگی های آموزش وپرورش همانطوری که رتبه بندی معلمان را عملیاتی نمودند، باشند. جناب دکتر نوبخت به عنوان وزیر آموزش و پرورش قطعاً با نگاه اعتدالی و مساعدت سایر ارکان می تواند نظام تعلیم و تربیت را به ریل سازندگی، اعتلای کرامت جامعه فرهنگی و تحقق اهداف راهبردی ملی برگرداند. و با برنامه های عالمانه، عاقلانه و کارآمدانه پویایی، نشاط و امید به فردای بهتر را نزد معلمان و متعلمان احیاء خواهند کرد.