شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۹۹۸
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۲
شوشان ـ حسن دادخواه :

  ۱۶ آذر نماد و نشان کنش‌گری سیاسی و اعتنا به مسئولیت اجتماعی دانشجویان کشور است. جنبش دانشجویی ایران، در بستر زمان، همواره دوش به دوش احزاب و تشکل های سیاسی و صنفی، به مانند موتور و پیش‌برنده جریانات سیاسی و اعتراض علیه بی داد، توزیع ناعادلانه ثروت و نبودن آزادی های فردی و اجتماعی بوده است.
  نوع و گستره فراگیری این جنبش و باورهای دینی و فرهنگی و اقتصادی آن، بی گمان تابعی از دگرگونی های جامعه ایران و بدنه دانشجویی و جایگاه دانشگاه بوده است.
   بدنه و اعضای تشکل های دانشجویی و میزان هوشیاری و دغدغه مندی و سطح و نوع مطالبات آنان البته هر یک سهم ویژه‌ای در بالندگی و سستی و بی رونقی این جنبش داشته است.
  میزان شناخت و درک بدنه دانشجویان از شرایط اجتماعی ایران و موقعیت های سیال و متغیر اقتصادی و شغلی و میزان دسترسی به معیشت مکفی البته از دیگر اسباب و علل کندی و تندی فعالیت این جنبش بوده است!
   به سخن دیگر، جنبش دانشجویی را نمی توان از مجموعه شرایط هر برهه از تاریخ معاصر ایران، جدا و جزیره ای بررسی نمود و در واقع این جنبش نماد و نشانه ای از نبض و تحرک مردمی در جامعه ایران بوده است.
   بر این پایه، دانشجویان به عنوان مشتی از خرمن و خروار  جامعه ایرانی و به عنوان موتور محرک در سراسر سالیان اخیر، خیزش و فراز و فرودهایی به خود دیده است و البته وضع داخلی دانشگاه ها و اقتصاد کشور و میزان سرزندگی عموم مردم، بی تاثیر در این جنبش نبوده است!
  اکنون جایگاه ۱۶ آذر و تب و تاب آن در محیط های دانشجویی ایران چگونه است؟ میزان دغدغه مندی دانشجویان و اصولاً ارزش‌های ذهنی آنان چه نسبتی با وضع عمومی جامعه و چشم اندازه‌ای آن دارد؟ ناکامی های عمومی سیستم حکمرانی در ایران در حوزه های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی، چه تاثیری بر دانشجویان ایران و ترکیب جمعیتی و تراز هوشی و علمی آنان گذاشته است؟
  بی گمان هیچ تحلیل‌گر و تاریخ نویس و پایشگر جامعه نمی تواند نبض اقشار مختلف جامعه ایران را بدون در نظر داشتن کلیات و کلیت وضعیت کشور بررسی کند!
   از سوی دیگر، دخالت های رسمی و حکومتی در بدنه جنبش و جامعه دانشجویی مانند تشکل سازی در دانشگاه ها، سهمیه ای شدن پذیرش دانشجو، هزینه ای شدن تحصیل و گران شدن ملزومات تحصیلی و سختگیری های انضباطی و محدود کردن فعالیت سیاسی و فرهنگی و دشواری دسترسی به شغل برای دانش آموختگان،  همه و همه بطور مستقیم و غیر مستقیم، دانشگاه ها را از تب و تاب انداخته است!
 با این وجود و با در نظر داشتن این تنگناها و شرایط نامطلوب، بالاخره علایم و نشانه هایی چون استدلال، توجیه منطقی، شناخت علمی از پدیده ها، شفافیت و شایسته سالاری و عدالت ورزی از سوی نظام حکمرانی می تواند کالبد سست و نحیف جنبش دانشجویی را جان تازه ببخشد و گرمای علم آموزی و جامعه محوری را به دانشگاه ها و محیط های دانشجویی بازگرداند!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار