شوشان ـ مهری کیانوش راد :
سال های عمر که بسیار شود، بسیار سود دارد و زیان .
روزهای سرخوشی جای خود را به تفکر می دهد و حساب سود و زیان خود را دوباره و هزار باره در ترازوی سنجش خرد وزن کردن.
نزاع انسانی نفرت انگیز ترین حسی است که در ترازوی خرد از گذشته تا به امروز تجربه کرده و هر روز وزنه ی نفرتِ از آن سنگین تر می شود .
در بعد اجتماعی، نزاع انسانی نام جنگ به خود می گیرد .
ریشه ی همه ی نزاع های خُرد و طیف وسیع تر آن ، ریشه در جنگ انسان با خود دارد.
فرافکنی این روند روبه رشد و بیمارگونه آن گونه وحشت زاست که چون بمبی ساعتی متناسب با جوشش درونی فردی به بیرون سرایت کرده و عالمی را به آتش خود می سوزاند.
شکاف بین خود و ناخود ، تعارضی آشکار با آرامشی دارد ، که به زندگی شکوه انسانی می بخشد، این تعارض درونی با فرافکنی به صورت جنگی مدام ادامه پیدا می کند ، گاه با خود و گاه با کل جهان.
دیکتاتوری حاکمان بستر مناسبی برای شعله ور شدن جنگ است، جنگی با خود ، با مردم ، جنگی که ریشه در نابخردی حاکم دارد ، نابخردی که شعله های جهل او ، آن جهان سوز و آدمیزاد سوزاست. گاه آثار این مخرب در مردم آنچنان آرام است که حاکمان بی خبر در سرخوشی خود غرق و زمانی به خود می آیند که فایده ای ندارد. هر چه استبداد دیکتاتور قوی تر می شود، پایه های اقتدارش ضعیف تر می شود ، ناکارآمدی که دیکتاتور هیچ گاه نمی خواهد، تلخی آن را باور کند ، تا زمانی که موریانه ی نفرت پایه های قدرتش را جویده و به آنی سرنگون می شود.
تاریخ معلمی است ، که برای شاگردان کودن خود ، درس های خود را تکرار می کند، اما شگفت است که این درس آموخته نمی شود و در حافظه تاریخی حاکمان جایی ندارد، شاید اگر حاکمان اندکی درس می آموختند ، بر خود می ترسیدند و حداقل برای بقای خود ، به بازسازی خود پرداخته و خود را اصلاح می کردند.
حکومت سوریه با کمترین مقاومت مردمی شکست خورد، کشوری که به ظاهر رئیس حکومتش در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ با میزان مشارکت ۷۸درصد، با ۹۵/۱درصد آراء پیروز میدان شده بود ، اما سرنوشت تقدیری دیگر را رقم زد.
گذشته از نقش سیاسی قدرت ها در موازنه ی قدرت
در جهان ، حاکمان باید درس بیاموزند ، که تنها پشتوانه یک حکومت اعتماد مردم به حاکمان است . برای استحکام یک حکومت اعتماد مردم مهم ترین اسلحه است و گرنه هزار ضراب خانه هم که باشد ، باسیل بنیان کنِ مردم هر بنیانی نابود می شود.