امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
ژانر علمی تخیلی یکی از ژانرهای پرحاشیه سینما بوده و برخی از جسورانهترین فیلمهای سینما در این ژانر ساخته شدهاند.
به گزارش خبرآنلاین، بعضی این ژانر را ویژه کودکان توصیف کردهاند که مجالی است برای دیدن دنیاهای دیگر. اما از دریچه همین دنیاهای دیگر است که توانستهایم نگاهی نو به زندگی خود بیندازیم.
شاید اصلا بیحدومرزی امکانات خود سینما باشد که به خلق ژانر علمی تخیلی منجر شده است. «سفر به ماه» (۱۹۰۲) ژرژ ملییس یکی از اولین نمونههای سینمای علمی-تخیلی است. این نوع سینما در میانه قرن بیستم با سینمای درجه دو ادغام شد و بازار فیلمهای تخیلی هیولایی رونق گرفت. در دهه ۱۹۶۰ استنلی کوبریک با «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» به سطوح جدیدی از شاعرانگی و شگفتی دست پیدا کرد. فیلمهایی مثل «بیگانه» طنز سیاه را وارد این ژانر کردند و جرج لوکاس و استیون اسپیلبرگ از سویی دیگر رویه روشن و امیدبخش دنیاهای آینده را تصویر کردند.
در قرن بیست و یک واچوفسکیها با سهگانه «ماتریکس» و کریستوفر نولان با «تلقین» برگی نو در سینمای علمی تخیلی گشودند که میشود نامش را دنیای درونی ذهن گذاشت. آنچه در ادامه میخوانید معرفی ۱۰ فیلم علمی تخیلی برتر و مهم تاریخ سینماست.
۱. ماتریکس
فیلم «ماتریکس» ساخته لارا و اندی واچوفسکی میتواند رویای یک نوجوان باشد؛ فیلم بزن بزن دارد، نبرد تن به تن دارد، جلوههای ویژه حیرتانگیز دارد، آدمآهنیهای قاتل دارد، ماموران خشن دولت دارد، روی محور فرضیه توطئه جلو میرود و مهمتر از همه فردی معمولی از دل جامعه در طی فیلم به یک قهرمان بدل میشود. فیلم با اتکاء به اکشنی یادآور «ببر خیزان، اژدهای غران»، نبرد انسان علیه ماشین شبیه «نابودگر» و ستاره «جانی خوشحافظه» دوباره این ژانر را احیاء کرد. «ماتریکس» موفق بود چون هرکسی میتوانست خودش را جای کیانو ریوز در نقش نئو بگذارد، شاید چون او شبیه بسیاری از آدمهای معمولی است.
۲. «نابودگر» و «نابودگر ۲: روز داوری»
جیمز کامرون «نابودگر» را با بودجه هفت میلیون دلاری ساخت که به فروش ۷۰ میلیون دلاری رسید و همین باعث شد سه دنباله برای این فیلم ساخته شود. فیلم جیمز کامرون را به یک کارگردان پولساز بدل کرد و از طرفی آرنولد شوارتزنگر را از قهرمان زیبایی اندام به یک ستاره سینما ارتقاء داد. قسمت دوم پرفروشتر بود و نشان داد نبرد انسان با ماشینها، رقابت دنیای قدیم با جدید و اینکه آدمآهنیها هم میتوانند موجودات جذاب و انسانی باشند برای مخاطبان بسیار جذاب است. جلوههای ویژه فیلم که در زمان خودش بسیار نوآورانه بود در موفقیت فیلم بسیار تاثیر داشت.
۳. برخورد نزدیک از نوع سوم
فیلمی از استیون اسپیلبرگ با بازی فرانسوا تروفو، همین برای ماندگاری «برخورد نزدیک از نوع سوم» کافی است. اسپیلبرگ پس از افت فیلمهای علمی-تخیلی با موضوع حمله بیگانهها در این فیلم متکی به جلوههای ویژه محصول سال ۱۹۷۷ دریچهای نوع در ژانر باز کرد. اسپیلبرگ در این فیلم نشان داد بیگانهها میتوانند ابزاری باشند برای رسیدن به دانش و آگاهی نو.
۴. جنگ ستارگان
نمیشود درباره سینمای علمی-تخیلی حرف زد و نامی از «جنگ ستارگان» جرج لوکاس نبرد. یک بار امتحان کنید و فیلم را بدون صدا تماشا کنید و متوجه خواهید شد که باز هم میشود با فیلم ارتباط برقرار کرد. آنچه «جنگ ستارگان» را ماندگار ساخته قصهگویی ناب آن است. مضامین آشنای فیلم و سفری که قهرمان در آن پا میگذارد همگی آنقدر آشنا و ریشهدار هستند که فیلم را جذاب میکنند و این تازه بدون توجه به جلوههای ویژه شگفتانگیز فیلم است.
۵. «ای تی: موجود فرازمینی»
فیلم پرفروش سال ۱۹۸۲ استیون اسپیلبرگ در ۹ رشته نامزد اسکار شد و چهار جایزه را به خانه برد. این بار اسپیلبرگ به دوستی چند کودک با یک موجود فضایی میپردازد، دوستی که در نظر بزرگسالان خطرناک است. اسپیلبرگ در این فیلم به یکی از مضامین موردعلاقهاش یعنی اهمیت معصومیت کودکانه در زندگی میپردازد و صحنه پایانی فیلم و پرواز الیوت ۱۰ ساله با دوچرخهاش به همراه ای تی یکی از صحنههای ماندگار تاریخ سینماست.
۶. سولاریس
«سولاریس» آندری تارکوفسکی شبیه هیچ فیلم علمی-تخیلی دیگری نیست؛ فیلم اقتباسی از رمان فیلسوفانه استانیسلاو لم است و ماجرایش درباره دانشمندانی است که تحقیقاتشان درباره یک منظومه دیگری اثری عجیب بر روح و روانشان میگذارد. فیلم مجالی است برای تارکوفسکی، شاعر سینما تا در فضایی رویاگون به موضوعاتی چون ایمان، خاطره و قدرت عجیب عشق بپردازد.
۷. بیگانه
«بیگانه» محل به هم رسیدن چند استعداد است؛ فیلمنامه تمیز دن اوبانون و رونالد شوست، فیلمبرداری احساسی درک والنتین، موسیقی سحرآمیز جری گلداسمیت، جلوههای ویژه ظریف برایان جانسن، بازیهای ماندگار سیگورنی ویور، هری دین استنتن، یان هولم و جان هرت و البته کارگردانی یکدست ریدلی اسکات. «بیگانه» هم فیلم ترسناکی است و هم فیلمی است عمیق درباره بشر و آینده او در دنیایی که به مرور برایش ناشناخته میشود حتی با اینکه موفق شده فضا را هم درنوردد.
۸. بلیدرانر
ریدلی اسکات با «بلیدرانر» براساس داستانی از فیلیپ ک. دیک سینمای علمی-تخیلی را با ژانر نوآر پیوند زد. این فیلم با ماجرای کارآگاهی (با بازی هریسن فورد) که در تعقیب چند آدمآهنی فراری است و در نهایت دل به یکی از آنها میبازد با قرار دادن داستان در آیندهای که بسیار از آرمانشهر افلاطون فاصله دارد و فضای بارانی خود در زمان اکران قدر دیده نشد اما با مرور زمان جایگاهی کلاسیک پیدا کرد. صحنه مرگ آدمآهنی با بازی روتگر هائور یکی از صحنههای فراموشنشدنی تاریخ سینماست.
۹. متروپلیس
با وجود فیلمهای متفاوت و گوناگونی که در ژانر علمی-تخیلی ساخته شده هنوز هیچکدام نتوانسته جای «متروپلیس» فریتز لانگ را بگیرد. فیلم در سال ۱۹۲۷ ساخته شده اما وقعا باورش سخت است که حدود ۱۰۰ سال از ساخت این فیلم میگذرد. فیلم اثری است ماندگار در تاریخ سینما به چند دلیل؛ یکی حقههای بصری متکی به حرکت دوربین، داستانی همیشه ماندگار درباره ماشینی شدن زندگی، ساخته شدن فیلم با بودجهای برابر ۲۰۰ میلیون دلار امروز و شاید باورش سخت باشد: حضور ۳۰ هزار سیاهی لشگر در فیلم. «متروپلیس» فیلمی است جاودانه درباره قدرت عشق و نبرد همیشگی طبقههای اجتماعی و احتمالات آینده.
۱۰. ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی
وقتی «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» استنلی کوبریک اکران شد هیچکس فکر نمیکرد این فیلم بیش از نیم قرن در سینما دوام بیاورد به اثری ماندگار بدل شود. در اولین اکرن فیلم ۲۴۱ نفر سالن را ترک کردند و یکی از آنها راک هادسن بازیگر بود که اصلا متوجه داستان فیلم نشده بود. درباره این فیلم گفتنی بسیار است؛ شاید به همین بشود بسنده کرد که این فیلم تنها فیلم تاریخ سینماست که سازوکار ذهن بشر را از ابتدای خلقت تا آینده دور تصویر میکند و با مطرح کردن سوالهای متعدد درباره خلقت و بشر به شعری با عمق فلسفی بدل میشود که نمونهای در سینما ندارد.