امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
قدم به ام الدبس كه مي گذاري با عبور از تپه هاي سراسر رملي آنجا، درونت خنك مي شود از رطوبت نهفته در زير آن. خلاصه همه زيبايي ها در نسيم پر از سايه سار درختان جنگلي با غلت خوردن در تل هاي شني از صافي ذهنت عبور مي كند.
گويي اينجا تكه اي از ايران فراموش شده است كه بعد از آن همه تاثير در جنگ بي امان سربازان ايراني در نبردي ماندگار به نام دفاع مقدس با دشمن متجاوز، چشم انتظار توجه بي كران مسئولان امر است.
از ميدان سه راه خرمشهر پس از ترك اهواز به سمت جنوب غربي در مسير شهرهاي حميديه، سوسنگرد، و بستان قرار مي گيري. در سوسنگرد مسير دوتا مي شود. جاده اي كه تو را در مسير شهرهاي هويزه و رفيع قرار مي دهد و جاده ديگري كه تو را به سمت بستان، دهلاويه، چزابه و فكه هدايت مي كند.
به روستای بردیه رسیدید سمت راست جاده مضیف زیبایی که سلیقه خوبی در ساخت آن به کار رفته است نظر تو را جلب می کند. ازاین روستا که گذر کردی دهلاویه جلوی راه تو است و از آنجا به الوان و عبدالخان و شوش هم مي تواني بروي. فاصله زمینی جنوبی ترین نقطه منطقه تا شهر بستان ، تقریبا 5 کیلومتر و تا شهر سوسنگر 40 کیلومتر می باشد. مقصد ما منطقه شكار ممنوع ام الدبس و ميشداغ است. منطقه وسيع آنجا مانع از آن مي شود تا همه منطقه را ببينيم.
بارها به واسطه اهميت تاريخي منطقه ام الدبس نظرم درباره آن جلب شده بود ولي نبود راهنماي محلي آشنا با كل مسير که فرهنگي هم باشد تا منطقه را نشانمان دهد ما را در رفتن به آنجا دلسرد نمود. آشنايي با خانواده حيدري در روستاي برديه كه همگي تحصيل كرده و فرهنگي هستند باعث گشت تا در حاشيه انجام تحقيقات ميداني كتاب گردشگري خوزستان با بخشي از نشانه های خداوند در استان خوزستان آشنا شويم. اين علاقه باعث شد تا بعدها در كمتر از سه ماه بارها به آنجا سفر كرده تا بيشتر و بيشتر به معلومات خود اضافه كنم.
از محلی ها درباره وجه تسمیه ام الدبس می پرسم که می گویند معنی آن مادر شیره خرما می شود.
منطقه تپه شني و جنگلي ام الدبس حد فاصل مزارع کشاورزی شمال رودخانه کرخه، بستان و جنوب کوههای میشداغ قرار دارد و از شرق به تپه ماهورهای چزابه در نزیکی مرز عراق منتهی می شود . فاصله زمینی جنوبی ترین نقطه منطقه تا شهر بستان ، تقریباً 5 کیلومتر و تا شهر سوسنگرد 40 کیلومتر است.
اينجا روزگاري مسير حركت رزمندگاني بود كه براي دفاع از مرزهاي ايراني با انواع ادوات نظامي خود از جان مي گذشتند. تا اينكه طرح تثبیت شنهای روان از سال 64 شروع شد و 25000 هکتار از این وسعت 000/105 هکتاري ، بوسیله طرح های تثبیت شنهای روان اداره منابع طبیعی دشت آزادگان ، مالچ پاشی ، درختکاری و تثبیت شد.
پوشش گياهي و درختي منطقه باعث ايجاد جذابيت هاي بصري در منطقه شده است. تا قبل از تثبيت شن هاي روان، اينجا پر از تپه هاي رملي بود كه با اجرای طرح های تثبیت شنهای روان ، پوشش گیاهی قابل توجهی پيدا كرد و درختان و درختچه های مقاومی مانند کهور ، استبرق ، پانی کوم ، آکاسیا ویکتوریا ، گزشاهی، پنی زی توم و اسکنبیل سر از خاك بيرون زد.
این منقطه از ديرباز زيستگاه آهو است و در كنار اين گونه حيواني زيبا ، پستاندارانی همچون روباه ، کفتار ، شغال ، گرگ ، گراز ، آهو و انواع جوندگان زندگی می کنند.
اما منطقه حفاظت شده ميشداغ جايي آنطرفتر است كه در غرب رودخانه کرخه و در 45 کیلومتری شمال غرب سوسنگرد واقع شده است.
با گذر از جاده میانی جنگل های ام الدبس، به رشته تپه هایی می رسیم که به میشداغ معروف هستند. از تپه که بالا می رویم در پشت سرمان منطقه پوشیده از تپه های رملی و هزاران درخت متراکم را تا دور دست برانداز می کنیم. با عبور از ارتفاعات میشداغ دشتی که بخش از آن باقی مانده جنگل های ام الدبس است با روستایی به همین نام در مقابلمان نمایان می شود.
میشداغ از توابع شهرستان شوش و در غرب رودخانه کرخه قرار گرفته که از شمال به روستای بیت راشد، از جنوب به روستای ابوحلاج ، از شرق به تپه ماهورهای ا... اکبر و از غرب به تنگه چزابه در مرز ایران وعراق و در بخش شمالی ، به دشت چنانه و امتداد جنوبی دشت عباس و دشت فکه و رقابیه نیز ، محدود می شود.
جامعه گیاهی رملیک ، عمد پوشش گیاهی در ختچه ای منطقه دشتی و دامنه ها را شامل می شود. درختچه های قیچ ، پوشش گیاهی عمده ارتفاعات میش داغ را شامل می شود و در بین آنها بوته های گون نیز دیده می شود . جامعه گیاهی نی به صورت پراکنده در کنار آبگیرها و چشمه های منطقه دیده می شوند . از جمله گیاهان منطقه می توان به اسکنبیل ، حنظل، کهورک ، کهور پاکستانی ، استبرق ، خارشتر ، علف مار ، بهمن ، کنار ، گز ، کاروان کش و رملیک اشاره نمود .
در میشداغ ميتوان سراغ كبك، تيهو، دم جنبانك زرد، دم جنبانك ابلق، دم سرخ، سينه سرخ، كبوتر كوهپايه اي، كبوتر چاهي، قمري، هوبره، درنا، آنقوت، باقرقره شكم سياه و شكم سفيد، سار، گلاريول، عقاب دشتي، جغد كوچك، عقاب طلايي و نيز انواع چك چكها، چكاوكها و گنجشكها را گرفت.
در منطقه يك گونه قورباغه وزغ سبز زندگی می کند كه محدود پراكنش آن در كنار چشمههاي منطقه است. تا کنون مشاهده خزندگانی چون بزمجه بياباني و آگاماي دم تيغي به فراواني در منطقه ميشداغ گزارش شده است. علاوه بر آن انواع اسكينگ و مارهايي همچون افعي شاخدار عربي، شتر مار، مار پلنگي، كورمار خوزستاني و مار قيطاني نيز در منطقه زندگی می کند. در کنار همه این جانوران و حیوانات، پستاندارانی همچون قوچ و ميش، بزكوهي، آهو، خرگوش، موش خرما، تشي، خارپشت، سمور، روباه، گرگ، شغال، گربه وحشي، گراز، كفتار، انواع دوپا، جربيل، موش و خفاش زندگی می کند.
از اهالي سراغ عشاير ام الدبس را مي گيريم كه سمت راست جاده را نشانمان مي دهند. جاده خاكي را گرفته و در مسير مزارع به سمت شرق مي رويم. از دور چند خانه گلي مخروبه ديده مي شود. به نظر مي رسد كه هيچ كسي آنجا زندگي نمي كند اما نزديك كه مي شويم گله گوسفندان را مي بينيم. چوپانانشان هم در كنارشان قرار دارد. لابه لاي خانه هاي گلي، سياه چادرهايي برپا است. سگ هاي نگهبان گله، به سراغمان مي آيند. مي ايستيم. از دور صاحبشان حدفي مي زند تا اين نگهبانان وفادار از ما دور شوند.
داريم به غروب نزديك مي شويم. جوانان و بزرگسالان خسته از يك روز كاري خود در حال بردن احشام خود به طويله هستند. مادر و دختري دبه هاي آب را سوار بر خر كرده تا از جايي در همين حوالي آب بياورند. آنها سپس خود را براي شام خوردن و خوابيدن آماده مي كنند.
ام الدبس را به سمت روستاي برديه سوسنگرد ترك مي كنيم تا قهوه و چاي بنوشيم و در نهايت آنجا را به مقصد اهواز ترك كنيم.