سردار مریم بختیاری از پیشرو ترین زنان فعال در زمینه احقاق حقوق مدنی و از مبارزان تاریخساز ایران است که در دوران زندگی خود موفقیتهای چشمگیری به دست آورد. بیشتر شهرت بی بی مریم مرهون وفاداری او به مشروطه و ماندگاری بر آرمانهای آزادیخواهان واقدامات میهن دوستانه وی است. علاوه بر اقدامات مبارزاتی ایشان، آنچه به لحاظ توسعه مدنی حایز اهمیت است تلاش وی در جهت حقوق زنان می باشد.
همزمان با وقایع مشروطه مشکلات شخصی و خانوادگی و مقایسه وضع زنان ایران بی بی مریم را را ناگزیر از ورود به حوزه ی چیستی حقوق زن و تعمق در جایگاه اجتماعی جنسیت خود کرد، فلذا در فرصتی که مشروطه برای طرح مطالبات اجتماعی ایجاد کرده بود او به فعالیت اجتماعی برای حقوق زنان روی آورد.
وی در دفترچه خاطرات خود با زبانی ساده از حقوق زن در عرف موجود جامعه ایران گلایه می کند و از وضعیت زن درخصوص مواجهه با مسایلی همچون چند همسری، ازدواج اجباری، برخورداری از تحصیل، ارث، طلاق و مالکیت سرمایه و زمین انتقاد می کند.
سردار مریم پس از مرگ چند تن از خوانین بزرگ و جمع شدن حلقه ای از خوانین جوان به گرد او و بخصوص در هنگام جنگ جهانی اول و پناهنده شدن نیروهای ملی به بختیاری و میزبانی از آنها و تشکیل گروه های مبارزه علیه اشغالگری روسیه و انگلیس، نمود برجسته ای پیدا کرد.
سردار مریم در دهه ششم زندگی خود متحدان همفکر و خوشنامی داشت که خانه او را کانون توجهات محافل ایران کرد. از آن جمله است عموزاده ی او ضرغام السلطنه بختیاری فاتح اصفهان، محمد مصدق، علی اکبر دهخدا، علامه قزوینی، حاج آقا نورالله اصفهانی، خان بابا خان اسعد، محمدرضا خان سردار فاتح و فرزند خود ایشان علیمردان خان چهارلنگ (شیرعلیمردان) که به شدت مخالف با اشغال ایران توسط روسیه و انگلیس بودند و توانستند در بوشهر، خوزستان، چهارمحال بختیاری، اصفهان، همدان، کرمانشاه و اراک ضربات سختی را بر پیکره ی استعمار وارد کنند.
بسیج نیروهای بختیاری بر علیه انگلستان و روسیه و جنگ و گریزها و نبردهای نظامی با آنها و همچنین پناه دادن به منهزمین نظامی اتریشی - آلمانی و کنسول کشور آلمان، صفحاتی از تاریخ درخشان زندگی سردار مریم است.
کانون حلقه خوانین جوان که تحصیلکرده دانشگاه های اروپایی و در واقع نسل سوم خوانین بودند نیز در خانه او شکل گرفت. برادر زاده ی ایشان خان بابا خان اسعد تئوریسین آرمانخواه حزب ستاره بختیاری و عموزاده ی دیگرش محمدرضا خان سردار فاتح و علیمردانخان چهارلنگ (فرزند بی بی مریم) و سردار اقبال، حلقه های محفل پرخون و با انگیزه ی بودند که حوادث تعیین کننده ای را در سالهای بعد رقم زدند.
بی بی مریم در غیاب و ضعف دولت مرکزی، در كانون مبارزه ای قرار داشت که توانست منافع استعمارگران بزرگ دنیای آن روز (روسیه و انگلیس) را به خطر انداخته و معادلات منطقه ای آنها را برهم زند. در این شرایط آلمانها هم که رقیب این دو دولت بوده و در پی صدمه زدن به روسیه و انگلیس بودند به مبارزان بختیاری و بی بی مریم نزدیک و با آنها متحد شدند.
پس از پناه دادن بی بی مریم به منهزمین آلمانی، روسها به غارت خانه او در اصفهان پرداختند. او علی رغم فشار انگلیسی ها و روسها، حمایت خود را از نظامیان آلمانی و اتباع اتریش تا زمانی که توانست آنها را از طریق کرمانشاه از کشور خارج کند، ادامه داد. این امر موجب شهرت هرچه بیشتر وی و تبدیل ایشان به چهره ای بین المللی شد. صدراعظم آلمان بالاترین نشان افتخار آن کشور به پاس قدردانی از حمایت او از اتباع آلمان، به وی اهدا کرد.
برای دریافت و تحلیل کامل شخصیت بی بی مریم باید علاوه بر زمینه های ذهنی و تاریخی او، اشاره ای هم به تفاوت جایگاه زن در بختیاری و جوامع یکجانشین شهری و روستایی در آن دوران داشت.
برخلاف آنچه تصور می شود در دوران زندگی بی بی مریم، زن در ایلات از جایگاه و نقش بهتری نسبت به جوامع شهری و روستایی برخوردار بود.
اگرچه زنان ایلات نیز سختی های فراوانی را تحمل می كنند اما با این حال در حقوق عرفی بختیاری جایگاه هایی برای آزادی عمل و اختیار زن دیده شده است که به نسبت جوامع روستایی و شهری بیشتر بود و این سختی ها را بیشتر می بایست ناشی از نوع زندگی پر مشقت ایلیاتی دانست. وجود زنان نام آوری در بختیاری نشان دهنده ی جایگاه بهتر زن در جامعه بختیاری داشت.
در کنار آزادی عمل بیشتر زنان ایلیاتی، حقوقی همچون؛ حق مِینا، حق شیر، حق دَدی بهری، حق خورزماری، حق حالو خورزایی، حق تاته زایی، حق دُرزا اشاره به حقوق زنان در جایگاه های مختلف (خواهر- مادر- خاله زادگی و خواهرزادگی - عموزادگی و..) و توصیه های اخلاقی همچون عدم شلیک به زنان (حتا اگر دشمن باشد) همگی حکایت از به رسمیت شناخته شدن حق زن بختیاری در جامعه خود می کند.
البته در مقابل نیز رسومی چون ناف بُرون و زن را به «کالات» مقتول دادن (خون بس) قرار دارند که موجب اجحاف حقوق زنان می شوند؛ اما با اینهمه دنیای زنانگی در بختیاری – که از آداب و سلسله مراتب و ویژگی های خاصی برخوردار است - به دلایل بکر بودن و تفاوت های شکلی اش با جامعه شهری این اجازه را می دهد که زنانی همچون بی بی مریم بتواند تا مقام سرداری و همسنگ شدن با مردان به پیش بروند.
نکته ی قابل توجه آن است که لقبی که بختیاری ها به دختر حسینقلی خان به عنوان «سردار مریم» داده اند، و در تاریخ آن دوره از ایران بی سابقه می نمود، نشان دهنده ی این است که جامعه بختیاری در صورت شایستگی داشتن شخص، امکان پیشرفت یک زن را تا بالاترین درجات جامعه خود یعنی درجه سرداری (رهبری سیاسی و نظامی) می داد.
ضرب المثل بختیاری «شیر وا به بیشه بو؛ خواه نرینه، خواه مایینه» (ترجمه: شیر باید به بیشه باشد؛ خواه نرینه و خواه مادینه) این مفهوم را دارد كه که جامعه از زنان انتظار دارد در صورت نبود مردان همچون آنان عمل کنند و مسئولیت حفظ جایگاه خانوادگی را بدوش بگیرند. در بختیاری هرچند پیشرفت زنان قدری دشوارتر از مردان می بود اما بکلی راه پیشرفت مسدود نبود. زنان حتا در مواردی وظیفه دار و مسئول اموری بودند که از مرد انتظار می رفت.
وجود برخی اسامی، خاطرات و داستانهای رایج، نشان دهنده ی آن است كه زنان در بختیاری امكان نقش آفرینی فراوانی در جامعه خود داشتند.
برای نمونه در منطقه سوسن سرخاب داستانی در خصوص زنی به نام «دالو گل» وجود دارد كه ریاست و حاكمیت منطقه را به عهده داشت؛ «دالو گل» - (دالو = مادربزرگ) شخصیتی تاریخی است و آنچنان به زمانه ما نزدیك است كه درختانی كه كاشته و آثار آسیابی كه متعلق به وی بوده، هنوز قابل مشاهده است.
كلمه «دا = مادر» و «دالو = مادر بزرگ» گاه همچون یك لقب و عنوان كلی به ابتدای نام زنی از خانواده ایلیاتی افزوده می شد. صاحب این عنوان توأم با توان رهبریت جامعه، نسبت خویشاوندی با اكثر اعضا آن جامعه داشت. پذیرش این عنوان نه بر اثر اجبار و قوه ی قاهره - كه اغلب مختص خرده رهبران مرد است - بلكه بر اثر ارادت قلبی میان طرفین بود كه یك زن به دلیل شایستگی های فردی و خصوصیات فرهمندانه خود در نقش خرده رهبر پذیرفته می شد.
این رهبریت معنوی - سیاسی گاه به موازات رهبریت مردان شکل می گرفت و گاه به فراخور شخصیت زن، حتا از رهبریت مردان پیشی می گرفت. در نمونه «دالوگل»، لقب دالو به ابتدای نام زن (گل) افزوده شده است. بی شك این نمونه از ارتقاء جایگاه زن در میان بختیاری ها، بیانگر شان و جایگاه بالای زن در ایران باستان نیز می باشد.
زنان مشهوری در بختیاری بودند که نقشهای موثری در دنیای پیرامون خود داشتند؛ بی بی مریم که خود از یکی از خانواده های اشرافی بختیاری بود در سلسله انساب خود نیز از وجود زنان بزرگ بی بهره نبود. مادرش بی بی فاطمه دختر علیرضا خان کیانرسی ایلخان چهارلنگ از زنان نامدار بختیاری به شمار می رفت. مادر بزرگ او نیز که بی بی شاه پسند فرزند علی صالح خان بهداروند است دارای شهرت و موقعیت بسیار مهمی در بختیاری بود و در به قدرت رسیدن فرزند خود حسینقلی خان و حفظ موقعیت او نقش مهمی داشت.
در نمونه «دالوگل» و در نمونه های ديگر از جمله همين بی بی مريم، مقام مادرانگی زن به كل فاميل و جامعه پيرامون (در اين نمونه خانواده ی ايلخانی) تعميم داده می شد. لذا اينكه در تاريخ اينهمه از «خانه» سردار مريم ياد می شود، نشان دهنده كسب جايگاه مقام «مادر - رهبر» توسط بی بی مريم در بختياری است كه در ساير فرهنگها كمتر به چشم می خورد.
موضوع ديگری كه ما را به پذيرش نقش راهبردی زن در فرهنگ بختياری جامعه رهنمون می شود، عنوان شاه زنون (شاه زنان) است كه به برخی از زنان اطلاق می گرديد. اين عنوان نشان دهنده ی حد امكان صعود يك زن در جامعه است.
در آداب عروسي و عزا و ميهمانداری و جنگ زن وظايف خاصی به عهده داشت، اين تقسيم وظيفه نشان دهنده ی تعيين حق و جايگاه برای زنان است.
با توجه به فرهنگ بختیاری که در آن نامگذاری ها بعضاً از روی افراد سرشناس و به منظور قرینه سازی ذهنی و پیشرفتهای بعدی فرزندان است، احتمال زیادی وجود دارد که حسینقلی خان در نامگذاری دختر خود به نام «مریم»، نظری به یکی دیگر از زنان بزرگ و مشهور بختیاری داشت.
پیش از سردار مریم دختر حسینقلی خان سردار مریم دیگری که فرزند اسدخان و همسر ایلخان قشقایی بود، وجود داشت. مشهور است سردار مریم دختر اسدخان بهداروند که فرزندان او بعدها به ریاست ایل قشقایی رسیدند دارای دانش بالای پزشکی و شایستگی های شخصی فراوانی بود تا جایی که در رفع اختلافات قشقایی ها و بختیاری ها دخالت می کرد و به همین دلیل برقراری توازن و صلح بین دو ایل بزرگ مورد وثوق طرفین شناخته می شد.
و پس از آنکه اسدخان بهداروند به منظور دوری گزیدن از منازعات داخلی با حالتی انزواگیرانه از بختیاری بیرون رفت، باقی مانده عمر خود را نزد ایل قشقایی و دختر خود سردار مریم (اول) گذراند.
این سوابق نشان می دهد که برخلاف فرهنگ غالب جامعه شهری، در فرهنگ بختیاری این امکان وجود داشت که زنان تا مدارج بالاتری در جامعه خود را طی کنند.
آنچه مشخص است ناخرسندی بی بی مریم از وضع حقوق زنان در جامعه است كه متاثر از فرهنگ زمامداری قاجاری تا حد بسیاری نزول پیدا كرده بود. ظرفیت اجتماعی جامعه ایلیاتی كه بی بی مریم در آن به سر می برد، به مراتب بهتر از وضع حقوق زن در جامعه شهری ایران بود. لذا وقتی بی بی مریم با پشتوانه فرهنگ ایلیاتی خود به محیط های شهری اصفهان و تهران وارد شد و در وضعیت زنان آن روز جامعه ایران تعمق كرد، متوجه حقوق نازل زن در جامعه ایران می شود و حقوق زنان شهری را به نسبت روستاییان و ایلیت کم بهره تر می یابد. لذا چون در تربیت ایلیاتی خود تطبیق نظام حقوقی بختیاری (حقوق عرفی) با نظام حقوقی شهری را امکان پذیر نمی بیند و از طرفی هر دو را در اعاده ی حقوق زنان ناکافی می یابد، برای اعاده حقوق زنان ایران تلاش می کند و خواستار بهبود اوضاع آنها می شود.
از طرفی خصوصیات شخصیتی، موقعیت خانوادگی و آزادی عمل نسبی به ارمغان آورده از فرهنگ درونی ایل بختیاری، به او این اجازه را می داد که برای آرمانهای مورد پسند خود نسبت به سایر زنان همعصر با گامهای بلندتری قدم بردارد.
در تحلیل آن بخش از فعالیتهای اجتماعی سردار مریم بختیاری در اعاده حقوق زنان باید گفت؛ شخصیت او بیانگر زن ایلیاتی شهر نشین شده ای است كه در مقایسه و تطبیق نظام حقوقی آن زمان جامعه ایرانی با نوع زندگی ایلیاتی خود – كه به مراتب از آزادی بیشتری برخوردار بود - وضع زنان را نامطلوب می یابد.
با روی کار آمدن رضاشاه و فشار روز افزون او به عشایر، حلقه خوانین جوان با رهبری علیمردان خان چهارلنگ (فرزند بی بی مریم) در سال ۱۳۰۸ شمسی اقدام به اعلام قیام عمومی در بختیاری کردند. بی بی مریم در دهه پایانی عمر خود شاهد مبارزه، شهادت و اعدام حلقه جوانان حزب ستاره بختیاری که نسل طلایی روشنفکران عملگرای بختیاری را تشکیل می دادند، بود.
سردار مریم تنها ۳ سال پس از شهادت فرزندش علیمردان خان و برادر زادگان و کسان خود در قید حیات بود و در سال ۱۳۱۶ در حالی که هشتمین دهه عمر خود را سپری می کرد، از دنیا رفت. پیکرش در آرامگاه تخت فولاد اصفهان - تکیه بختیاری ها - به خاک سپرده شد. تحلیل شخصیت و مطالعه کامل زندگی سردار بی بی مریم از آن جهت که در طول عمر خود سه نسل از خوانین بختیاری را درک کرد و از آغاز تا پایان شاهد حرکت قومی – ملی بختیاری ها بود، حایز اهمیت فراوانی است.
* پژوهشگر فرهنگ و تاریخ بختیاری، تحلیلگر مسائل استان خوزستان