نگاه جامعه اما متوجه بابک زنجانی است که اکنون دیگر روشن شده بخش بیرونی یک کوه یخی است و به تعبیر عضو کمیته تحقیق و تفحص از بدهی های او 10 تا 15 نام دیگر در ماجرای او مطرح است که قضیه را از نام ویترینی او به نام های مهم تری سرایت می دهد.بر این اساس می توان پاسخ این پرسش را یافت که چرا آزادی شهرام جزایری اتفاق ویژه ای به حساب نیاید.
چرا آزادی شهرام جزایری سر و صدا نکرد؟عصر ایران - چند روزی است که شهرام جزایری آزاد شده است. آزادی پرآوازه ترین متهم اقتصادی دهه 80 پس از13 سال به قاعده باید یک سوژه ناب برای گزارش و گفت و گو و عکس روی جلد مجلات باشد اما در این چند روز آن گونه که تصور می شد به این موضوع پرداخته نشده است.
آیا شهرام جزایری فراموش شده یا جوان 31 ساله دیروز در پی تحمل 13 سال زندان و با رد همه اموالی که به دست آورده و پرداخت جرایمی که محکوم شده بود و بدون بدهی بانکی می خواهد زندگی تازه ای را آغاز کند و کسی نمی خواهد این حق را از او بستاند؟ کما این که پیش تر و هنگامی که همچنان در زندان بود از رسانه ها خواست حتی موضوع آزادی او را مطالبه نکنند و نوشت: « پس از 13 سال حبس، فرزندان خردسالم چشم به راه پدرشان هستند.»
شهرام جزایری یا با نام کامل، شهرام جزایری عرب، اما نامی فراموش شدنی نیست و بسیاری حتی او را چه بسا در دل بستایند یا دوست داشته باشند بدانند چگونه توانست با استفاده از کاستی های قانونی درآمد کسب کند و آن گونه که خود گفته و اززبان وکیل او هم شنیده این بر خلاف تصور رایج در فهرست بدهکاران بانکی هم نبوده است.
پس راز این ماجرا دیگر است. در این 13 سال که شهرام جزایری به جز مقاطعی محبوس بوده دو نام دیگر ظهور و بروز کردند که او را تحت الشعاع قرار دادند. مه آفرید امیر خسروی و گروه امیر منصور آریا با نزدیک به 3 هزار میلیارد تومان و بابک زنجانی با حجم 9 یا 13 هزار میلیارد تومان دیگر جایی برای توجه به شهرام جزایری باقی نگذاشته اند! (حال بماند برخی دولتمردان سابقی که اتهامات مالی سنگین دارند!)
اتهامات اصلی جزایری تاسیس 50 شرکت بازرگانی و کسب اعتبار موهوم و به کار نگرفتن تسهیلاتی که برای صادرات و واردات دریافت کرده بود ذکر شد و در حکم نهایی به جز 11 سال حبس محکوم به پرداخت این جریمه ها هم شد: 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی و صندوق ضمانت صادرات و 97 میلیون و 200 هزار و 370 دلار آمریکا به صندوق دولت.
اگر این دو عدد را با هم جمع بزنیم عدد 145 میلیون و 800 هزار و 555 دلار حاصل می آید که با دلار 3 هزار تومانی امروز هم بسیار کمتر ازاعدادی چون سه هزار میلیارد و 9 هزار میلیارد تومان می شود. با این تفاوت جدی که نه مانند بابک زنجانی پول صادرات میعانات گازی است که به جای خزانه به حساب شخصی او روانه شده باشد و نه مانند مه آفرید امیر خسروی شیره بانک ها را مکیده و از راه گواهی تقلبی حاصل شده است.
شهرام جزایری آزاد شده و زندگی عادی خود را از سر گرفته و احتمالا می کوشد ثابت کند بدون سرمایه اولیه و از صفر هم می تواند شروع کند.
نگاه جامعه اما متوجه بابک زنجانی است که اکنون دیگر روشن شده بخش بیرونی یک کوه یخی است و به تعبیر عضو کمیته تحقیق و تفحص از بدهی های او 10 تا 15 نام دیگر در ماجرای او مطرح است که قضیه را از نام ویترینی او به نام های مهم تری سرایت می دهد.بر این اساس می توان پاسخ این پرسش را یافت که چرا آزادی شهرام جزایری اتفاق ویژه ای به حساب نیاید.
شاید او نیز در حیرت شمار صفرهای دو نامی است که در سال های زندان او رسانه ها را تسخیر کردند.
مرجع/ عصرایران