مثل دیدمک فریاد می کشیم تا مردم آگاه شوند حتی اگر آنانکه باید ، نشنوند

زنگنه : راستش اینکه ما با هر زبان که شما فکرش را بکنید مشکلات مردم را گفته ایم و باز هم خواهیم گفت ، اهواز دشواری های بسیاری دارد و مردم این شهر با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند و نگاه به نماینده های خود در شورا دارند تا اندکی از بار مشکلات کاسته شود ، ما هم چنین می خواهیم اما با توجه به اتفاقات پیش آمده در شورا احساس کردم بار مسئولیت مردم بر دوشمان دارد سنگینی می کند ، اما شعری که خوانده ام در واقع درد دلی بود با شهروندان و مردم اهواز ، مردمی که با قومیت های مختلف در کنار همدیگر برادرانه زندگی می کنند و خواستم احساس خود را با این شعر بیان کنم ، این شعر در باره پرنده ای است که موقع خطر به پرواز در می آید و اعلام خطر می کند و به سایرین با فریادهای بلند هشدار می دهد ، در واقع حس کردم ما در شورا مثل این پرنده شده ایم و انگار صدای همدیگر را هم نمی شنویم ، در همین جلسه قبل جناب ناصری به لایحه ای که بوی تبلیغات انتخاباتی می داد اعتراض کرد و گفت چطور زمان کمک به شهروندان ردیف بودجه را نشان می دهید و می گویید بودجه نیست اما برای کارهای تبلیغاتی از جیب مردم شهرداری بودجه دارد ، نتیجه اما چه بود ؟هرچند همکاران ما در شورا به احترام نام مظلوم کربلا و عاشقان وی رای مثبت دادند اما حقیقت ماجرا همان است که سردار عاشق امام و ولایت اعلام کرد. 

زنگنه : من اتفاقا می خواستم به این قسمت موضوع اشاره ای بکنم که پرسش شما کارم را آسانتر کرد ، نخست این را بگویم که مادر بنده از قومیت محترم عرب خوزستان است و در واقع من از مادری عرب به دنیا آمده ام ، اما برخی از کسانی که توان پاسخگویی به پرسش های من و سایر همکارانم را نداشته اند در پی جو سازی هایی چنین هستند تا مردم اصل موضوع را فراموش کنند ، در شعر مورد نظر شخصیت دیدمک در واقع نماد کسی است که آگاه از جریان های پشت پرده است و گروهی که می دانند چگونه می شود در فاصله چند ساعت قبل از طلوع آفتاب تا نخستین لحظه های تابش خورشید نظر خود را عوض کنند مخاطب من در این شعر بوده اند ، ضمن اینکه اعتقاد دارم وجود قومیت های مختلف برای این استان نعمت بزرگی است و مهم تر آنکه من فرزند دو قومیت بزرگ عرب و بختیاری هستم و از دو سو مربوط به این قومیت های پر از افتخار ، پس آنانکه با قصد و غرض در پی چنین جوسازی هایی بوده اند حداقل اندکی فکر می کردند که آدم به خودش توهین نمی کند و من خودم را بیگانه از این مردم عزیز نمی بینم خاصه که در میان همکاران شورائیم افتخار همراهی با سید جلیل القدر جناب آقای آلبوشوکه را دارم و دوستان همگی واقفند ایشان با فضائل اخلاقی خاص خود ، اگر چنین معنایی در شعر بود اولین کسی بودند که تذکر لازم را بدهند اما ایشان نیز چنین برداشتی از شعر نداشتند و البته سایر دوستان همکار در شورا نیز ، مگر آنانکه به دنبال فرار به جلو هستند و به جای پاسخگویی به انتقادات نماینده مردم فقط به دنبال ساختن حاشیه اند.

زنگنه : نخست بگویم که من هم در این موضوع با مردم هم رای هستم ، در واقع ما نیز یکی از مشکلات شهر را در نوع انتخاب مدیران می بینیم ، البته از حق نگذریم که جناب آقای شهردار مثل من وشما در این باره حساس هستند اما چرا فضا به سمت آنچه مطلوب مردم است حرکت نمی کند؟ این موضوع فقط مربوط به شخص شهردار نیست هر چند ما همیشه گفته ایم این آمادگی را داریم که دست به دست همدیگر بدهیم و با همفکری و هم رایی از چاه ویل مدیران ناکارآمد خارج شویم ، در نهایت پیشنهاد ما این است که با توجه به ساختار قانونی شهرداری و تعدد مدیریت های مختلف ، شاخص های مهم مدیریتهای مختلف تعریف شود و رویکردی قانونی یابد تا نتوان هر کسی را در هر جایی منصوب کرد ، گاه شاهد بوده ایم که شخصی برای قسمتی معرفی شده اما به هر دلیل منصوب نگردیده و درست همان شخص برای جایی نامربوط با منصب نخست معرفی و منصوب می شود ، این موضوع نشان می دهد شهرداری فاقد ساختار و معیار است و حتی بدتر دارای ساختاری به شدت دلبخواهی ، لغزنده ،ناپایدار و بی شکل است ،به هرحال ما به عنوان نمایندگان مردم اعلام چنین موضوعی و وموضوعات دیگر را وظیفه خود می دانیم و مثل دیدمک فریاد می کشیم تا مردم آگاه شوند حتی اگر آنانکه باید ، نشنوند.

زنگنه : من هم از تلاش شما ممنون و سپاسگذارم و امیدوارم سخنان من در قلبهای روشن بنشیند و آنهایی هم که غرض و مرض دارند را به خداوند می سپارم.