غلامرضا نجفی سولاری
یکی از مشاغل مهم در هر کشوری بالاخص کشور عزیزمان ایران شغل شریف سردفتری است .
حقیر که حدود 6 سال است توفیق داشته ام تا در این کسوت به مردم عزیز شهر بزرگ و زیبای اهواز خدمتگزاری نمایم .
شغلی که علیرغم اینکه بشدت علاقمند به آن هستم لکن شغلی است پر از استرس و سختی و دقت همه جانبه ، که کوچکترین اشتباه یا غفلت می تواند فاجعه ای ببار بیاورد که غیرقابل جبران باشد .
هر روز صبح بهنگام خروج از خانه با دهها ذکر و توسل به سوی دفترم حرکت می کنم و کلا خودم را به دست خدای عزیز می سپارم چرا که چاره ای جز این ندارم و از خدای بزرگم شاکرم که همراه و یاور این کمترین بوده و هست .
بر این باورند که در قوه قضائیه شغل بااهمیت سردفتری با جایگاه مهم قضاوت یک شان هست لکن مشکلات خاص دفتراسناد رسمی بنظر حقیر بیش از قضاوت است .
روز ششم دی نزدیک است و ما سردفتران باهزاران زور و گاهی التماس سالهاست تلاش کرده ایم تا روزی در تقویم تاریخ کشورمان داشته باشیم که البته هنوز موفق نشده ایم و دوستان عزیز وبلاگ نویس سردفتر تلاشهای مضاعفی برای این مهم بکارگرفته اند که انشاالله به این مهم دست یابیم .
روز ششم دی روز سند رسمی است و دفاتر اسناد رسمی دو مشکل بسیار مهم و بااهمیت دارند لکن هرچه پیگیری می کنند هیچکس پاسخگو نیست و در حقیقت امید چندانی نیز به انجام آن حداقل به موقع ندارم .
اول ) مشکل بیمه سران دفاتر و دفتریاران است که بیش از 8000 سردفتر و حدودا 8000 دفتریار باضافه خانواده هایشان که رقم نسبتا بزرگی را تشکیل میدهند قریب یکسال است فاقد هرگونه بیمه درمانی می باشند و با کمال تاسف و عصبانیت شدید خود و هم صنفی هایم متاسفانه هنوز مشکل باقیست و بنظر می رسد با بی نظمی عجیبی که در کانون صنفی ما حاکم هست بزودی نیز مشکل رفع نشود !
این در حالی است که سران دفاتر ماهانه 10 درصد کل درآمد خود را به حساب کانون سردفتران و دفتریاران مرکز ! واریز می کنند که واقعا هیچ توجیهی وجود ندارد که اولا چرا باید 10 درصد بی زبان از درآمدناخالص خود را مفت مسلم بحساب کانون مرکز واریز کنیم که واقعا فقط مصروف هزینه های عده ای در کانون و سران دفاتر مرکز بشود !
یکی از دوستان سردفتر مرکز نشین می گفت : همه هزینه های درمانی ما حتی ویزیت پزشک هم پرداخت میشود ! این تبعض در حالی صورت میگیرد که حقیر در چند نوبت فاکتور هزینه های خود را به واحد درمان کانون ارسال کردم و بدلایل واهی برگشت خورد و با وقاهت تمام گفته شد به خدمات درمانی مراجعه کنید !
وتاکنون که حدود 6 سال است 10 درصد درآمد خود را تقدیم کانون سردفتران میکنم حتی یک ریال از بابت هزینه درمان دریافت نکرده ام و امیدی هم به دریافت آن ندارم .
دوم ) از سال 89 تاکنون و با تمام تورمی که برکشور و ملت ما در دولتین نهم و دهم به واسطه ی مدیریت نادرست تحمیل گردید هنوز درآمد حق التحریر دفاتر اسناد رسمی افزایش نیافته است ! آخر مگر سران دفاتر در کشور دیگری زندگی میکنند یا درآمدشان به دلار است که نباید دستمزدشان افزایش یابد ؟ در خالی که در دوسال گذشته و بدلیل تورم وحشتناک دوبار حقوق کارگران و کارمندان افزایش یافت !
متاسفانه هیچ نظارت دقیقی بر عملکرد کانون سردفتران و دفتریاران وجود ندارد و مشخص نیست این مقدار درآمد بسیار کلان دفاتر کشور تاکنون چگونه هزینه شده است که حقیر پیگیر هستم تا از طریق مجلس شورای اسلامی تحقیق و تفحصی از این کانون بعمل آید تا در صورت وجود تخلف رسیدگی های لازم صورت پذیرد .
ایکاش کسی بدرد ما رسیدگی میکرد
حتی کسی جرات نوشتن ندارد
اصلا کسی وقعی ننهاد !
و هیچ آبی از آب تکان نخورد !
ای بابا ...
ظاهرا که وضع سردفتران خوبست
چظور نباید بیمه داشته باشند
این ضعف مدیریت شان است
ششم دی روز سند رسمی
و روز سرفتر بر شما مبارک باد
وقاهت نه!!!
وقاحت درسته!!!