شوشان - سیدفخرالدین هاشمیان
یکی از بهانه های حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه ، استفاده از استراتژی گروه های تندرو ، خشونت طلب و تروریستی بنام اسلام می باشدکه در واقع با ایجاد چنین جریاناتی تحت عنوان مبارزه با تروریسم شرایط ادامه فعالیت خود در منطقه را فراهم می نمایند .
نمونه بارز این استراتژی را می توان در تشکیل گروه طالبان و القاعده در افغانستان با همکاری برخی کشورهای منطقه جهت مقابله با شوروی و نفوذ کمونیزم دانست که پس از خروج شوروی از افغانستان ، به خاطر تضاد عقیدتی و افراط گرایی این گروه ها با غرب و عدم حمایت آمریکا از آنها به خاطر پایان ماموریت و عدم نیاز به غعالیت و بقا به دشمن شماره یک سازندگان و حامیان خود تبدیل گردیدند.
آمریکا در سال 2003 برای حضور نظامی گسترده در منطقه نیاز به یک دلیل قانع کننده برای همراهی متحدین خود و توجیه افکار عمومی داشت ، این بهانه استراتژی مبارزه با تروریسم بود ، گذر زمان و سالها تلاش منجر به بروز حوادث 11 سپتامبر توسط القاعده و با هدایت مخفیانه آمریکا و اسراییل به وقوع پیوست تا آمریکا جهت تکمیل استرتژی نطم نوین جهانی خود و لشکرکشی به منطقه بهانه لازم برای اقناع افکار عمومی و جهان را داشته باشد.
اصولاً از مهمترین اهداف آمریکا برای حضور نظامی در خاورمیانه جلوگیری از رشد و گسترش اسلام حقیقی در جهان و همبستگی کشورهای مسلمان در منطقه می باشد از طرفی نیز کمک به پیشبرد اهداف اسراییل و مقابله با حرکت کشورهای محور مقاومت و نفوذ و گسترش آنها ، به وسیله نشان دادن چهره ای خشن از اسلام توسط گروه های تروریستی ، افراطی و خشونت گرایی است که خود آنها را ایجاد ، پرورش و تجهیز نموده اند تا در مواقع لزوم از این حربه در جهت اجرای اهداف پلید خود بهره برداری نماید.
در حال حاضر نیز تشکیل گروهک داعش توسط آمریکا ، اسراییل ، برخی کشورهای غربی و منطقه ای طبق سیاستهای گذشته در ایجاد گروه طالبان و القاعده می باشد ، وجود گروهک داعش وعملیات تروریستی آن در فرانسه بهانه بسیار خوبی برای حمله رسانه ای غرب بر علیه اسلام و شخصیت پیامبر اکرم (ص) به وجود آورد .
در واقع شاید بتوان گفت که این آغاز تکرار استرتژی تهاجم توسط آمریکا و هم پیمانانش خواهد بود تا با همراه نمودن افکار عمومی در سطح جهان و منطقه اقدام به حضور گسترده تر نظامی و لشکرکشی مجدد، و این بار به بهانه مبارزه با داعش نمایند.
متاسفانه در این میان برخی کشورهای منطقه که عموماً دولتهای دست نشانده آمریکا هستند، به خاطر حفظ حکومت استبدادی و مورثی خود ، سرکوب مخالفین داخلی وانحراف افکار عمومی از اوضاع و احوال سیاسی ، وضعیت حقوق بشر و . . . و معطوف نمودن آنها به سمت گروه های خشونت طلب مثل داعش سعی در حذف مخالفین خود نموده اند که از جمله این کشورها می توان به عربستان ، بحرین ، مصر اشاره نمود.
کشورهای غربی نیز که پس از حوادث 11 سپتامبر به وجود لایه های پنهان در ایجاد جریانات تند رو و تاثیر پذیری آنها پی برده ، لذا بهترین فرصت را غیمت شمرده تا با هدایت مخفیانه آنان به خارج از کشورهای خود و جذب حمایت مالی و تجهیزاتی توسط کشورهای سرمایه دار منطقه بصورت مسلحانه ،خطر سازمان یافتگی این گروه ها را در داخل به حداقل برسانند.
در واقع طرح استراتژی ایجاد گروه های تروریستی ، تندرو و خشونت طلب به گونه ای برنامه ریزی شده است تا ضمن رسیدن آمریکا به اهداف کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت خود در منطقه ، منجر به یک نوع جنگ سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و مذهبی بین کشورهای منطقه به صورت فرسایشی و طولانی تبدیل گردد و عملاً باعث تفرقه و واگرایی بین این کشورها شود.