بسم الله الرحمن الرحیم
آقای مصطفی همت پسرم
با سلام و فروتنی به پیشگاه شهیدان
آمار شهدایی که ارائه کردی خیلی غصه دارم کرد
من ماه رمضان سال پنجاه وهشت پاوه بودم ؛ گردان بلالی از خوزستان را به عنوان مسئول بهداری گردان همراهی می کردم اولین بار که از باینگان رفتم فرمانداری پاوه شهید همت را ملاقت کردم از لهجه اش متوجه شدم شهرضایی است ایشان هم از لهجه ام فهمید. خوزستانی هستم ؛ با امکانات کمی که آن روز در اختیارش بود به بهداری گردان کمک کرد . راستی خوزستانی ها آذربایحانی ها اصفهانی ها و و و و در کردستان چه میکردند ( همه جای ایران سرای من است) این هنر نیست که بگوییم کردستان بوده ایم ؛ انجام وظیفه بوده تکلیف شرعی و پاسداری ازمیهن؛
اگر زمان جنگ غیر خوزستانی ها آمدند و از آب وخاکشان دفاع کردند به جز انجام وظیفه و ادای چه اسمی دارد ؛آذربایجانی در زلزله بم در کرمان چه می کردند( همه جای ایران سرای من است،) امروز که فراتر از مرزها فکر می کنند ؛در عتبات عالیات نگاه کن برای دفاع از تشیع علوی چه کسانی شهید می شوند در مراسم تدفین سردار سید حمید تقوی از آن سوی مرز هم آمده بودند حالا ما آمار شهدای کشورمان را به رخ می کشیم ؛ این کار سرانجام خوبی ندارد ؛شهدا اعضای یک خانواده هستند پسرم ؛ کم یا زیادشان در شهرها که مایه ی فخر فروشی نیست ؛
یک مزار شهید گمنام حتی در دور ترین نقطه این آب و خاک افتخار ماست و میعادگاه عاشقان. به قول شما پسرم : نتیجه وقتی حرف می زنید بگویید ؛شما هم نیز بگویید که دیروز در راهپیمایی مردم خوزستان ماسک بر دهان پلاکاردی در دست داشتند که بروی نوشته بود « خوزستان چه در خون چه درخاک ؛ حافظ انقلاب است» نوشته ای عراقی هم گرد و غبار دارند و حرفی نمی زنند ؛ آنها که دولت نهم و دهم قوی یا دولت یازدهم مستحکم ندارند ما ماهواره می فرستیم ثریا ؛
باید مثل عراقی ها حرف نزنیم.این سخن آخر را هم بگویم آمار شهدا را که دیدم یاد سوره ی مبارک تکاثر افتادم. میدانی پسرمدرشآن چه کسانی نازل شده که با شمارش تعداد مرده گانشان به یکدیگر تفاخر می کردند البته بلا تشبیه ما که مردمان آن روزگار نیستیم ؛ ما ایرانی هستیم آرمانمان شهادت حافظ دین مبین اسلام ؛ پسرم آزادی هر گونه بنویسی ؛ حرف بزنی اما دقت کن قبل از آن کمی اندیشه باید کرد ؛ صحبت ازآمار شهدا ؛ این شهر و آن شهر فرجام خوبی ندارد.
والسلام
رحمت اله برمکی
بیست و سوم بهمن ماه نود وسه شمسی