امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
ایکاروس بر آب
به دیدار دریا می روی
از دست گلهای تازه براب اندازو
شیری از مومیا بر آب ها بساز
که بربال های گر گرفته ی ایرباس سرنوشت ایکاروس
را باد و بال مومی نوشته اند
دهل کوبان مدام بر این کرانه بکوب
مدام بکوب و باموج ها بگو
دریا مادرانه بازت نمی دهد
که ابهای جهان جمله گی مزار تواند
اما در دست جداشده ای عروسکی باز می گردد
تا تنها به نطاره ی این چکامه
با دلی فشرده درمشت
مدام بر سینه ات بکوبی وبگویی
دریغا دریا دیشب بر کودکش بی ماه گریست
تاریح شعر یادم نیست در تابستان گرمی پس از چیدن محصول مفت گوجه فرنگی
ها در زیر درخت کنارها سروده شد به سال های
درد دهه ی هفتاد
پرندگان مرده را که به خاک می سپارد
مستی میان کوچه ها نعره می زند
تنها سگ ولگرد کو چه های تان منم
بیایید غزل های دربدری مان را بسراییم
امشب دلم هوای کوزه شکسته دارد
امشب دلم هوای چتری بسته دارد
امشب اخ....تمام کوزه ها را شکسته اند و
... دست هام بوی مست می دهد
ماه امشب کجاست می خواهمش مال من است می خواهمش
مست
افتاده ست کنار میدان ازادی و ترانه می خواند
یادش بخیر تو گفتی
پرندگان مرده را که به خاک می سپارد
حالا یکی پرنده ی شکسه بال
به اغوش تو پناه اورده
مستی رو برگهای گل کاغذی نامه نوشته
یکی به دور از اغوش تو مرده
یادش بخیر تو گفتی
پرندگان مرده را که به خا ک می سپارد
بعد از امشب اخ... دیوانه ای بلند بلند می
خنددو
تمام کوزه ها را شکسته اند