امید حلالی مدیرمسئول روزنامه فرهنگ جنوب و پایگاه خبری شوشان در یکی از گروه های واتس آپ در خصوص توافق هسته ای لوزان و تحولات منطقه ای مباحثی را مطرح کرده است که نظر به اهمیت این مباحث مشروحا در ذیل می خوانیم.
همان طور که به تفصیل در مجموعه مقالات "ایران و ضرورت غرب شناسی برای جهان میانه شدن به انضمام نامه ای به رییس جمهور ایالات متحده" -انتشارات معتبر - 1391- و در مقاله ضرورت تعقیب بین المللی حامیان صدام با کالبد شکافی نقش فرانسوی ها در دامن زدن به جنگ 8 ساله و دمیدن در لهیب جنگ با تجهیز و تسلیح رژیم بعث نوشته ام، این کشور به عنوان تحقیر شده ترین کشور جنگ دوم جهانی در حالی که تمامی خاکش به اشغال آلمانی ها درآمد و به بیشتر نوامیسش تجاوز شد و بر اساس مستندات تاریخی و آثار خود فرانسویان بیشترین میزان آدم فروشی و هم وطن فروشی را بر اساس اختلافات داخلی به نازی ها و گشتاپو داشت.
این کشور یکی از مخرب ترین نقش ها را در جنگ 8 ساله علیه ایران ایفا کرد. چنانچه کنت دومارانش از برجستگان سرویس اطلاعاتی فرانسه تا فرماندهی خطوط جبهه هایی همچون "مارد" نیز در جنگ با ایران پیش رفت، خمپاره های دو زمانه که قاتل رزمندگان ایرانی در بیابان های اطراف بصره بود و هواپیماهای جنگنده بمب افکن فوق مدرن سوپر اتاندارد خود را در اختیار بعثی ها گذاشت و حتا تا هدیه دادن یک بمب اتمی متوسط به بعثی ها و عدنان خیرالله برای هدف قرار دادن تهران و پایان جنگ و وادار کردن ایران به تسلیم جلو رفت.
یک فرودگاه اختصاصی برای ارسال تجهیزات نظامی به عراق اختصاص داد. چنانچه بر اساس برآورد کارشناسان اگر این فرودگاه دو هفته تعطیل می شد ارتش عراق تاب مقاومت در برابر ایران را نداشت و در سال های آخر جنگ معادله امواج انسانی ایرانیان در جبهه ها از یک طرف و تسلیحات مختلف و متنوع عراقی ها از طرف دیگر بر اساس تحریم "داماتو" ایران بود.
و در این حال سعودی ها که شکست های پیاپی سیاسی و نظامی از شیعیان و ایران را در منطقه و در جبهه های مختلف متحمل شده اند این بار از هول حلیم توی دیگ افتاده اند و ترس دارند که امریکا شریک راهبردی خود را در منطقه مجددا تغییر داده و به سمت ایران گرایش پیدا کنند و این نشست و توافق را با حسادت چنین تفسیر می کنند.
سعودی های تنبل و عنود در دام کنار کشیدن غرب از مواجهه با ایران افتاده و دو حادثه حمله ناجوانمردانه و نامتوازن به شیعیان یمن که جزو عرب های عاربه و اصیل ترین عرب ها هستند را در 7 فروردین 94 و همزمان با مذاکرات ایران و 5+1 را در همین راستا می توان ارزیابی کرد و بعد نیز تعرض به دو نوجوان ایرانی عمره گذار را حین بازگشت از سفر حج و در فرودگاه جده هم با نیت قبلی و جهت تست آستانه تحمل ایران برای مواجهه رو در رو و نابرابر طراحی کرده اند.
شاید اینجاست که باید به فراست و آینده نگری امام روح الله پس از حادثه کشتار حجاج ایرانی در مناسک حج و دشمن شناسی وی آفرین گفت که اگر روزی ما با صدام حتا کنار بیاییم اما با آل سعود هرگز!
سعودی های سلفی به پشتوانه دلارهای نفتی و بده بستان با سیاستمداران فاسد غرب پشت همه تحرکات علیه شیعیان و بالاخص ایرانیان بوده و هستند.
علاوه بر اسراییل بازنده دیگر مذاکرات سعودی ها بودند که باز هم در مقاله ای از کتاب ایران و ضرورت غرب شناسی برای جهان میانه شدن در نوشتاری با عنوان "سعودی ها در منطقه چه می کنند؟" به کارویژه مرتجع ترین رژیم منطقه و عروسک گردان صدام پرداخته شده است که مرور آن خالی از لطف نیست.
واقعیت آن است که در این سه دهه و نیم قبل از اینکه ما در مقابل صدام و بعثی ها به دفاع برخیزیم یا درگیر جنگ لفظی با حکام امارات و بحرین و ... باشیم پشت همه این وقایع ارتجاع آل سعود بوده و هست.
غرب خود را از این درگیری کنار کشید چرا که تحلیل او از موازنه و رقابت جهانی مشخص است.
غرب مسیحی و بالاخص امریکا دشمن شماره یک خود را در دنیا نه روسیه مسیحی یا ایران بلکه چین و تمدن زرد کنفسیوسی - بودایی می داند چرا که دعوای انان با روسیه هم پیمان سابق که خود جزو تمدن مسیحی ست به نتیجه پات در جنگ سرد و سپس فروپاشی از درون فدراسیون شوروی کشید و در حال حاضر روسیه فقط رقیب درون تمدنی آنان است نه مثل چین زرد خصم آنان.
از طرفی غرب مسیحی نگاهش به کشورهای اسلامی صرفا تعادل و تنازع در میان آنان جهت به اجماع نرسیدن بین دو کفه سنی و شیعه است. غرب تمایل به کنترل کشورها و ملت های اسلامی جهت عدم اجماع آنان را دارد تا توان خود را صرف مهار چین کند.
علاوه بر تسلیح دیوانه ماجراجویی به نام صدام توسط فرانسه و نقش خباثت آمیز این کشور در پناه دادن به ضد انقلاب و منافقین؛ پیشتر نیز و پس از جنگ دوم جهانی فرانسه این کشور تحقیر شده و متفرعن بود که رژیم غاصب اسراییل را به سلاح اتمی در برابر اعراب تجهیز کرد
همچنین به خوبی دیدیم که در مذاکرات لوزان سوییس نیز و حتا قبل از آن فرانسه در واقع نه موجودیتی مستقل بلکه نماینده و بدیل اسراییل در مذاکرات بود و حرف آنان را می زد و مواضع هماهنگ با آنان را تا ترک جلسه و مذاکرات و ... را اتخاذ می کرد.
در حال حاضر قدرت منطقه ای ایران و جریان تشیع با سعودی ها در جبهه های فراوانی مانند لبنان، سوریه، عراق و یمن و ... درگیر جنگ های نیابتی و مشارکتی ست. خصم اصلی ایران همین سعودی ها هستند و پشت همه تحریک ها علیه ایران نقش سعودی ها قابل رصد است.
غرب با درک این رقابت دو قطبی در جهان اسلام در واقع در مذاکرات و رسیدن به توافق با ایران خود را از تصادم خسارت آمیز با ایران کنار کشید چرا که اگر حتا دست بالاتر را در معادلات نظامی داشت اما در درگیری با ایران آسیب می دید و پایتخت کشورهای اروپایی علی الخصوص فرانسه در تیر رس موشک های بالستیک و قاره پیمای ایرانی قرار داشت.
امریکاییان را خلق و خوی عجیبی ست. دعواهای به تعویق افتاده برای خود باقی نمی گذارند و به شدت بر ارزش های خود اعم از لیبرال دموکراسی یا زورمداری حساسند. با وجود دوری بسیار جنگ دوم از این کشور و بهتر بگوییم قاره وقتی که ایجاب شد به عنوان یک قدرت نوظهور در اواسط قرن بیستم وارد معرکه شدند و با حمله اتمی به ژاپن ، سرآمد متفقین شده و ژاپن را شکست داده و پس از جنگ دوم نیز بیش از 20 جنگ بیرون از خانه انجام داده در حالی که به علت دوردستی سرزمین حتا یک راکت به کشورشان اصابت نکرده است.
آنان دعواهای خود را به تعویق نمی اندازند. با دشمن می جنگند یا با رقیب مذاکره جهت مهار می کنند.
ما ایرانی ها را اما اخلاق دیگری ست. تعارفات و نهان روشی اجتماعی به حوزه سیاست خارجی مان نیز راه پیدا کرده است. چنانچه با دشمنان قسم خورده خود ترازهای تجاری آنچنانی داریم و سفرهای متنوع دیپلماتیک در سطوح مختلف برقرار می کنیم و سعی داریم تا آنجا که می شود از منازعه مستقیم دوری کنیم که البته بنا به مقتضیات سرزمینی و جمعیتی ما نیز هست، عداوت ها را در دل نگه می داریم و سعی می کنیم آنان را در لعابی از لبخند و تعارف بپوشانیم.
شاید اگر ما واقف به این دام 5+1 در کنار کشیدن با مواجهه ایران و درگیر کردن آن با قطب سنی به رهبری سعودی ها نبودیم بهتر بود که همین امروز سفیر سعودی را احضار می کردیم و به وی در پاسخ به دو عمل جنایتکارانه حمله به شیعیان یمن و تعرض به دو نوجوان ایرانی در جده، کارت قرمز می دادیم تا به کشور خود برگردد و دو مامور خود را به ایران واسپارد و به بمب افکن های خود از یمن فرمان برگشت به خانه را دهد و در غیر این صورت همزمان موشک های دوربرد خود را به سمت کاخ های شیوخ سعودی و تاسیسات زیر بنایی آنان نشانه می گرفتیم و با آنان این بار به طور مستقیم سخن می گفتیم.
اما در حالی که رقیب منطقه ای در غلتیدن به طرح 5+1 به منظور ایجاد افزودن منازعه در بین دو قطب خاورمیانه فاقد هوش و شعور بوده به نظر می رسد که ایران لاجرم می بایست هنوز هم صبر پیشه کرده و دندان بر جگر بگذارد تا تیر سعودی ها و یهودی های صهیونیست تا تیر ماه باز هم به سنگ بخورد.
اما بی گمان سعودی ها در آینده پاسخ خود را از ایران البته بدون در غلتیدن به نقشه غرب و در وقت مقتضی باید بگیرند.
چنین باد
انشاالله