مدید مدتی است که پس از روی کار آمدن دولت " روحانی" ، انتقاد های تند و گاها" هجمه هایی شدید از سوی افراد و مجموعه هایی مشخص، متوجه مدیریت کابینه و برنامه های در دست اقدام آن می گردد
از همه ی دوستان منتقد اجازه می خواهم، تا کمی به عقب بر گشته و فضای نگرانی اواخر سال ۹۱ و فروردین و اردیبهشت ۹۲ را با هم، بازیابی نماییم.
تصویر اول
از چهره ی شاخص اصولگرایی، آقای دکتر ولایتی شروع می کنیم، که در آن زمان نمی توانست نگرانی خود را مخفی کند و حتی در مناظرات تلویزیونی کاندیداها، در مواردی ازجمله بحث انرژی هسته ای به انتقاد از شرایط موجود و روندمذاکرت می پردازد، که گویا به نگاه اینجانب در زمین انتخاباتی دکتر روحانی گفتمان می دارد
در نمایش فیلم سیاه وسفید تبلیغات انتخاباتی ایشان، سراسر دردهایی نشان داده می شود که هر دوستدار انقلاب، به راحتی متوجه تأسف جناب دکتر از وضعیت حال و آینده ی سخت و نگران کننده ی کشور می شود.
تصویر دوم
از دیگر، کاندیداهای نزدیک به اصولگرایان جناب دکتر محسن رضایی سردار دفاع مقدس بودند، که در گفتمان انتخاباتی ۹۲با ایراد از مشکلات پیش آمده و ورود به تحریم ها در دولت نهم ودهم، عبارت پر معنای "به سمت پرتگاه" را عنوان می نمایند و در فیلم انتخاباتی خود را که در نوع خود بی نظیر بوده است، از مشکلات وا نفسای تورم اقتصادی و معیشتی مردم پرده بر می دارد.
تصویر سوم
نگاه بلند رهبر معظم انقلاب را یاد آور می شوم که در همان زمان با جلب اعتماد همان مردم بی تفاوت، از ملت خواست به خاطر ایران، پای صندوق های رأی بیایند و آنجا بود که در قلب فسرده ی خیلی ها، انرژی ایران ایران جاری و ساری شد که بسیاری از این دعوت صادقانه بی نصیب نماندند.
فراموش نباید کرد که عقب نشینی و بی تفاوتی مردم در قبل از انتخابات۹۲ بر اهل سیاست روشن بود
(که ما هرچه می کشیم، بیشتر از این بی تفاوتی است نه از جنگ متخاصم در مقابل! )
برداشت یک
نباید خوشحالی و رضایت خود را از بیداری بلند افکار و سلیقه ها پنهان داشت، اما باید دانست که در طرح مباحث و گفتار و نوشتار خود می بایستی بیشترین سود وحدت را ایجاد کنیم و خدای ناکرده، موضع گیریمان برای تخلیه ی درون غلط اندازخود نباشد!
برداشت دوم
بایدگفت که درگفتگوی ۵+۱ ، یک دکترینی جدید از نوع مبارزه ومقاومت ملت ایران، با تجربه هایی از عهدنامه های قدیم و ملی شدن صنعت نفت ودفاع مقدس وجود دارد، که به خوبی آن را در پیشینه ی فکری ونگاه آرمانی مردان مذاکره می بینیم. که نقطه ی قوت مذاکره کنندگان نیز، همین است.
برداشت سوم
باید پذیرفت که الان دولت جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات حضور دارد، نه یک شخص و نه یک حزب! قطع به یقین حمایت همگان را می طلبد، چرا که تجمیع در نشستن بر میز مذاکرات حاصل شده است که مسیر آن همچون گذشته، ادامه یافته است، هرچند که نگارنده معتقد است با مدیریت تمام ( هم مدیریت منتقدین و هم حامیان مذاکرات) ،بر خواسته های مشروع ملی تا پایان مذاکرات، استمرار و شدت ورزید، آن گاه، اگر توافقی صورت نگرفت آن فصل دیگری از روزهای انقلاب است که باید در زمان خودش به آن بپردازیم.
برداشت آخر
حال بعد از این توضیحات و بردن اذهان به قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ، و اتفاقات و مشکلات آن دوره، که در یادمان باشد که کشور در چه شرایطی و چگونه تحویل دولت تدبیر و امید شد،و از برای خاطر روشن منتقدین عزیز، اگر دنبال گناه کار دانستن دولت های پیشین نباشیم، تا از انرژی حضور و تصمیممان نکاهد،( هرچند که بی تأثیر نبوده است!.) و این گونه فرض شود که همه چیز دست به دست هم داده، تا بدین جا رسیده ایم، پرسشی ایجاد می شود که اگر دوستان منتقد، جای دولت تدبیر و امید بودند چه برنامه ای در خصوص موضوع هسته ای در دستور کار داشتند؟
عقیده بر این است که کشور دو راه بیشتر نداشت؛ یا ایستادن و ندیدن گرگان درنده،
یا دیدن و مدیریت کردن تا سر منزل مقصود!
صبور و مقاوم! سربلند ایران
اندکی صبر، سحر نزدیک است.
ابوالقاسم بهوند# عضو مجمع مشورتی توسعه ی استان خوزستان