اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۶۹۴۷
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۵

شوشان: جایی میان زندگی و جنگ. سربازی که کودکانه رفتار می کند و پدر و مادری که در میدان جنگ به پیک نیک رفته اند. پیکی نیکی که زیر آوار بمب، و موشک و غرش صدای هواپیماها رنگ می بازد.

به گزارش خبرنگار شوشان پیک نیک در میدان جنگ نوشته فرناندو آرابال نویسنده و نمایشنامه نویس اسپانیایی است که به کارگردانی ندا عزیزیه به روی صحنه رفت. نمایش پیک در میدان جنگ در فضایی فانتزی روایت می شود. فضایی فانتزی که با خشونت جنگ گره خورده است. تعدادی سنگر شنی که با گونی های پر از شن بیننده را به یاد جنگ خودمان می اندازد. چند صندوق مهمات،مقداری سیم خاردار، ساعت و یک تایر همه آن چیزهایی است هستند که قرار است ما را به یاد میدان جنگ بیاندازند. جنگی با طعم پیک نیک. پیک در میدان جنگ دومین کار ندا عزیزیه کارگردان توانای خوزستانی پس "از صورت حساب پرداخت نمیشه" است. در پلان نخست سرباز از استرس تفنگ بدست وارد می شود. سربازی شلخته که بیشتر به یک کودک میزند تا سرباز میدان جنگ. صدای ناگهانی بی سیم سرباز را به خود می آورد. نگهبان نقطه 047 . گویا سرباز مشتاق شروع جنگ است. سربازی که نمی داند با نارنجک چکار کند یا شاید هم بلد نیست با آن کار کند. شلختگی و دست و پا چلفتی بودن سرباز آن هم در میدان جدی جنگ تضادی است ظریف که از چشم تماشاگر تیزبین پنهان نمی ماند. سرباز خود را تنها می یابد. میدان جنگ و بافتنی. سرباز قصه ی ما ناگهان در وسط میدان جنگ در کارزار توپ، تانک و بمب بسان زنان بافنده بافتنی بدست می شود. گویا میدان جنگ را با گوشه ای دنج در خانه اشتباه گرفته است. آهنگی هم که پخش می شود چنین حسی را تداعی می کند. سرباز بافتنی می بافد که ناگهان پدر و مادر از راه سر می رسند. پدر و مادری که وسط میدان یاد سلفی گرفتن افتاده اند. سور وسات و بساط پیک نیک هم جور است. انگار نه انگار اینجا میدان جنگ است و دشمن در کمین. انگار سرباز و پدر و مادرش جنگ را به شوخی گرفته اند. سلفی و بافتنی آن هم وسط میدان جنگ. پدر یادی از دوران سربازی خود می کند. این وسط مادر طعنه ای به پدر می زند. پدری که مادر آرزو داشته سرهنگ پیاده نظام شود.کیسه های شنی صندلی می شوند و بساط پیک نیک پهن می شود. مادر سرباز را به خاطر نشستن دست ها سرزنش می کند. مادر اسحله را بدست می گیرد و با آن ور می رود، گویی اسلحه اسباب بازی است. این وسط خاطرات قدیمی با پخش آهنگی زنده می شود.همان صفحات گرد قدیمی که که ترانه ها و آهنگ ها را روی آن جان می گرفتند.نوستالژی گرامافون و آهنگ.قرار است دست های سرباز دشمن بسته شود. سربازی که می خواهد دستهایش یا ناز و نوازش مهربابانه بسته شود.تا اینجای کار همه چیز رنگ و بوی طنز دارد و خبری از غرش بمب افکن ها، صدای توپ و تانک و تفنگ نیست. سرباز با خواهش و التماس اسیر می شود.خانواده سرباز با سرباز مثلا اسیر عکس سلفی می گیرند. حسادت مادر هم برای انداختن عکس سلفی گل می کند. در پیک نیک در میدان جنگ سلفی می گیرندو به فیسبوک سر می زنند سرباز سری هم به فیسبوکش می زند. 

تمهیداتی که کارگردان نمایش آگاهانه آنها را به نمایش اضافه کرده است تا فضای نمایش امروزی تر به نظر آید و مخاطب با آن هم ذات پنداری بیشتری کند. چیزی که ندا عزیزیه هم آن را تایید می کند.

وی در گفتگو با خبرنگار شوشان در حاشیه برپایی نمایش می گوید : تغییراتی که محتوای متن را از بین ببرد نه بلکه یک سری مظاهر زندگی امرزو را به آن وارد کردیم ولی چیزی که مفهوم متن را تغییر دهد نداشتیم، کاملا امانت داری کردیم و مفهوم تن سر جایش است.

ایده هایی برای نزدیکی به زندگی امروز، وقتی فیسبوک وشبکه های اجتماعی جانشین آلبوم عکس خانوادگی می شوند.

وی درباره دلیل اضافه کردن برخی عناصر همانند فیسبوک و سلفی گرفتن توضیح می دهد: یک سری چیزها اضافه کردیم که شاید به گوش یک جوان امروزی و برای یک زن و مرد مروزی ملموس تر است. 
کارگردان نمایش پیک نیک در میدان جنگ اضافه می کند: امروزه بچه ها در خانه ها در حال تعمیر وسایل خانه نیستند بلکه بازی های رایانه ای انجام می دهند یا این که عکس های شخصی و خصوصی شان را به جای آلبوم های عکس خانوادگی در فیسبوک و شبکه های مجازی نگهداری می کنند. 
عزیزیه عنوان می کند: با این تغییرات می خواستیم که به زندگی امروز ما نزدیک تر باشد ولی نه تغییری که متن، مفهوم و اصالت اثر را از بین ببرد، من همیشه در حین تمرین این نوع ایده ها به ذهنم می رسد البته همیشه قبل از اینکه کاری را شروع کنیم طرحی برای خودمان داریم که کار چه جوری باشد..

جنگ از دریچه نگاه کودکانه سربازان،فلسفه ای که نمایش را متمایز می کند.

این کارگردان اهوازی درباره نمایش پیک نیک در میدان جنگ و لحن طنز آن بیان می کند: پیک نیک در میدان جنگ یک نوع کمدی است که ساختار آن با نمایش قبلی من یعنی صورتحساب پرداخت نمیشه متفاوت است.

وی ادامه می دهد: نمایش صورت حساب پرداخت نمیشه یک کمدی کلاسیک بود که از کمدی دلاته سنتی ایتالیا نشات گرفته که از ساختار قاعده مندی پیروی می کند، اما پیک نیک در میدان جنگ کمدی مدرنی است که ساختارهای معمول نمایشنامه ها را ندارد و فضاسازی و ریتم خاص خودش را دارد یعنی می شود گفت اثری بدون ساختار است.

عزیزیه اظهار می کند: نمایشنامه های مدرن ساختار ندارند، و یک جایی در کار هست که به دلیل نگاه فلسفی بدبینانه نویسنده نیست بلکه به خاطر نگاه کودکانه شخصیت ها به جهان است که ویژگی خاص کار است.

کارگردان نمایش پیک نیک در میدان جنگ تصریح می کند: در این کار می بینید که شخصیت ها از دریچه یک کودک به جهان نگاه می کنند و آن فلسفه ای که این اثر را از سایر آثار تمایز می کند همین نگاه کودکانه است.

پیک نیک در میدان جنگ در ستایش زندگی و نکوهش جنگ، جنگ با کسی شوخی ندارد.

وی با اشاره به این که مفهوم این کار مفهوم بسیار ارزشمندی است می گوید: به خاطر این که زندگی را ستایش می کند و جنگ را یک پدیده چیپ، بی ارزش و مبتذل می بیند و در واقع می توانیم بگوییم که فرناندو آرابال کسی است که این متن را در ستایش زندگی نوشته است اما در نهایت به ما می گوید که جنگ پدیده خیلی جدی است که می تواند زندگی را نابود کند و سبب یک فروپاشی اخلاقی شود.

عزیزیه درباره دلیل انتخاب این متن برای کار خاطرنشان می کند: به این دلیل این متن را انتخاب کردم که ما هم تجربه جنگ را در خوزستان و کشور خودمان داشتیم و هم این که فضای اطراف ما و منطقه خاورمیانه درگیرجنگ های داخلی و مختلف است و امروزه اخباری که در روزنامه ها و سایت های خبری وجود دارد اخبار جنگ است.

این کارگردان تئاتر خوزستان عنوان می کند: جنگ چیزی است که مدام درباره درباره آن می شنویم و دیگر آنقدر درباره آن شنیده ایم که به گوشمان عادی شده است و گاهی اوقات تبدیل به شوخی شده و در زندگی امرزو هم درباره جنگ به شوخی حرف می زنیم به خاطر این که تکرار شده و در این اثر می بینیم که نگاه اراد به جنگ شوخی است.

وی می افزاید: نکته ای که آرابال می خواهد بگوید این است که جنگ اصلا شوخی نیست و مسئله ای جدی است.

تهیه کننده نمایش پیک نیک در میدان جنگ استقبال از کار را با توجه به فضای سیاسی که طی این روزها در کشور حاکم است خوب می داند.

متین حقیقت زاده در گفتگو با خبرنگار شوشان اظهار می کند: استقبال از نمایش با توجه به این که تئاتر هم در کل کشور و هم در خوزستان و هم با توجه به مخاطبی که از قبل داشته فکر می کنم استقبال خوبی بوده است به ویژه با توجه به حوادثی که در کشور اتفاق افتاده و غرور عمومی را جریحه دار و روی افکار عمویم تاثیر گذار بوده است.

وی می افزاید: متوسط آمار تماشاگران در هر شب رقمی بین 80 تا 100 نفر بود به ویژه این که بخش خصوصی حامی مالی عمده کار بود.

ناگهان هواپیماها سر می رسند اما خانم و آقا زیر چتر رفته اند حس شوخی بدجوری خانم را فرا گرفته است در حالی که سربازان پا به فرار گذاشته اند. گروهبان امداد وسط میدان جنگ برای یافتن جسد تقلا می کند و کارت ویزیت می کند. حالا گروهبان امداد با دم خود گردو می شکند و می تواند با دست پر به سردخانه برود.
گزارش: مهدی ربیع

نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار