هیات علمی برگزار کننده این سمینارها کدام دپارتمان علمی دانشگاهی در دانشگاهای معظم استان است؟
حسین سعادت پناه: برکسی پوشیده نیست که گفتمان محیط زیستگرایی یک گفتمان جدی است که از اولویتهای اساسی جهان ما است اما شرایط امروز ایران متاثر از حرکت پرشتاب کشور به سوی استقلال اقتصادی در دو دهه گذشته بوده است و برنامههای توسعه بنا به شرایط ناهمگون سرزمینی، منجربه توسعهی نامتوازن کشور شده است.
لذا اکنون در آسیب شناسی برنامههای توسعه، ضرورت بازنگری در برخی حوزهها به چشم میخورد.البته این امر یک ضرورت طبیعی است زیرا فرآیند صنعتی شدن که ذیل برنامههای توسعه و مدرنیزاسیون تعریف میشود. صرفنظر از هر موقعیت جغرافیایی، با خود آسیبها و پیامدهای بهمراه میآورد لذا برنامههای توسعه در استان خوزستان نیز مثل کل پروژهی مدرنیزاسیون، پیامدهایی با خود بهمراه داشته و خواهد داشت. البته این پیامدها با شدت و ضعفهای مختلف در ایران خود را نشان داده، پس عقل سلیم حکم میکند که در حوزه محیط زیست از برخوردهای سطحی و احساساتی و غیر علمی بشدت پرهیز شود چراکه گفتمان محیط زیست گرایی یک گفتمان علمی جدی است، نه یک هیجان احساساتی، دفعی! که تبدیل به اتاق جنگ کسانی شود که برای تبدیل شدن به منجی، سینه چاک میدهند و آسمان و ریسمان را بهم میدوزند تا در نقش دایهی مهربانتر از مادر، چنان موضع حق به جانبی بگیرند که امر بر خودشان نیز، مشتبه شود و خواسته و ناخواسته بخواهند ملبس به لباس منجی محیط زیست، از این نمد نمالیده برای خود، کلاهی بدوزند.
در فلسفه حکایتی معروف وجود دارد که می گوید اگر بنا داشتید جامعهای را به نابودی بکشانید کافی است جای هرکس را در آن عوض کنید صاحب تخصص و هرحرفه را برکاری بگمارید که در تخصص و صلاحیتش نیست، درست شبیه برگزار کنندگان بعضی از همایشهای محیط زیستی در همین خوزستان خودمان، تخصص آنها گویی برگزاری سمینارهایی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد است و در این میانه خودشان، هم دبیر کمیتهاند و هم برگزار کننده و هم هیات علمی کمیته و هم دبیرخانه سمینار و هم رابط رسانهای و خلاصه سوپرمن سمینارهای محیط زیستیاند، کسانی که با دانشی رشک برانگیز در یک خبر، پنبه نیمی از کشاورزی خوزستان را یک جا میزنند و به آن هم بسنده نمیکنند و جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست خوزستان را هم یکجا و با هم ضربهی فنی میکنند. این علامهی دهر و این بطلمیوسان زمان، تقریباً به همه رسانههای ریز و درشت شخصاً زنگ میزنند و اصرار دارند متنی یکسان را بعنوان خبر کشف بزرگشان به عالم و آدم برسانند چراکه فکر میکنند از رهگذار رسانهها میتوان برای سمینارهای همه فن و حریفشان سیاهی لشکر رسانهای جمع کنند البته آنان کارنامهی جالبی دارند از برگزاری سمینار یادگیری زبان انگلیسی تا برگزاری سمینار محیط زیستگرایی.
براستی باید از خود پرسید چه نهاد و سازمانی مسوول صدور مجوز برگزاری اینچنین سمینارهایی است که کمترین خطرشان تبدیل کردن یک گفتمان علمی به یک کاریکارتور گل آقایی است؟
هیات علمی برگزار کننده این سمینارها کدام دپارتمان علمی دانشگاهی در دانشگاهای معظم استان است؟
کدام متخصص درد آشنای محیط زیستی از چنین شومنهایی حمایت میکند؟ براستی چه کسی بناست برگزاری این سمینارها را نیاز سنجی و ارزیابی کند و همچنین باید پرسید پنهان شدن زیر پوشش سمینارهای محیط زیستی، بناست منافع چه کسانی را تامین کند؟
سمیناری که از همان ابتدا تصمیماش را گرفته است که یکجا حسابش را با سازمان محیط زیست سازمان جهاد کشاورزی خوزستان و صنایع ریز و درشت تسویه کند، میخواهد آبی به آسیاب چه کسی بریزد. و یک پرسش اساسیتر حالا که طرح 550 هزارهکتاری در حال رسیدن به انجام و سرانجام و در انتظار تخصیص منابع آب مناسب است این پرسش چون بختکی بر ذهن آدمی پنجه میافکند که سرنخ این هجمه به کشاورزی خوزستان به کجا باز میگردد؟
و باز به نکته آغازین باز گردیم که گفتمان محیط زیست گرایی در خوزستان یک ضرورت عقلانی است که جز با مسلح شدن به دانش تخصصی و اجماع علمی به سرمنزل مقصود نمیرسد، فراموش نکنیم با ساختن تصویری کاریکاتوری از محیط زیست، با متهم کردن این نهاد و آن نهاد با استدلالهای صد من یه غاز و حرفهای عمدتاً ناپخته، بنا نیست محیط زیست خوزستان بسامان شود. بیاییم با عقلانیت و نگاه خردورزانه که بزرگترین دستاورد مدرنیته است به نقد برنامههایی بپردازیم که از این عقلانیت منحرف شدهاند، بیایم توسعه خوزستان را در یک برنامه متوازن، نقدی منسجم کنیم تا صنعت، راهی بخردانه برای پیامدهای خود بیابد و سرمایهگذاران ترسان و مردد در آستانهی ورود به خوزستان را اطمینان ببخشیم که اینجا در این استان عزیز حرف اول و آخر را عقلانیت و خردورزی میزند نه غوغا سالاری و هیجان پروری.
اینجا در نزدیکی مدار 31 درجه عرض شمالی، در مرکز استواییترین قلبهای عالم، ما خوزستانیها خویشاوند حکمتیم و فرزندان بامداد پیروزیم که طلوع فجر را با فطریهی ایمان و عشق و عقلمان میپردازیم، حال اگر شما نیز اهل این ولایتید بسمالله.